زمانی که ریک گرایمز سریال مردگان متحرک را ترک کرد، بینندگانی که دیگر سریال را تماشا نکردند، صحنهها و جزئیات فوق العاده ای که بعد از این ماجرا اتفاق افتاد را از دست دادند. از دست دادن قهرمان اصلی سریال، نقطه عطفی برای فرنچایز مردگان متحرک بود و خروج ریک تلاشی را ایجاد کرد که هنوز هم برای شخصیتهای اصلی The Walking Dead اهمیت دارد. چندین اسپین آف مردگان متحرک بر روی شخصیت هایی مانند داریل و مورگان متمرکز شده اند که در جستجوی ریک هستند. با این وجود، هر یک از این اسپینآفها اکنون از این تلاش اولیه فراتر رفته اند، درست همانطور که سریال اصلی مردگان متحرک بسیار فراتر از یک سریال با تم فرار از دست زامبیها پیش رفت.
ریک گرایمز عنوان «مردگان متحرک» را بازتعریف کرد، عنوانی که بیشتر به مردمی اشاره دارد که از این آخرالزمان جان سالم به در برده اند تا خود زامبی ها. با گذشت زمان، تمرکز واکینگ دد بر روی واکرها به سمت قهرمانان انسانی و دشمنان نظامی مآب آنها که بسیار خطرناکتر از هر زامبی بودند، معطوف شد. پس از خروج ریک، دنیای مردگان متحرک به طور قابل توجهی گسترش یافته است، حتی به قاره های دیگر، در حالی که اسپین آف داریل دیکسون در فرانسه روایت می شود. تماشاگرانی که پس از رفتن ریک تماشای سریال The Walking Dead را متوقف کردند، مکانهای جدید، روایت های خلاقانهتر و حتی نامحتملترین اتحاد در تاریخ سریال را از دست دادند.
۱۰- گابریل به یکی از بهترین شخصیت های سریال مردگان متحرک تبدیل شد
پدر گابریل یکی از بهترین رستگاری ها در مردگان متحرک را دارد
پدر گابریل در بدترین دوران حیات خود در The Walking Dead به نمایش درآمد. او به عنوان یک مرد ریاکار و ترسو حضورش را در سریال شروع کرد، به عنوان کشیشی که در کلیسای خود پنهان شده و مردم خود را رها کرد تا در حمله زامبی ها بمیرند. ریک به او اعتماد نداشت و دلیل خوبی هم برای این بی اعتمادی وجود داشت، و گابریل چندین بار به ریک خیانت کرد. با این حال، در حالی که ماجرای رستگاری او زمانی شروع شد که ریک هنوز در سریال حضور داشت، بینندگانی که با رفتن ریک تماشای سریال را رها کردند، هرگز نتوانستند ببینند که گابریل به یکی از بهترین شخصیتهای این سریال تبدیل شد.
در فصلهای بعدی مردگان متحرک، گابریل به بخشهایی از زندگی گذشته اش که در دنیای واکرها جایی نداشت، پشت کرد و به یک رهبر مورد احترام در الکساندریا تبدیل شد. در حالی که گابریل هنوز یک مرد مذهبی بود، تعادلی بین صلح طلبی و خشونت ضروری پیدا کرد. لحظه ای که او جان خود را برای نجات افرادی که از ورود به جماعت مشترک المنافع منع شده بودند به خطر انداخت، بازتاب کاملی از زندگی گذشته اوست. در حالی که پدر گابریل وحشتناک ترین مرگ را در کمیک های The Walking Dead داشت، سریال به او یک رستگاری واقعی و پایان خوشی بخشید.
۹- سکانس مهم پس از تیتراژ پایانی The Walking Dead: World Beyond
سکانس پس از تیتراژ پایانی به سوالاتی از فصل اول مردگان متحرک پاسخ می داد
فصل اول سریال مردگان متحرک سوالات زیادی در مورد ویروس و نحوه عملکرد آن ایجاد کرد. در حالی که برخی از پاسخ ها با پیشرفت سریال فاش شد، برخی دیگر همچنان راز باقی ماندند. بینندگانی که قبل از تماشای سکانس پس از تیتراژ پایانی اسپین آف The Walking Dead: World Beyond از تماشای این سریال کناره گیری کردند، ندیدند که این سریال در نهایت به سؤالاتی در مورد منشا ویروس پاسخ می دهد. سکانس پس از تیتراژ پایانی این اسپین آف در یک آزمایشگاه متروکه در فرانسه اتفاق می افتد و یک گفتگوی نگران کننده بین یک دانشمند و یک بازمانده را نشان می دهد.
