بینش بحران محور، در شناسایی بحرانهای بالقوه و فراتر از آن، مواجهه موثر با بحرانهای گوناگون سهم به سزا و غیرقابل انکاری دارد. پیچیده ترین روشها و استراتژی های مدیریت بحران، زمانی که در بطن یک بینش بحران محور و پویا تعریف نشود، نتیجه بخش نخواهد بود یا حداقل، نتیجه مطلوب را به همراه نخواهد داشت.
شاید این سوال مهم مطرح شود که جنس ناگهانی یا غیرقابل پیش بینی بحرانها،چگونه می تواند تحت تاثیر بینش بحران محور، مشمول رصد ، پیشگیری یا اقدام ( در حین و پس از بحران ) قرار گیرد.جهت پاسخ به این سوال لازم است بر روی گزاره ای مهم متمرکز شویم:اینکه یکی از ملزومات تبلور نگاه بحران محور، آماده سازی طرح مواجهه با بحرانهای احتمالی و قدرت تفکیک میان ماهیت و جنس بحرانهاست.این همان قدرت پیش بینی صحنه است که اصلی ترین نقش و تاثییر را در تسلط بر اصل بحران خواهد داشت.بر همین اساس، سازمانها و حتی افراد باید برنامه ای مبتنی بر واکنش سریع در مواقع بحرانی آماده ساخته و قبل از مواجهه با شرایط اضطراری ناشی از وقوع بحران، این طرح را بارها به صورت تئوریک و عملیاتی مورد سنجش و آزمایش قرار دهند. این روند، در بطن هر مجموعه یا حتی فردی، تولید آمادگی و انعطاف پذیری عملیاتی خواهد کرد.
فراموش نکنیم که مواجهه با هر بحران، متاثر از نوع و دامنه تاثیرگذاری آن، استراتژی و تاکتیکهای خاصی می طلبد و نمی توان با یک استراتژی و چند تاکتیک معین، با همه بحرانها مواجه شد. بینش بحران محور، این امکان را به متصدیان امر خواهد داد تا با بحران به مثابه معادله ای چند مجهولی یا موضوعی مبهم مواجه نشده و قواعد کلان و تاکتیکهای خرد این مواجهه در ذهن و ضمیر آنها تثبیت شود. تبلور بینش بحران محور، هم مستلزم استعداد مدیران و هم ، روشهای اکتسابی و موثری است که بحرانهای احتمالی را تبدیل به فرآیندها یا حوادثی قابل درک و پیش بینی برای آنها می سازد.
+
آخرین اخبار ورزشی را در جامعه ورزشی آفتاب نو بخوانید.