به گزارش اقتصادنیوز، آوازه طلا به مکانهای غیرمعمولی رسیده است؛ شمشهای طلا در قفسههای فروشگاههای خرده فروشی آمریکایی کاستکو و فروشگاههای زنجیرهای سییو در کره جنوبی رسیده است، چراکه بازگشت تورم و ترس از جنگ تقاضای مصرفکنندگان برای طلا را برانگلیخته است. بانکداران مرکزی هم در افزایش نقش دارند، چراکه بالارفتن ازهم گسیختگی مالی، تمایل آنها را برای داراییهای سنتی افزایش داده است. به اعتقاد اکونومیست، جهان به عصر طلایی جدیدی وارد شده است.
سرمایهگذاران حرفهای اغلب به دلایلی به فلزات گرانبها بیاعتنا هستند. طلا هیچ درآمدی ایجاد نمیکند. وارن بافت، یکی از سرمایهگذارانی است که معتقد است معامله روی طلا توسط کسانی انجام میشود که از سرمایهگذاری روی سایر داراییها هراس دارند و معتقد است صف ترسوها درحال طولانی شدن است.
به گفته درک باور و لای هوانگ از دانشگاه وسترن استرالیا، در میان سرمایه گذاران آمریکایی که داراییهایی بیش از ۱۰۰ میلیون دلار را مدیریت میکنند تنها یکچهارم داشتن سهام در صندوقهای معاملاتی طلا را گزارش کردهاند. و تنها ۱.۵ درصد دارایی این شرکتها به طلاست. همه این موارد به توضیح اینکه چرا دارایی صندوقهای طلا افزایش نیافته است کمک میکند، حتی درحالی که قیمت این فلز گرانبها صعود کرده است.
بزرگترین طرفداران فلزات گرانبها همیشه هم سود نمیکنند. دوستداران طلا پیشبینیهای عجیبی برای توجیه شرطهای خود میآورند. نکول آمریکا در بدهیهایش یکی از آنهاست. عرضه ارز با پشتوانه طلا از سوی چین و روسیه نیز در میان پیشبینیهای جدید است. ولی امروز افراد بیشتری متقاعد شدهاند که شرایط درحال بدتر شدن است و دلایل منطقیتری برای باور آن وجود دارد.
رشد عجیب دفاتر خانوادگی برای حفاظت از ثروت
به گزارش اکوایران، دفاتر خانوادگی، که ابزار موردنظر سرمایه گذاری برای ثروتمندان خصوصی است، به سرعت درحال رشد است، و بسیاری از سرمایه گذاران به دنبال حفاظت از ثروت خود از پیامدهای ناگوار هستند. ارزش یک ارز میتواند هم در برابر سایر ارزها و هم براساس قدرت خرید کاهش یابد؛ عرضه نسبتا ثابت طلا و محبوبیت تاریخی آن سبب میشود سرمایهگذاران باور کنند که میتواند از آنها در برابر افزایش قیمتها و سیاستهای نادرست حمایت کند.
دادههای Campden Wealth نشان میدهد که بیش از دوسوم دفاتر خانوادگی در طلا سرمایهگذاری میکنند. تقاضای زیادی نیز از آسیا میآید: چین و هند نیمی از خرید فیزیکی طلا را انجام میدهند. شهروندان آلمان و سوئیس نیز مشتاقان اروپایی طلا هستند.
نقش بانکهای مرکزی
ولی دسته دیگری از سرمایه گذاران، که احتمالا بدبینترین و محافظهکارترین آنها هستند واقعا در افزایش قیمت اخیر نقش داشتهاند: مدیران خزانهداری در بانکهای مرکزی. ذخایر طلای بانکهای مرکزی برای دههها درحال کاهش بود، بطوری که از ۴۰ درصد در ۱۹۷۰ به ۶ درصد در ۲۰۰۸ رسید. اما در چند سال اخیر این نسبت مرتبا درحال افزایش است بطوری که سال گذشته به ۱۱ درصد رسید، که بالاترین میزان آن در طول دو دهه گذشته است.
حمله روسیه به اوکراین و متعاقب آن مسدود شدن ذخایر ارز خارجی آن یک لحظه مهم بود. این مساله به مدیران خزانهداری نشان داد که اگر کشورشان تحریم شود، اوراق آمریکایی و سایر داراییهای ظاهرا امن براساس ارزهای غربی هیچ کارایی نخواهند داشت. از آغاز ۲۰۲۲، مقامات پولی در چین، ترکیه و هند به ترتیب ۳۱۶، ۱۹۸ و ۹۵ تن طلا خریداری کردهاند. بانکهای مرکزی به جای سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایه گذاری، طلای فیزیکی خریداری میکنند و آن را نزدیک دستشان نگه میدارند. دولت بریتانیا، برای نمونه، از بازگرداندن دهها تن طلا به ونزوئلا خودداری کرده است چراکه نیکلاس مادروو را به عنوان رهبر قانونی آن نمیپذیرد.
