کد خبر: ۲۷۴۳۴۲
تاریخ انتشار: شنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۳ – ۱۷:۲۲
به گزارش بهداشت نیوز حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه در این مراسم با اشاره به چهلمین سالگرد تأسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی، گفت: برنامههای متعددی در حال برگزاری است. تا کنون نزدیک به ۲۰۰ نشست تخصصی و چهار همایش ملی برگزار شده است.
وی درباره گام دوم شورا بیان کرد: ما تلاش داریم حکومتداری علم و فرهنگ را به حکمرانی علم و فرهنگ تبدیل کنیم. بین حکومتداری علم و فرهنگ و حکمرانی علم و فرهنگ تفاوت زیادی وجود دارد، در حکومتداری، تصمیمگیری بهصورت هرمی انجام میشود. مدیران یا یک شورای کوچک، آییننامهها و سیاستها را تدوین و ابلاغ میکنند.
وی ادامه داد: اما در حکمرانی، مشارکت گستردهای از نخبگان و مردم ضروری است. حکمرانی مردمی باید مبتنی بر نظریه نظام انقلابی باشد که در بیانیه گام دوم انقلاب، مقام معظم رهبری بر آن تأکید داشتهاند.
مشکلات حکومتداری کنونی
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی عنوان کرد: معمولاً تصمیمگیریها در حکومتداری علم و فرهنگ یا توسط مدیران مسئول انجام میشود که اغلب نگاهی محدود دارند، یا تحت تأثیر گروههای مافیایی قدرت و اقتصاد قرار میگیرد. در هر دو حالت، مردم و نخبگان کشور کنار گذاشته میشوند.
وی اضافه کرد: در مقابل، حکمرانی علم و فرهنگ باید شامل مشارکت مردم، دانشمندان، و نخبگان باشد و حقوق همه مخاطبان را رعایت کند.
ویژگیهای حکمرانی مطلوب
استاد خسروپناه درباره ویژگی های حکمرانی مطلوب بیان کرد: حکمرانی هنر باید مبتنی بر حکمت باشد. هنر به معنای خلقی است که از تخیل مبتنی بر عقل و خرد زاییده شود. این اصل در همه انواع هنر—چه تجسمی، نمایشی، آوایی یا مرکب مانند سینما و معماری—باید رعایت شود.
وی با بیان اینکه در حکمرانی باید نیازهای جامعه شناسایی و بر اساس آن تصمیمگیری شود، گفت: برای مثال، در حوزه رسانههای خانگی و سریالها، نیازهای فرهنگی مردم باید مبنا باشد، نه الگوگیری از مسائل و نیازهای هالیوود یا بالیوود.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: ما باید از حکومتداری هرمی فاصله بگیریم و به سمت حکمرانی مشارکتی، حکمتبنیان و رصدمحور حرکت کنیم تا مسائل واقعی جامعه در حوزههای خانواده، اشتغال، و سایر حوزههای اجتماعی به درستی مدیریت شود.
استاد خسروپناه افزود: مسائل و نیازهای امروز جامعه ایران با گذشته تفاوتهای اساسی دارد. برخی از آثار فرهنگی و هنری که پیش از انقلاب تولید میشد، بازتابدهنده دغدغههای آن دوران بود؛ اما امروز، برخی از تولیدات هنری، همان نگاه لوطیگری قبل از انقلاب را بازتولید میکنند. در حالی که این مسائل، نیاز و دغدغه امروز ما نیستند.
اصلاح نظام آموزشی و پژوهشی با کمک نخبگان
وی یکی از ویژگیهای حکمرانی علم و فرهنگ را اصلاح نظام آموزشی و پژوهشی با استفاده از ظرفیت نخبگان واقعی در حوزه فرهنگ، هنر، و علم دانست و افزود: این اصلاح، نیازمند مشارکت متخصصان هر حوزه است، نه تصمیمگیریهای محدود در شوراهای کوچک.
