رضا جباری، بازیکن اسبق پرسپولیس و تیم ملی میهمان آفتاب نو بود و در گفتگو با مهدی یکتا، بسیاری از ناگفته های دوران بازیگری خود را بازگو کرد و پرده از رازها برداشت.
از ماجراهای پیشنهاد همزمان استقلال و پرسپولیس، حواشی و جو رختکن، دوران وینگو بگوویچ و همینطور تیم ملی…
گفتگوی مفصل مهدی یکتا با رضا جباری را در ویدیوهای همین محتوا (سه بخش) می توانید تماشا کنید. همچنین گزیده صحبت های رضا جباری به صورت متنی تقدیم شما شده است.
اشتباه کردم از رسانه ها فاصله گرفتم!
مطمئنم فاصله گرفتن از رسانه ها در دوران بازیگری اشتباه بود. یک زمان جوان بودیم و انگشت اتهام همواره به سمت بقیه می گرفتیم. روابط با رسانه و روابط اجتماعی، مشکل بزرگ من بود. عملکردم به اندازه جایگاهم نبود.
مربیان خارجی ۵ گل هم بخورند در کنفرانس مطبوعاتی بعد از بازی حاضر می شوند. نمی گویند الان صحبت کنم حاشیه می شود، این هیچ ربطی به حاشیه ندارد. اینکه بازیکن فکر کند مصاحبه نکنیم حاشیه ایجاد نشود، درست نیست. من خود ضربه اش را خوردم.
پیشنهاد پرسپولیس، استقلال، ذوب آهن و پاس
وقتی در بهمن جزو پدیده های لیگ شدم، هفت هشت تیم من را می خواستند. با آقا فرهاد (کاظمی) صحبت کردم، گفت یکی از سرخابی ها را انتخاب کن. با صحبت هایی که با دوستان و خانواده شد پرسپولیس را انتخاب کردم با وجود اینکه پیشنهاد استقلال خیلی بهتر بود و می توانست مشکلات مالی ما را حل کند. ما در نازی آباد مستاجر بودیم. استقلال ۳۰ میلیون پیشنهاد داد، علی پروین گفت پرسپولیس ۱۰ میلیون می دهد.
آقای عابدینی هم آمد و فرهاد کاظمی هم بود، گفتند ۲۰ میلیون می دهم. به من گفت تو چیزی به علی پروین نگو، من مدیر هستم و این مبلغ را من می دهم، نیاز نیست ۲۰ میلیون را بگویی. در دفتر آقای عابدینی پیش قرارداد را امضا کردم. هنوز هم نمی دانم من را سیاه کردند یا عابدینی و پروین واقعا هماهنگ نکرده بودند با هم این موضوع را.
بعد از ورودم به پرسپولیس متوجه شدم جلساتی میان آقای پروین و بزرگان تیم برگزار میشد؛ از بازیکنان پرسیده بودن با این مبلغ میارزد رضا جباری را بیاوریم؟ بازیکنان مخالفت کرده بودند. آخر هم همان ۱۰ میلیون را گرفتم ولی از بدعهدی مدیریت و علی پروین گله مند شدم. همین مساله بین من و آقای علی پروین یک اختلافاتی ایجاد کرد.
ماجراهای رختکن پرسپولیس
بعد آمدن من گارد داشتند. نحوه ورود من و مبلغی که در ذهن شان بود باعث شد گارد ایجاد شود. یک جوانی بودم که تازه وارد پرسپولیس شده بودم، من وارد رختکنی شدم که شاهرودی، پیروانی، عابدزاده، کریمی، استیلی، رهبری فرد، علی انصاریان، کاویانپور و … در آن حضور داشتند. برای یک جوان ۲۱ ساله سخت بود با این شرایط آداپته شود. من همینطور در روابط هم ضعیف بودم، بزرگان تیم می گفتند این مغرور است، سلام نمی کند.
اول و دوم گل زدم، بازی سوم در اهواز بود و من را بیرون نشاندند. تیم ملی هم دعوت شدم. جزو چهار بازیکنی از پرسپولیس بودم که دعوت شدم، من، علی کریمی و داوود فنایی و حامد کاویانپور. بعد که بیرون نشستم، از تیم ملی هم خط خوردم. ۱۰ دقیقه مرا به زمین فرستادند، به قدری ناراحت بودم، خوب بازی نکردم، خوب هم تلاش نکردم.
