یک نمودار و چند نکته درباره مواجهه غرب با سوریه اسد

سیدجواد نقویخبرنگار

تصویر مربوط به استوری صادق الحسینی است؛ الحسینی به نکته‌ای اشاره می‌کند که اهمیت دارد؛ سوریه در سال ۲۰۱۰ به جهت اقتصادی مثل تونس، مصر و سودان نبود؛ حتی سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۸ هم بانک جهانی از اصلاحات اقتصادی سوریه تعریف کرده است؛ در مجموع می‌توان گفت در سال ۲۰۱۰ وضع اقتصادی در سوریه فوق‌العاده نیست اما مثل سایر کشورهایی که نام برده شده، دچار بحران هم نیست.

نمودار هم مربوط به سال ۲۰۱۱ است که GDP در سوریه حتی افزایش داشته و نزدیک به اسرائیل می‌شود؛ اما پرسش اصلی این است که چرا در سال ۲۰۱۱ سوریه هم مثل تونس و مصر دچار بحران می‌شود؟ گزارش‌های مالی نشان می‌دهد مثلاً مصر پس از سال ۲۰۰۵ هر سال دچار بیکاری وسیعی می‌شد؛ یا تونس که جرقه اعتراضات آنجا خورد، از سال ۲۰۰۳ به صورت بسیار وسیعی دچار بیکاری با افزایش شکست بخش‌های خصوصی و دولتی با هم بوده است.

آنچه در واقع در سوریه ۲۰۱۱ شکل می‌گیرد؛ پیش از آنکه مسئله اقتصادی یا یک نارضایتی وسیع باشد یک جنگ ژئوپلتیک است؛ چون بشار از بازه ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۱ با آمارهای جهانی به مراتب عملکرد بهتری از ۲۰ سال پایانی پدرش داشته است و در حوزه تکنولوژی و صنعتی هم با توجه به آمارهای جهانی عملکرد بسیار خوبی دارد؛ اما جنگ علیه او نیست و به نوعی جنگ علیه یک محور است، که بشار اسد هم فقط یک سرباز است و باید از بین برود تا محور جدیدی شکل بگیرد، برای زدن اسد بهترین مسیر معرفی همان عملیات روانی سابق غربی‌ها است؛ مبارزه با دیکتاتور تا بتوان آنجا را تسخیر کرد؛ در حکومت اسد ضعف و مشکلات فراوان است، او ادامه مسیر پدرش نیست اما مشکلات وسیعی دارد اما تا سال ۲۰۱۱ بشار اسد واقعا مثل حسنی مبارک و قذافی نقش یک دیکتاتور با عمل‌های خاص را دارا نیست؛ اما تصمیم غرب این بوده است که او را یعنی سوریه را حذف کند که البته در آن مقطع موفق نمی‌شود.

+

آخرین اخبار ورزشی را در جامعه ورزشی آفتاب نو بخوانید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

advanced-floating-content-close-btn