مشخص شده است که این ویروس در فرانسه شروع شده است، اگرچه منشا و هدف دقیق آن عمداً مبهم باقی مانده است. این موضوع باعث فراهم شدن فضا برای داستان اسپین آف Daryl Dixon از The Walking Dead شد، اما جزئیات وحشتناک دیگری را در مورد زامی ها نیز فاش می کند. این دانشمند فرانسوی در حال تماشای ویدئویی بود که توسط دکتر جنر در فصل اول فرستاده شده بود و در مورد انواع زامبی ها صحبت می کرد. پس از اینکه بازمانده به یک زن شلیک میکند، او دوباره زنده میشود، اما رفتار متفاوتی با دیگر واکرها دارد و به سمت در میدود.
۸- لنس هورنزبی در نقش یک شرور
لنس ترکیبی از بهترین شرورهای مردگان متحرک است
فرانچایز Walking Dead تعدادی از بهترین شرورهای تمام دوران را در اختیار بینندگان قرار داده است و لنس هورنزبی نیز یکی دیگر از بهترین هاست. در حالی که لنس هورنزبی با دیگر شخصیت های شرور واکینگ دد متفاوت است، موفق ترین ویژگی های شخصیتی آنها را با هم ترکیب می کند تا یک شخصیت واقعاً هولناک را خلق کند. لنس زمانی که بخواهد می تواند جذاب به نظر برسد، مانند فرماندار، و کاریزماتیک است، مانند نیگان. با این حال، بر خلاف سایر شرورهای مردگان متحرک، به نظر می رسد لنس یک شیطان مطلق است.
به طور پیش فرض، لنس به دنبال راه هایی است که بتواند شخصیت های دیگر را مورد سوء استفاده قرار دهد و در این کار بسیار موفق است. او میتواند با ظاهری دلگرمکننده و مهربان، ماهیت سایکوپاتیک خود را پنهان کند و تماشای این طبیعت دوگانه جذاب است. تماشاگرانی که بعد از نیگان و آلفا، یک شخصیت شرور حیلهگر و واقعگرایانه تر میخواستند، اگر بعد از رفتن ریک گرایمز تماشای سریال مردگان متحرک را رها کردند، تماشای شخصیت لنس (و سرنوشت مناسب او) را از دست داده اند.
۷- پی بردن به معنای A و B
معامله اسرارآمیز جادیس یکی از بزرگترین رازهای The Walking Dead بود
جادیس همیشه کارت های بازی اش را طوری می چید که کسی جز خودش از آن ها خبر نداشته باشد و وقتی هلیکوپتر مرموز The Walking Dead برای بردن ریک از راه رسید، جادیس فریاد زد که او یک “B” است، علیرغم اینکه قبلاً گفته بود او یک “A” است. بینندگان تا زمانی که اوکافور در اسپین آف The Ones Who Live، ریک و ثورن را به یک ماموریت مخفی می برد، متوجه منظور او نشدند. مردگان متحرک در نهایت توضیح داد که A و B چه معنایی دارند، وقتی اوکافور گفت که میخواهد Aهای بیشتری را استخدام کند.
توصیفات A به اشخاصی مانند ریک گرایمز اشاره داشت، اما جادیس به CRM دروغ گفت تا جان ریک را نجات دهد. CRM اشخاص دارای شخصیت A را می کشت تا افرادی را که به نظرشان یک تهدید به شمار می رفتند از بین ببرد، اما B ها افرادی هستند که فقط سعی می کنند زنده بمانند و در جامعه مشترک المنافع از آن ها استقبال می شود. حروف A و B اغلب به عنوان نماد در مردگان متحرک استفاده شده اند، اما این شوم ترین معنای آنهاست.