اما همه بانکهای مرکزی که طلا انباشته میکنند روابط بدی با غرب ندارند. سنگاپور از ابتدای ۲۰۲۲ حدود ۷۵ تن طلا خریداری کرده است. بانک مرکزی لهستان نیز به عنوان بخشی از استراتژی نگهداری ۲۰ درصد داراییهای خود به طلا ذخایر خود را به ۱۶۷ تن افزایش داده است. آدام گلاپینسکی، رئیس بانک، به طلا به عنوان پوشش استراتژیک اشاره میکند، چراکه همبستگی پایینتری با سایر داراییها دارد. او در سال ۲۰۲۱ گفت، قیمت طلا در زمانهایی که بانک مرکزی ممکن است به مهمات خود بیشتر نیاز داشته باشد بالا میرود. لائوس نیز ماه قبل یک بنای پر زرقوبرق را برای عصر طلایی جدید افتتاح کرد: یک بانک شمش طلا در پایتخت کشور.
چشم انداز تقاضای طلا از سوی بانکهای مرکزی
کاهش تقاضای بانکهای مرکزی در آینده نزدیک بعید بهنظر میرسد. در یک نظرسنجی از سرمایه گذاران دولتی که توسط شرکت مدیریت سرمایه گذاری Investo انجام شده است هیچکدام از ۵۱ بانک مرکزی کاهش تخصیص طلا را در طول سه سال آینده پیش بینی نکردند و ۳۷ درصد نیز انتظار افزایش آن را دارند. در میان بانکداران مرکزی، ۵۶ درصد معتقدند که طلا حمایتی در برابر استفاده از ذخایر بانکهای مرکزی به عنوان سلاح است و ۷۰ درصد آن را پوششی در برابر تورم میبینند.
قطع ارتباط طلا با نرخهای بهره
تقاضا از سوی بانکهای مرکزی، که برای امنیت سرمایه گذاری میکنند نه سود، به توضیح اینکه چرا ارتباط طلا با نرخهای بهره قطع شده است کمک میکند. این فلز معمولا در زمان افزایش بازده واقعی اوراق دولتی عملکرد ضعیفی دارد، به این معنا که آنها حتی بعد از تورم هم بازدهی قوی دارند. برعکس، زمانی که بازده این اوراق امن پایین است طلا تمایل به رشد دارد. در یک فضای بازدهی پایین، احتمال بیشتری وجود دارد که سرمایه گذاران دارایی را درنظر بگیرند که هیچ درآمدی ایجاد نمیکند. از اواخر ۲۰۲۱ اما این همبستگی قابل اعتماد از بین رفته است. حتی باوجودی که بازده اوراق ۱۰ ساله آمریکا که مصون از تورم است از منفی یک درصد به حدود ۱.۸ درصد رسیده است قیمت طلا افزایش یافته است. آخرین بار که بازدهی واقعی اوراق این اندازه بود، طلا حدود هزار دلار در هر اونس بود، که حدود دوسوم پایینتر از قیمت فعلی آن است.
فواید طلا در زمان بحران
اما طلا تا چه اندازه در بحرانها مفید است؟ نیکولاس مالدر از دانشگاه کورنل در یادداشتی آورده است طلا را میتوان در منطقه بیطرف سیاسی خلیج فارس در ازای انواع ارزها فروخت. اگرچه روسیه به دلیل محدودیتهای اعمال شده علیه دولت از بازارهای طلای غربی جدا شد، افزایش مشکوک واردات طلا توسط سوئیس از امارات متحده عربی در ماههای پس از حمله به اوکراین نشان میدهد که مسکو موفق شده طلای خود را به بازار عرضه کند. جلوگیری از فروش دارایی که میتوان آن را در مقادیر کم به سراسر جهان قاچاق و ذوب کرد، کاری غیرممکن است.
سرمایه گذاران بسیار ثروتمند نیز ممکن است طلای بیشتری بخرند. ولی برای عرضه کنندگان طلا هدف واقعی سرمایهگذاران نهادی هستند: آوردن تنها ذرهای از دهها تریلیون دلاری که آنها مدیریت میکنند، یک موهبت بزرگ است. این عرضه کنندگان ممکن است خوش شانس باشند؛ به گفته گلدمن ساکس، تقاضا برای صندوقهای سرمایه گذاری طلا تنها با کاهش نرخ بهره آمریکا افزایش مییابد، نه با پیش بینی کردن آن.
بهطور معمول، کاهش ۰.۲۵ درصدی نرخ بهره، ذخایر صندوقهای طلا را ۶۰ تن در طول شش ماه بعد افزایش میدهد. انتقاد وارن بافت مبنی بر اینکه طلا مستلزم ترس است و اعتقاد به گسترش ترس، درست است؛ با اینحال، بهنظر میرسد درحال حاضر، سرمایه گذاران ترسیده بسیاری وجود دارد.