احمدرضا عابدزاده به رختکن آمد و با داد و بیداد گفت آقای پروین چرا ایشان را به زمین می آوری؟ جوانی که در زمین نمی دود به چه درد می خورد؟ آن حواشی وجود داشت.
بعد احمدرضا عابدزاده شد بهترین رفیق و بزرگترین پشتیبان من. وقتی آمدیم جلو و شناخت پیدا کرد شد رفیق من. کمکم کرد تا چطور تمرین کنم، چطور حقم را بگیرم. این جو و حواشی در پرسپولیس بود و در تیمی مثل پرسپولیس غیرطبیعی هم نیست. اما در رابطه با من یکی مبلغ رضایتنامه و تصوری بود که در ذهن بازیکنان شکل گرفت و دیگری چالشی بود که با آقای پروین داشتم به خاطر ماجرای قرارداد. آقای پروین هم بعد دو بازی من را بیرون گذاشت.
رضا شاهرودی در آن مقطع خیلی هوای من را داشت. بی انصافی است این را نگویم. یک بار من را کنار کشید، گفت همه چیز را کنار بگذار، من را دوست داری؟ گفتم معلوم است آقا رضا، از اسطوره های من هستی. گفت به خاطر رضا شاهرودی تمرین کن. هیچوقت این جمله اش را یادم نمی رود.
بله زیراب من را زدند!
یک منشی داشت علی آقا در دفتر او بود، بچه جوادیه بود. یکسری آمارها را به من داد که این بازیکن و آن بازیکن آمدند پیش علی پروین این صحبت ها را درباره تو کردند. بله این وضعیت بود. البته که به خاطر عدم شناخت خودم بود. بی تجربه بودم. از تیم ملی هم خط خوردم. از آن طرف ماجرا فکر می کردم که ۲۰ میلیون کمتر از پیشنهاد استقلال پول گرفتم و حالا هم این شرایط پیش آمده، به هم ریختم.
مثلا هم تیمی من می رفت به علی پروین می گفت رضا جباری خسته شده، تعویضش کن. من را از بازی بیرون می کشیدند. شکل همان جوی که علیه علی کریمی درست شد، می گفتند او تنبل است، نمی دود. آقای پروین هم بسیار دویدن برایش مهم بود. وقتی هم یک بازیکن باتجربه دقیقه ۷۰ می گفت علی آقا رضا خسته شده نمی دود، این روی ذهنیت مربی تاثیر می گذاشت.
به عنوان بچه نازی آباد زیادی نازک نارنجی نبودی؟ تو می خواستی اردوی تیم ملی را هم ترک کنی!
حرمت بزرگ تر اجازه نمی داد چالش درست کنم یا بی احترامی ایجاد شود. من می توانستم درگیر شوم حقم را بگیرم اما شخصیتم این اجازه را نمی داد. مثلا دوره آقای فرکی و شاهرخی بود، به من گفتند پشت خط روپایی بزن در تیم ملی. با این حال من ایراد از آنها نمی گیرم، ایراد از خودم می گیرم. آخرش هم برای اینکه چالشی پیش نیاید ساکم را برداشتم و اردو را ترک کردم.
باند و بازی در اردوی تیم ملی؟
نه، شاید از روی جوانی یک چیزی گفته بودم. اینطور نبود. هرکسی باید حقش را خودش بگیرد. اگر مربی می فرستد که روپایی بزنی، نباید ناراحت شوی. در تیم ملی به تو بگویند برو نوک قله، نباید ناراحت شوی و اردوی تیم ملی را ترک کنی.
بله گفتند پول بده و در تیم ملی بازی کن!
درست می گویید، این اتفاق افتاده که پول بده و در تیم ملی بازی کن. آن زمان مثلا پیام پسغام می دادند ۶ میلیون بده دعوت شو، ۱۲ میلیون بده بازی کن! زمان برانکو یا بلاژوویچ بود. من نمی گویم آنها از این قضیه خبر داشتند، بعضی وقت ها اتفاقاتی رخ می دهد که خود سرمربی و مربی هم خبر ندارند اما یک مربی به من گفت فلان بازیکن گفته من ۶ میلیون دادم دعوت شد. درست هم بود!