۶- انواع جدید زامبی ها
زامبی های باهوش جدید و دونده ها دنیای مردگان متحرک را تغییر دادند
یکی از انتقادات اصلی به سریال مردگان متحرک این است که واکرها با گذشت زمان دیگر جذابیت سابق را نداشته و بازماندگان یاد گرفتند که چگونه با آنها برخورد کنند. این ممکن است برای بخش اعظم این فرنچایز صادق بوده باشد، در حالی جه جنایتکاران انسانی بیشتر از واکرها، که همه شبیه هم هستند، به تهدید علیه بازماندگان تبدیل شدند. با این حال، The Walking Dead به طور ناگهانی در فصل ۱۱ دچار تغییر شد، زمانی که گروه آرون با گروهی از واکرها روبرو شدند که کشتن آنها بسیار سخت تر بود.
ظهور انواع جدیدی از واکرها در مردگان متحرک میتوانست به بینندگانی که سریال را ترک کرده بودند دلیلی برای بازگشت به سریال بدهد، در شرایطی که اولین و نمادینترین تهدید به شکل متفاوتی به داستان باز می گشت. نسخه واکرهای صعود کننده خیلی دیر و همین اواخر در The Walking Dead ظاهر شدند، اما نسخه های اسیدی سوزاننده از قبل در اسپین آف داریل دیکسون ظاهر شده بودند. با ورود واکرهای جدیدتر و هیجان انگیزتر به این فرنچایز، تقریباً مطمئن هستیم که اسپین آف Dead City نیز سهم خود از واکرهای تکامل یافته جدید را خواهد داشت.
۵- بازگشت ریک گرایمز به دنیای مردگان متحرک
ریک یک پایان خوش بسیار مورد نیاز را در کنار خانواده اش پیدا می کند
تصمیم میشون برای ترک جودیت و آر جی به منظور پیدا کردن ریک در بین بینندگان بحث برانگیز بود، اما زمانی که این دو در نهایت دوباره یکدیگر را پیدا کردند، این فداکاری و اقدام بحث برانگیز از جانب میشون نتیجه داد. از آنجایی که این یکی از بزرگترین پایان های بی سرانجام The Walking Dead بود، باید به آن پرداخته میشد و مینیسریال The Ones Who Live به تحقق آن اختصاص داده شد. با این حال، دیدار مجدد ریک و میشون شبیه چیزی نبود که بسیاری از بینندگان انتظارش را داشتند.
ریک مجبور بود یاد بگیرد که بدون خانواده اش زندگی کند، بنابراین وقتی میشون از راه می رسد و به او می گوید که پسر دیگری نیز دارد، خاطرات پیچیده ای از کارل را به یاد او می آورد. با این وجود، صحنه های پایانی این اسپین آف، برخی از بهترین لحظات فرنچایز Walking Dead را رقم زدند. هنگامی که ریک سرانجام بار دیگر در کنار تمام خانواده اش قرار می گیرد، این صحنه فعلاً داستان او را به طور کامل می بندد. تماشای این صحنه ها در The Ones Who Live ممکن است بینندگانی که با رفتن ریک دست از تماشای این سریال برداشتند را راضی کند.
۴- رستگاری جذاب نیگان
نیگان به همان اندازه کاریزماتیک و خطرناک است، اما به سمت بازماندگان خوب رفته است
در حالی که نیگان بدون شک قدرتمندترین شخصیت شرور در مردگان متحرک است، کاریزما و توانایی او در رهبری یک گروه، به او پتانسیل تبدیل شدن به یک قهرمان بزرگ را نیز می دهد. بسیاری از بینندگان هرگز نیگان را به خاطر قتل وحشیانه گلن نبخشیده اند، قتلی که تماماً با روایت کتاب های کمیک سازگار است، اما سکانسی بود که باعث شد بسیاری تماشای سریال مردگان متحرک را رها کنند. این اتفاق احتمالاً به این معنی است که نیگان هرگز به یک قهرمان در دنیای واکینگ دد تبدیل نخواهد شد، اما او در حال رستگاری است.
اپیزود Here’s Negan را نباید از دست داد، اپیزودی که به این سؤال پاسخ می دهد که چرا او به طرز عجیبی به چوب بیسبال خود که با سیم خاردار مزین شده است، وابستگی دارد. در یکی از بهترین اپیزودهای کل دنیای مردگان متحرک، “Here’s Negan” درد و احساس گناهی که نیگان به خاطر برخورد با همسر در حال مرگش به نام لوسیل داشت را نشان می دهد. نیگان اکنون جان خود را برای نجات بسیاری از شخصیت های اصلی سریال به خطر انداخته است، به طوری که حتی مگی نیز با بی میلی، رستگاری و تغییر او را پذیرفته است.
