سیاست خارجیِ دو نبش | فرهیختگان آنلاین

محمد زعیم‌زادهسردبیر

۱. قدیمی‌تر‌ها تعریف می‌کنند زمانی در روستا‌ها آرایشگران دوره‌گردی بودند که چند مقراض در جیفه‌شان داشتند. همه‌کاری هم با همان مقراض‌ها می‌کردند، هم موی سر کوتاه می‌کردند و هم دندان می‌کشیدند، حتی اگر نیاز بود با کندن بخشی از پوست بدن پسرک‌ها آداب سنتی و مذهبی را هم بجا می‌آوردند. خلاصه همه‌فن‌حریف بودند اما اوج هنرشان این بود که در اطراف و اکناف آن جیفه عرق نعناع و گل گاوزبانی هم داشتند که برای هر بیماری و مرضی تجویز می‌کردند، از دل درد و کچلی تا طاعون و وبا و اسهال. حرف مرد یکی بود هر مرضی داشتی درمانش در همان قوطی بود.

۲. برخی روان‌شناسان در توصیف نسل z، دال مرکزی گفتمانی آن‌ها را لذت‌گرایی صرف می‌دانند، لذت واقعی یا حتی تخیل لذت. با چنین نگاهی مقصد معنا ندارد بلکه باید از مسیر لذت برد. هدف و غایت فاقد ارزش است آنچه اهمیت دارد مسیر است یا حتی تخیل شما از مسیر. مهم نیست به نمک آبرود می‌روید یا بندرعباس، مهم این است که فرض کنید در جاده چالوس هستید، چشمانتان را ببندید و از زیبایی‌ها هزارچم و سیاه‌بیشه لذت ببرید. همان گوشه ذهنتان یک کنار پارک کنید و با تماشای رقص دانه‌های سفید برف، آش دوغ میل کنید و بعد به مسیر رؤیایی ادامه بدهید تا برسید به مرزن‌آباد و یک نفس عمیق بکشید و از بوی شالیزار‌های مرزن‌آباد مست شوید. دیدید چقدر لذت بردید. اما شما واقعاً در پانسیون‌تان در یک اتاق ۱۶ تخته، خسته از کار روزانه دارید به سقف نگاه می‌کنید.

۳. نمی‌دانم اخیراً گذرتان به برخی واسطه‌های محترم فروش مسکن یا خودرو افتاده است یا نه. همیشه دو گزاره‌ قطعی و ثابت دارند: به خریدار می‌گویند اگر امروز خرید نکنی فردا حتماً باید پول بیشتری بدهی، به فروشنده‌ها می‌گویند تو این بازار که مشتری نیست من همین یکی را هم به زور پیدا کرده‌ام اگر با این نبندی نفر بعدی در کار نیست. برای آن‌ها محتوای مورد معامله اهمیتی ندارد، آنچه مهم است اصل خرید و فروش و معامله است.

۴. جناب حسین موسویان درباره لزوم گفت‌وگو با ترامپ یادداشتی را در روزنامه ایران منتشر کرده‌اند. این یادداشت از سه جهت مهم است؛ نخست نویسنده‌ مطلب که دیپلماتی قدیمی است، دوم محل انتشار آن که روزنامه‌ دولت است و سوم ضریبی که مدیران محترم رسانه‌ دولت در صفحه نخست به این یادداشت داده‌اند. پیش‌فرض نگارنده این است که مخاطبانی که در حال خواندن این متن هستند در همین‌جا توقف می‌کنند و به سراغ یادداشت جناب موسویان ‌می‌روند و آن را مطالعه می‌کنند اما اگر عده‌ای چنین نکردند بدانند چکیده‌ مطلب این است:

الف: بار‌ها به توصیه‌های جناب موسویان توجه نشده و وضع فعلی حاصل این بی‌توجهی‌هاست.

ب: بعد از انعقاد برجام ایران به همه‌ تعهداتش پایبند بود اما ترامپ از آن خارج شد چون می‌خواست خودش قرارداد ببندد.

ج: ترامپ در آغاز کارش به ایران پیشنهاد معامله خواهد داد.

د: ممکن است با ترامپ توافق کنیم، همان طور هم ممکن است او از توافق احتمالی دوباره خارج شود.