وی اضافه کرد: برای مثال، در وزارت علوم شورایی به نام «شورای گسترش» وجود دارد که برای تمام دانشگاههای کشور تصمیمگیری میکند. این شورا، گرچه متشکل از افراد دانشمند و فاضل است، اما گاهی بلوغ کافی در حوزههای خاصی مانند هنر ندارد. در حوزه هنر، دوره دکترای پژوهش هنر با گرایشهایی مانند تاریخ تطبیقی و تحلیلی هنر اسلامی، حکمت هنرهای دینی، و مطالعات رسانه داریم. اما هنوز دکترای خوشنویسی در ایران وجود ندارد! این در حالی است که خوشنویسی یکی از هنرهای اصیل ایرانی است. متأسفانه، دانشجویان علاقهمند به این حوزه مجبور میشوند برای اخذ مدرک دکترا به کشورهایی مانند ترکیه بروند. در این مسیر، نه تنها ارز کشور صرف دانشگاههای خارجی میشود، بلکه واحدهای درسی گذرانده شده نیز، به جای تقویت نگاه ایرانی-اسلامی، مبتنی بر رویکردهای غیرایرانی است.
استاد خسروپناه عنوان کرد: در برخی رشتههای موسیقی، لیسانس «موسیقی ایرانی» وجود دارد، اما برای مقطع ارشد، «موسیقی جهان» تعریف شده است؛ یا برعکس. در حوزه صنایعدستی نیز همین وضعیت دیده میشود. ما هنوز به نظریهپردازی جامع در هنر ایرانی-اسلامی دست نیافتهایم.
وی ادامه داد: این تفاوت میان حکومتداری و حکمرانی علم و فرهنگ است. حکمرانی باید با مشارکت نخبگان، به اصلاح نظام آموزشی و پژوهشی در تمام حوزهها، از جمله هنر، بپردازد.
گسترش نظریهپردازی در هنر
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان کرد: حکمرانی هنر باید زمینهساز تولید نظریههای بومی در حوزه هنر ایرانی-اسلامی باشد. این نظریهها میتوانند هویت و اصالت هنر ایرانی را تقویت کرده و جایگاه آن را در عرصه جهانی ارتقا دهند.
وی ادامه داد: یکی دیگر از ویژگیهای حکمرانی مطلوب، مشارکت گسترده نخبگان و مردم است. تصمیمگیری در حوزه علم و فرهنگ نباید صرفاً توسط مدیران یا گروههای خاص اقتصادی و مافیایی انجام شود. این تصمیمگیری باید با مشورت و هماندیشی گسترده میان صاحبنظران، دانشمندان، و نخبگان انجام شود.
استاد خسروپناه گفت: حکمرانی علم و فرهنگ با حکومتداری سنتی تفاوتهای بنیادین دارد. اصلاح نظام آموزشی و پژوهشی، گسترش نظریهپردازی بومی، و تقویت مشارکت نخبگان، از جمله گامهای ضروری در مسیر تحقق حکمرانی مشارکتی و حکمتبنیان در عرصه علم و فرهنگ است.
وی ادامه داد: فرایند حکمرانی شامل چهار مرحله اساسی است: سیاستگذاری، تنظیمگری، تصدیگری، و نظارت و ارزیابی. این مراحل باید با تکیه بر مشارکت نخبگان و بر اساس نیازهای مردم انجام شود. نه مدیران اجرایی و نه ذینفعان اقتصادی، بلکه نخبگان جامعه باید محور اصلی این فرایند باشند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: برای مثال، در تدوین سند ملی موسیقی، خانه موسیقی و هنرمندان با گرایشهای مختلف مشارکت داشتند. این سند بر اساس اصول حاکم بر موسیقی ایرانی-اسلامی، که از اندیشههای مقام معظم رهبری استخراج شده است، تدوین شد. همچنین در تهیه و تصویب سند صنایعدستی، ۱۴۰۰ نخبه و فعال این حوزه همکاری داشتند.
تسهیلگری حکومت و حاکمیت
استاد خسروپناه اضافه کرد: وظیفه نهادهای حکومتی، بسترسازی و تسهیلگری است. حکومت باید میدان را هموار کند تا نخبگان حداکثری در فرایند حکمرانی مشارکت داشته باشند. اگر این امر محقق شود، میتوانیم ادعا کنیم که گام دوم انقلاب در حوزه حکمرانی علم و فرهنگ تحقق یافته است. البته این به معنای نفی دستاوردهای گذشته نیست. شورای عالی انقلاب فرهنگی همواره از نخبگان بهره گرفته است، اما نیاز به افزایش و گسترش مشارکت وجود دارد. به عنوان مثال، در تدوین سند امنیت غذایی، حدود ۴۰۰ محقق مشارکت داشتند. اما با توجه به وجود ۱۲ هزار عضو هیئتعلمی در حوزه کشاورزی، این تعداد کافی نیست. ما باید بسترهایی فراهم کنیم که حداقل ۴۰۰۰ نفر در این فرایندها مشارکت کنند.