پروندهسازی علیه ایران؛ از تلآویو تا واشنگتن
براساس بیانیه این وزارتخانه دستگیری این فرد در دوران فعالیتهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا روی داده و شاکری در جریان بازجوییها در نهایت اقدام به همکاری با مقامات افبیآی کرده است. در ادامه این داستان، جزئیاتی از همکاری شاکری با فردی که مامور سپاه خوانده شده، آمده است. گذشته از ناشیانه و مضحک بودن
براساس بیانیه این وزارتخانه دستگیری این فرد در دوران فعالیتهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا روی داده و شاکری در جریان بازجوییها در نهایت اقدام به همکاری با مقامات افبیآی کرده است. در ادامه این داستان، جزئیاتی از همکاری شاکری با فردی که مامور سپاه خوانده شده، آمده است. گذشته از ناشیانه و مضحک بودن این داستان که (استخدام تبعه یک کشور دیگر و بعد آموزش دادن به اوبه شکلی که ظرف هفت روز بتواند ازآن همه لایه امنیتی بگذرد و ترامپ را ترور کند!) وهمینطور صرف نظر ازفضای دوقطبی شده سیاسی آمریکا که آن رامهیای چنین داستان توطئهآلودی میکند،باید به خامی صهیونیستها در این عرصه و آزمودن آزموده خندید. بیش از یکسال است که صهیونیستها هر چه توانستهاند با جنایت در غزه و لبنان که روی هیتلر را سفید کردهاند و حاصلش نه از بین رفتن مقاومت بوده و نه کسب اعتبار بینالمللی، حالا در هیاهوی چرخش دولت در آمریکا، امیدوارند با کمک دونالد ترامپ از بدترین مخمصه تاریخ جعلیشان بیرون بیایند. با این طمع که به واسطه ترامپ، آمریکا را وارد رودررویی با ایران کنند. به خصوص که روحیه سوداگرایانه ترامپ منشا خطر است، از آنجا که ترامپ بارها مدعی شده هدفش از فشار حداکثری، تجدید رابطه با ایران بوده است. ترامپ این ظرفیت را دارد که چرخشی بنیادین داشته باشد به خصوص که اگر طرف مقابل را پر زورتر ببیند، چنان که پس از ترور سردار سلیمانی مدعی شد که اگر ایران هر جوابی به آمریکا بدهد، ۵۲ نقطه ایران راخواهدزد اما بعد ازجواب ایران وموشک باران پایگاه آمریکاییها در عراق، ترامپ مدعی شد نمیخواهد جوابی بدهد چون هیچ آمریکایی در این حمله کشته نشده است تا ترس ترامپ از جنگ رو شود و معلوم شود جراتش در حد همان ترور است. تروری که مشخص شده اطلاعاتش توسط صهیونیستها فراهم شده است.نه رابطه و تماس برای مذاکره بلکه تکرارمواضع قبلی ترامپ درباره اینکه میخواهد یک هفتهای باایران مذاکره کند،میتواندبرای صهیونیستها نگرانکننده باشد.ازنظرصهیونیستها فقط یک گزینه قابل قبول است؛کشاندن رابطه ایران وآمریکا تاسرحد جنگ.
