روزنامه هم میهن نوشت: همیشه میگفتند که برخی حکومتها برای حفظ انسجام داخلی میکوشند که یک دشمن خارجی بتراشند؛ بلکه در ذیل توجه به آن دشمن اتحاد و انسجام داخلی خود را تقویت کنند. این واقعیت معمولاً در جنگها و تنشهای خارجی ایجاد و دیده میشود. نمونه آن، همین اسرائیل و نتانیاهو است که در آستانه سقوط بود؛ ولی جنگ غزه موجب شد که فعلاً او را از سریر قدرت برکنار نکنند.
ولی ظاهراً در ایران عکس این قاعده برقرار است و هرگاه پای دشمن کشور پیش میآید، عدهای حاضر میشوند که آن را فراموش کنند و بهانهای برای حمله به رقبای خود قرار دهند. گویی، ادامه آتش تهیه دشمن هستند.
مهمتر اینکه یکی هم ممکن است در تقابل با این برداشت بگوید که اسرائیل در صورت رئیسجمهور بودن جلیلی، حمله نمیکرد چون با او تعارض منافع ندارند که بخواهند به منافع ایران ضربه بزنند. سومی هم که طرفدار دولت رئیسی است، بیتوجه به سابقه امر و در صداوسیمای کشور گفته است که: «دروغ آمریکاییها را باور کردیم و آنها «یازده ماه» است با همین شیوه در حال تداوم جنگ هستند!» و لحظهای دقت نمیکند که ۹ماه این مدت را دولت مورد علاقه ایشان در رأس کار بود و اسرائیلیها هم از این نوع اقدامات کم انجام ندادند.
این گفتارها و رفتارها نشان میدهد که این جماعت نسبت به مسئله خارجی هیچ اهمیت و حتی حساسیتی ندارد. آنان دنبال کسب قدرت داخلی هستند؛ قدرتی که مردم حاضر به تفویض آن به این جماعت نیستند، چون آنان را شناختهاند. از سوی دیگر، تصور آنان از پزشکیان و نحوه واکنش او قدری اشتباه است. او در شعار وفاق صادق و پای کار است. ولی معلوم نیست اگر بهجایی برسد که رفتار آنان را مانع شکلگیری وفاق بداند، چه خواهد گفت؟