مهدی خانعلیزاده، پژوهشگر سیاست خارجی در فرهیختگان نوشت: رئیس دولت چهاردهم از همان روز اول حضور در ساختمان پاستور، با مجموعهای از رویدادهای ویژه و کمسابقه در حوزه روابط بینالملل و سیاست خارجی روبهروست که نحوه برخورد با هرکدام از آنها میتواند زمینهساز موجی از تامین یا تخریب منافع ملی در شرایط حساس بینالمللی باشد.
این مساله علاوهبر شرایط ویژه جهان، برگرفته از موقعیت خاص ایران در سالهای اخیر است؛ یعنی روندی که تهران در حدود یک دهه اخیر – نیمه دوم دولت حسن روحانی و دولت ناتمام سیدابراهیم رئیسی – طی کرده، کشورمان را در جایگاهی قرار داده که امکان کنار کشیدن از تحولات جهانی – حتی آنهایی که از لحاظ جغرافیایی ارتباطی با منطقه سرزمینی ایران ندارند – برای آن وجود ندارد و چه به صورت خواسته و چه به صورت ناخواسته، تهران باید با آنها در تعامل باشد.
همین مساله سبب شده تا با وجود مسائل و مشکلات فراوان داخلی، مساله سیاست خارجی اصلیترین عامل تاثیرگذار بر جهت حرکت دولت جدید باشد. دولتی که ناگهانی و به دنبال شهادت رئیسجمهور رئیسی در زمانی کوتاه تشکیل شده و از عملکرد دکتر مسعود پزشکیان در هفتههای اخیر هم مشخص است برنامه تدوینشدهای برای این حوزه در اختیار ندارد.
ایجاد و القای یک دوگانه بین مساله «شبکه مقاومت در منطقه غرب آسیا» و «منافع ملی ایران»، یکی از راهبردهای رسانهای – سیاسی برخی از جریانات داخلی در دو دهه گذشته بوده است که تبلور عامیانه آن به سر دادن شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» در برخی از تجمعات این جریانهای سیاسی ختم شد.
با این حال، فرآیندی که پس از انجام عملیات «طوفان الاقصی» توسط نیروهای مقاومت فلسطین و تداوم آن توسط نیروهای مقاومت یمن در دریای سرخ صورت گرفت، بهطور شفاف بر این دوگانه، مهر باطل زد و برای عموم مردم و اهالی سیاست مشخص شد مساله مقاومت اگرچه یک بال ایدئولوژیک برای ایران دارد.
اما بههیچعنوان خارج از منظومه منافع ملی تعریف نمیشود و اتفاقا اگر مبنای طراحی راهبردهای سیاست خارجی کشورمان براساس منافع ملی باشد، تقویت شبکه مقاومت یکی از اصلیترین و مناسبترین مسیرهاست.
افزایش قدرت بازدارندگی ایران در عملیات «وعده صادق» که علاوهبر پاسخ نظامی، حتی امکان پاسخ سیاسی را هم از اسرائیل گرفت، یکی از این مصادیق است.
در همین زمینه و با توجه به افرادی که در اطراف پزشکیان بهعنوان چهرههای شاخص در حوزه سیاست خارجی فعالیت میکنند، باید ایشان را به این نکته هشیار کرد که هرگونه ایجاد و القای دوگانگی میان منافع ملی و شبکه مقاومت، در حکم خطای راهبردی برای دولت جدید است.
مسعود پزشکیان اگر به دنبال افزایش قدرت ملی و ارتقای سطح تعاملات بینالمللی است، باید «شبکه مقاومت» را اولویت بنیادین سیاست خارجی دولت خود تعریف کند وگرنه آسیب خواهد دید.
بهعنوان یک نمونه مصداقی میتوان به تعطیل شدن یک دالان اقتصادی – تجاری جهانی در دریای سرخ اشاره کرد که با فعالیتهای مقاومت انصارالله یمن، رسما کانال سوئز را به یک آبراه بیاثر و بیمصرف در جهان تبدیل کرده که هزینههای سنگینی را برای بلوک اسرائیلی در منطقه به همراه داشته است.
متن کامل این یادداشت را در روزنامه فرهیختگان بخوانید.
+
آخرین اخبار ورزشی را در جامعه ورزشی آفتاب نو بخوانید.