شخصی کردن ایرانستیزی برای ترامپ
آغاز سناریوپردازی علیه ایران از همان روزهای ابتدای پس از انتخابات آمریکا بیانگر این نگرانی است که نکند ترامپ آنچنان درگیر داستان روسیه و چین و سیاستهای مهاجرستیزانه و جنگ تعرفهها شود که پرونده خاورمیانه برایش از اولویت بیفتد به خصوص که او قبلا به اسرائیل هشدار داده که داستان غزه را باید تا قبل از روی کار آمدن او جمع کنند که این تصویر از اسرائیل در جهان پخش نشود. روانشناسی ترامپ نشان میدهد او تحلیل همه مسائل را یا از پس فیلتر سوداگرانهاش میبیند یا با مسائلی که به نوعی برایش شخصی شده باشد، درگیر میشود. بنابراین صرفا ادبیات ایرانستیزانه مرسوم جوابگو نیست، ترامپ باید باور کند که ایران میخواهد او را بکشد تا این پرونده پشت صف پروندههای متعدد داخلی و خارجی قرار نگیرد و از اولویت خارج نشود. داستان وصل کردن ایران به دو سوءقصد قبلی به ترامپ هم نگرفته است؛ شاید به این دلیل که عاملان این دو ترور سفیدپوستانی بودند که زیر شکنجه بردن و اعتراف اجباری گرفتن از آنها سخت و پرعوارض است و دستگاه تبلیغاتی آمریکا جای چندانی برای مانور دادن در این زمینه نداشت و این دو داستان زود دود شد و به هوا رفت. حالا باید هواداران ترامپ و خود او را به سرعت درگیر پروژه قابل باورتری کرد.یک مهاجر افغان که میلیونها سفید آمریکایی مهاجرستیز نژادپرست را جذب میکند و طبیعتا میشود هر بلایی بر سر این نگونبخت آورد و به راحتی میتوان از او هر اعترافی را گرفت. تبعه افغانستان بودن به تنهایی کافی است خاطرات آمریکاییها را به داستان ۱۱ سپتامبر و القاعده و جنگ ۲۰ سال در افغانستان گره بزند. البته در دل این داستان نوعی تقلا برای استخفاف توان امنیتی ایران هم به چشم میخورد، تو گویی سپاه که با عملیات وعده صادق در مرکز توجهات جهانی قرار گرفته است، آنچنان دست بسته است که تبعه یک کشور دیگر را برای این پروژه انتخاب کرده و ظرف هفت روز از این فرد آموزش ندیده، نقشه ترور ترامپ میخواهد. اساسا این ناشینمایی و در عین حال خطرناکنمایی از ایران در همه پروندهسازیهای مشابه اینچنینی علیه ایران به چشم میخورد، مانند ماجرای متهم کردن یک دیپلمات ایرانی به دست داشتن در یک طرح ادعایی برای انفجار در گردهمایی منافقان در شهر پاریس یا بستن مرکز اسلامی هامبورگ به اتهام جاسوسی در آلمان.
مظلومنمایی از نتانیاهو
صهیونیستها میخواهند چهره خود را در افکار عمومی جهان اصلاح کنند و تروریست بودن آدمی مانند نتانیاهوی سفاک باید از اذهان جهان زدوده شود. تمام تقلای آنها در این مدت این بوده که به زعم خودشان راس مقاومت را که ایران باشد، متهم به ترور صهیونیستها و مقامات آمریکا کنند که اولا فرآیند تروریستنمایی از ایران متوقف نشود وثانیا دستاورد نیروهای مقاومت در هدف قرار دادن منزل نتانیاهو را از فضای جنگ مقاومت و اسرائیل خارج کنند.هدف سوم هم این که از رهبران خود مظلومنمایی کرده باشند. شبیه این داستان را درباره طوفانالاقصی و اینکه این عملیات هم کار ایرانیهاست میگفتند که بعدها وقتی حماس خودش روشن کرد که شهید سنوار طراح عملیات بوده، تبلیغاتشان رنگ باخت.همچنین بعد از اینکه تهران در پاسخ ترور اسماعیل هنیه اقدام به حمله مستقیم موشکی به قلب سرزمینهای اشغالی کرد و نشان داد شان ایران رودررویی مستقیم و آشکار و بیمحابا و نه ترور مخفیانه است، چسباندن چنین برچسبی به تهران بیمعنا شد. حالا باید به صحنه پرتلاطم سیاسی آمریکا بازگشت و از ظرفیت بحرانزده سیاسی دوقطبی آنجا برای سناریونویسی علیه ایران بهره برد تا لااقل به قول اسماعیل بقایی هامانه، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا مسائل میان ایران و آمریکا «پیچیدهتر» و امنیتی بماند تا مبادا حتی به مخیله ترامپ سوداگر خطور کند که بر سر اسرائیل با ایران معامله کند.
+
آخرین اخبار ورزشی را در جامعه ورزشی آفتاب نو بخوانید.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