فقط عکس ناصر حجازی را به دیوار خانه زدم!
فوتبال مجید نامجو مطلق را خیلی دوست دارم ولی تنها فوتبالیستی که عکسش روی دیوار خانه ام است، ناصر حجازی است.
پدرم استقلالی بود، می گفتند تو چرا پرسپولیسی شدی؟ پدرم هم می گفت برو استقلال، خدا رحمتش کند، ناراحت شد که رفتم پرسپولیس.
چرا شماره ۱۴؟ انگار عطش فوتبال نداشتی!
علی دایی یک جاه طلبی خاصی داشت. من هیچوقت آن را نداشتم. قانع بودم دیگر. با شرایطی که رفتم پرسپولیس می توانستم هر شماره ای را بگیرم اما آن جاه طلبی نبود. به من گفتند ۱۴، گفتم به نیت ۱۴ معصوم می پوشم. اصلا جاه طلبی نکردم که ۷، ۹، ۱۰ یا ۱۱ را می خواهم، حتی دنبال شماره ۱۰ که خالی بود و کسی نمی پوشید هم نرفتم!
تمدید قراردادم را در رختکن امضا کردم بدون اینکه آن را بخوانم. اعتماد می کردم، جاه طلبی نداشتم، ضربه اش را هم خوردم.
چرا حامد کاویانپور پشت سر علی پروین صحبت کرد؟
رک و راست بگویم، شاید ۸۰% تیم پیشکسوتان پشت سر علی پروین حرف می زدند. همه آنها هم یار غار علی پروین هستند. من با اینکه ارتباطم با علی آقا کمتر بود این اجازه را به خودم نمی دادم پشت سر او صحبت کنم. پروین شناسنامه پرسپولیس است، کسی نمی تواند کتمان کند اما علی پروین هم یکسری ایرادات دارد. جلوی او خوبش را بگوییم و پشت سرش بدش، اینطوری خوب است؟ علی پروین نسبت به بزرگی که دارد باید بیشتر بزرگی کند.
حامد حق داشت. گلایه مند بود. ولی من پنجاه پنجاه حق را به علی آقا و حامد می دهم. من خودم هم با علی آقا چالش داشتم ولی از جانب او هم اوضاع را می بینم.
مثلا یکی از ایرادات این است که فقط کسانی که در ظاهر با علی پروین خوب هستند در شرکت پیشکسوتان کهن پرسپولیس حضور دارند؟
مگر رضا جباری نیاز به شرکت پیشکسوتان دارد؟ تو که بساز بفروش هستی!
نه من در فوتبال درآمد داشتم و هرزگردی نکردم. نه سفر رفتم، نه تفریح خاصی. تمام پولم را ملک خریدم. یک بار هم تمام آن سرمایه گذاری من از دست رفت. سخت است درباره اش صحبت کنیم، بگذاریم.
پژمان جمشیدی می گفت رضا جباری جوری برای دربی بند کفش می بست که انگار می خواهد در محل گل کوچیک بازی کند!
بازی دربی برای من اصلا چیز خاصی نبود. غرق مسائل حاشیه ای نمی شدم. بیش از حد فکر نمی کردم. استرس نداشتم. راحت می رفتم و بازی می کردم. راحت ترین بازی من بازی دربی بود. می گفتم قرار است برویم یک گلی بزنیم و بیاییم دیگر!
البته علی کریمی خونسرد تر از من بود در دربی. مجتبی جباری هم در استقلال این ویژگی را داشت.
سرسخت ترین رقیب دربی؟
همیشه با محمود فکری در خطا و دریبلینک و رودررو شدن ها با محمود فکری درگیری داشتم. چه زمانی که بهمن بودم، چه زمانی که به پرسپولیس آمدم.
به بگوویچ گفتند رضا جباری جاسوس پروین هستند؟
بگوویچ که آمد گفت من چهار پنج بازیکن را می خواهم، من هم جزوشان بودم. خیلی مرا دوست داشت و می گفتند رضا پسر بگوویچ است. بعد همین آدم مرا کنار گذاشت!