۵. روح حاکم بر مطلب جناب موسویان تشویق به مذاکره برای مذاکره است، به یک معنا فارغ از جهت‌گیری‌های محتوایی یا انتفاعی که ممکن است ما از مذاکره به دست بیاوریم یا نیاوریم، مذاکره کردن بهتر از مذاکره نکردن است. معنای مستتر در این متن این است که مذاکره فی‌نفسه امر ارزشمندی است و حکمرانی ما نسبت به آن بی‌تفاوت است.

از همین گزاره‌ آخر شروع کنیم. آیا واقعاً جمهوری اسلامی اهل مذاکره نیست؟ کمی تاریخ بخوانیم. در ادوار مختلف از عراق و افغانستان تا برجام و عمان و دوحه و… جمهوری اسلامی نشان داده که ضمن آرمانگرا بودن در سیاست خارجی به شدت عملگراست و اگر دستور کار مشخص با احتمال منفعتی باشد مذاکره خواهد کرد، پس جمهوری اسلامی ضدمذاکره نیست اما آیا منطق جناب موسویان مقوم ایده‌ مذاکره است؟ خودتان را جای طرف مقابل بگذارید. اگر بفهمد که شما سیستم ادراکی‌ای دارید که فارغ از نتیجه، معتاد به مذاکره است، آیا با او مذاکره خواهید کرد؟ حالا این را در شرایطی بسنجید که طرف مقابل چند باری هم به شما خیانت کرده است. جای ترامپ باشی با ایران واقعاً مذاکره می‌کنی. برای پاسخ به این سؤال نیاز نیست در دانشگاه‌های معتبر دنیا روابط بین‌الملل خوانده باشید، کافی است این سؤال را از نازوج‌هایی که در خیابان دوستند، بپرسید. پاسخ آن‌ها حتماً فکورانه‌تر از مقاله‌نویس روزنامه دولت است. لذا اعتیاد به مذاکره بدترین ضربه را به مذاکره‌ واقعی می‌زند.

البته شاهکار جناب موسویان در این گزاره است؛ «احتمال توافق وجود دارد با اینکه هیچ تضمینی نخواهد بود که آمریکا بدان پایبند باشد.» نویسنده پیشاپیش نتیجه را حدس ‌زده است. می‌گوید احتمالاً باز هم به ما خیانت خواهد شد اما اجازه بدهید این اتفاق بیفتد چه اشکالی دارد؟

۶. جناب موسویان علت خروج ترامپ از برجام را این می‌داند که دوست داشته توافقی جدید به نام خودش ثبت شود. فرض کنیم موسویان درست می‌گوید و ایران این بار با ترامپ به توافقی رسید که او به آن پایبند است و چیزی مثل برجام مدتی کج‌دار و مریز اجرا شد، اما در انتخابات ۲۰۲۸ آمریکا مثلاً ایلان ماسک رأی آورد و این بار او دوست داشت که از توافق قبلی خارج شود تا توافقی جدید به اسم او ثبت شود. این بار باید چه کرد؟ این دور باطل تا کجا ادامه خواهد داشت؟

۷. از نظر نویسنده‌ مطلب روزنامه‌ دولت محتوای مذاکره و جهتش مهم نیست، اصل مذاکره موضوعیت دارد. درواقع با نسخه‌ مبتذل‌ترشده گزاره‌ ایران‌سوزِ «هر توافقی بهتر از توافق نکردن است» روبه‌روییم. این بار یک نفر به ایران پیشنهاد می‌دهد فارغ از اینکه با چه کسی، بر سر چه موضوعی، با چه هدفی مذاکره می‌کنی، فقط برو و مذاکره کن. این شما را به یاد برخی مناطق بدنام تهران در گذشته‌ دور نمی‌اندازد؟

۸. اگر جناب موسویان کمی جلوتر می‌آمد و چند پیشنهاد محتوایی می‌داد این متن کمی قابل تأمل‌تر بود. مادامی که ایده در حد فرمی و مذاکره برای مذاکره بماند، به جای بحث فنی کردن باید به سراغ یکی از گزینه‌های سه‌گانه اول متن رفت؛ تجویز گل گاوزبان برای هر مرض، لذت از مسیر به جای مقصد آن هم به شکل تخیلی یا وجود انگیزه‌های دلّالی.

+

آخرین اخبار ورزشی را در جامعه ورزشی آفتاب نو بخوانید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

advanced-floating-content-close-btn