تاریخ انتشار : یکشنبه 11 شهریور 1403 - 6:46
22 بازدید
کد خبر : 297185

پیکر همسرم شرایط خاصی داشت و من ندیدم| او قیمت پیاز و سیب زمینی را هم می‌گرفت

پیکر همسرم شرایط خاصی داشت و من ندیدم| او قیمت پیاز و سیب زمینی را هم می‌گرفت

به گزارش منیبان، بخش هایی از حرف های جمیله علم الهدی را بخوانید؛ *{در پاسخ به این سوال مجری که چرا انقدر می دویدند؟}: یک شعار معروفی بود که ایشان تکرار می کردند کی خسته اس؟ دشمن، ولی فریبکار نبودند، مردم‌داری می کرد ولی فریب نمی داد، مردم هم این را می‌فهمیدند. *مدیرانشان را تحت


به گزارش منیبان، بخش هایی از حرف های جمیله علم الهدی را بخوانید؛

*{در پاسخ به این سوال مجری که چرا انقدر می دویدند؟}: یک شعار معروفی بود که ایشان تکرار می کردند کی خسته اس؟ دشمن، ولی فریبکار نبودند، مردم‌داری می کرد ولی فریب نمی داد، مردم هم این را می‌فهمیدند.

*مدیرانشان را تحت پیگیری قرار می دادند خیلی قاطع و گاهی خیلی خشن، تعارف نداشتند مواردی بود که مثلا صبح جمعه دفترشان خبر می دادند که این جلسه بخاطر مسافرت یکی از وزرا تشکیل نمی شود، ایشان می گفتند خودتان و فلان وزیر بروید همانجا بمانید و دیگر برنگردید، بعد می دیدیم صبح جلسه تشکیل می شد.

*{در پاسخ به این سوال مجری که یکی از دردودل ها و حرف هایی که به شما گفتند را بگویید}: ایشان یک اصرار زیادی داشتند که چیزی نگوید، خیلی اصرار داشتند، دقیقا اگر کسی سوال می کردند در چشم شان نگاه می کردند و جواب نمیدادند حتی به من چیزی نمی گفتند، به پدرم هم حتی چیزی نمی گفتند با اینکه برای پدرم خیلی احترام قائل بودند. احساس می کردند خلاف شرع است.

*به مساله آب خیلی حساس بودند، درباره آب، برق و همان چیزهائی که به مربوط مردم می شدند پیگیری و سخت گیری های زیادی داشتند. حرص و جوش می خوردند و حرص و جوش هم می دادند(خنده) و من گاهی دلم برای آن کسی که پشت تلفن بود می سوخت.

*ایشان می گفتند نباید گاز و برق خانگی قطع شود نباید به آرامش مردم آسیب بخورد.

*از همه قیمت می گرفتند گاهی تلفن می کردند و از یک نفر قیمت می گرفتند و گاهی مسئولان کشور را زیر سوال می بردند که گزارشات غلط است. قیمت اجناس ریز مثل پیاز و سیب زمینی را حتی می گرفتند. خیلی مچ مدیرانشان را می گرفتند و گزارش ها را چک می کردند.

*ساده زیستی و قناعت داشت نه از آن جنسی که بخواهند ریا بکنیم. 

*{ماجرای انگشتر برجای مانده از شهید رئیسی}: بعد از ریاست جمهوری در یکی از ملاقات ها که با رهبری داشتند اقا فرمونده بودند این انگشتر را به شما می دهم و همیشه دستشان بود، بعد از شهادت دست دخترم بود و رهبری دیده بودند و با توجه به اینکه پیکرشان شرایط خیلی خاصی داشتند که البته من پیکر را ندیدم و بعد متوجه شدیم پیکر شرایط خاص داشتند رهبری گفتند داخل این انگشتر را بتراشید و دوباره دفن کنید.

منبع: خبرآنلاین


منبع خبر

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

advanced-floating-content-close-btn