فنی که مرا بیرون نمی گذاشت. برای حواشی بیرون گذاشت. زمانی که علی پروین سرمربی پرسپولیس بود من اصلا به دفتر او نمی رفتم در حالی که خیلی بازیکنان می رفتند. بگوویچ آمد گفتند خبرهای تیم را رضا به علی پروین می دهد!
اما اینکه می گفتند بگوویچ نمی گذارد رضا جباری به تیم ملی دعوت شود دروغ بود. خود بگوویچ به برانکو گفت مرا دعوت کند.
حواشی به جایی رسید که من و چند بازیکن دیگر کنار گذاشته شدیم. این به پرسپولیس لطمه زد. پرسپولیسی که باید با ۱۵ امتیاز اختلاف قهرمان می شد، هشتم شد!
همان زمان گفتم اگر قرار است با اخراج من پرسپولیس درست شود، من راضی هستم.
وضعیت تیم گاریدو؟
تیم پرسپولیس برای آسیا بسته نشده، حتی با این ساختار نقل و انتقالاتی من برای موفقیت در لیگ هم تردید داشتم. این تیم برای آسیا و آینده پرسپولیس ایده آل نیست. من بودم پنج شش بازیکنی که این فصل جذب شده اند را نمی گرفتم. اسم نمی آورم چون پرسپولیس و هوادارانش را دوست دارم. متاسفانه اسم بیاوری فردا می گویند رضا جباری حاشیه ایجاد کرد. در حالی که درستش این است که اسم بیاوری هیچ حاشیه ای هم نشود.
بهترین ویژگی رضا جباری؟
چه بگویم درباره خودم؟ خانواده دوست هستم!
بدترین ویژگی؟
تنبلی، اهمال کاری.
الان چه قدر پول در حسابت است؟
الان ۱۴ میلیون! من هیچ درآمدی ندارم، نه درآمد نه حقوق و نه بیمه. تمام کارم مربیگری است. هرچه هم سرمایه گذاری کرده بودم از بین رفت. تمام درآمدم مربیگری است در فوتبال پایه.
آخرین بار که از تهه دل خندیدی؟
در خانه با همسرم و علیرضا پسرم خیلی می خندم. در خانواده خیلی فرق دارم با بیرون. دو شخصیتی نیستم. چیزهایی را در جامعه لحاظ می کنم که نیاز نیست در خانواده لحاظ کنم.
آخرین بار که از تهه دل گریه کردی؟
روزی که پدرم را از دست دادم، شبش در رخت خواب پنج ساعت گریه کردم. پدرم مریض بود و این احساس را داشتم قرار است پدرم را از دست بدهم.
شکست عشقی خوردی؟
هرگز. یک عشق داشتم، همسرم است. همسرم دخترخاله ام است. عاشقش شدم و ازدواج کردیم.
وقتی دلت می گیرد کدام خواننده را گوش می دهی؟
داریوش، خیلی صدایش را دوست دارم. محمد مایلی کهن در تلویزیون اسم آورد دیگر، شما هم می توانید پخش کنید.
به مرگ فکر می کنی؟
خیلی زیاد. یک جمله امیر المومنین دارد، چنان زندگی کن که گویی یک ساعت دیگر می میری و چنان زندگی کن که گویی ۱۰۰ سال دیگر زنده ای. این تعادل سخت است.
اگر می توانستی یک کالا را ارزان کنی، چه بود؟
خیلی سخت است. هرکدام را می بینم مردم مشکل دارند در این زمینه.
اگر دست رضا جباری بود قیمت بنزین را چقدر اعلام می کرد؟
برای این مردم و ثروتی که این کشور دارد، هزار تومان!
علیرضا جباری، مثل پدر فوتبالیست شده.
در تمام رده ها بازی کرده، الان هم مهاجم هدف است. چیزی که من برای علیرضا در فوتبال تصور می کنم خیلی بالاست، سعی کردم آنچه خود نداشتم را در وجود او تزریق کنم.
می تواند یک علی دایی یا سردار آزمون شود؟
بله حتما!
آخرین اخبار ورزشی را در جامعه ورزشی آفتاب نو بخوانید.