۳- اپیزود بی صدا و فوق العاده مردگان متحرک
کانی ستاره خلاقانه ترین اپیزود مردگان متحرک است
کانی به سرعت به شخصیت مورد علاقه طرفداران مردگان متحرک و یکی از اعضای کلیدی اتحاد بین الکساندریا و هیلتاپ تبدیل شد. او در برخی از پرتنش ترین اپیزودهای The Walking Dead از جمله فروریختن غار ظاهر شده است، اما یکی از وحشتناکترین قسمتهای او، وحشت را به سطحی بالاتر میبرد. کانی ناشنواست، بنابراین بیشتر به حواس دیگرش تکیه می کند و اغلب متوجه تغییرات و الگوهایی می شود که دیگر شخصیت های مردگان متحرک نمی بینند.
اپیزود On The Inside بر تلاش کانی و ویرژیل برای فرار از یک خانه ترسناک با دیوارهای کاذب، سوراخ های جاسوسی و انسان های وحشی متمرکز است. بیشتر این قسمت در سکوت اتفاق می افتد، زیرا بینندگان این ماجرا را از زاویه چشمان کانی تماشا می کنند. «On The Inside» یکی از ترسناک ترین اپیزودهای مردگان متحرک است، اما از داستان سرایی خلاقانه برای نشان دادن تجربه کانی از محیط اطرافش نیز استفاده می کند.
۲- داستان داریل دیکسون در فرانسه
داریل خود را در مکانی جدید می یابد، جایی که ویروس زامبی کننده شروع شد
از آنجایی که داریل دیکسون هرگز قرار نبود یک شخصیت اصلی در دنیای واکینگ دد باشد و نقش او به دلیل محبوبیتش گسترش یافته بود، خط داستانی او غافلگیرکننده ترین روایت در فرانچایز مردگان متحرک بوده است. داریل، که قبل از شروع داستان مردگان متحرک هرگز ایالات متحده را ترک نکرده بود، اکنون در ماموریتی که مگی به او محول کرده، به فرانسه رفته است. بینندگانی که پس از رفتن ریک، تماشای The Walking Dead را متوقف کرده بودند، هم توسعه شخصیتی داریل و هم مگی را از دست دادهاند، اما با تماشای سریال اسپین آفی داریل دیکسون می توانند از برخی از این اتفاقات مطلع شوند.
فصل اول داریل دیکسون چندین تم جدید را به دنیای مردگان متحرک معرفی می کند، با یک درمان بالقوه و یک کودک “برگزیده” که در داستان قرار می گیرد. در حالی که این تم ها در ژانر آخرالزمان زامبی ها رایج هستند، برای فرانچایز مردگان متحرک نادر هستند. دیدن اینکه چگونه شخصیتی عملگرا مانند داریل، با معنویت و خرافات راهبههایی که به او پناه می دهند کنار می آید، یک مسیر جدید و هیجانانگیز برای The Walking Dead است، و اسپین آف داریل دیکسون نقطه ورود مجدد خوبی برای افرادی است که میخواهند دوباره به این فرنچایز بپیوندند.
۱- همکاری غیرمنتظره نیگان و مگی
اتحاد عجیب بین این دو در شهر مردگان باعث شده این سریال جذاب باشد
یکی از بهترین مفاهیم تیم مردگان متحرک، فراهم کردن فضا برای اسپین آف Dead City بوده است که اتحادی را بین دو شخصیت ایجاد می کند که کمترین شانس را برای قرار گرفتن در یک اتاق مشترک داشتند. مگی، که سالها به خاطر قتل گلن سوگواری کرده است، هنوز از نیگان متنفر است، در حالی که نیگان به طور قابل درکی سعی کرده سر راه او قرار نگیرد. هنگامی که مگی بدنبال ربوده شدن پسرش، از نیگان درخواست کمک می کند، نیگان موافقت می کند زیرا احساس می کند که به مگی مدیون است. با این حال، مگی برنامه ای دارد که ممکن است بینندگانی را که نیگان را به خاطر کشتن گلن نبخشیده اند، راضی کند.
در پایان فصل اول شهر مردگان، مگی به هرشل می گوید: «تمومش می کنم». این دیالوگ، گمانهزنیهای شدیدی را در مورد اینکه آیا مگی قصد کشتن نیگان را دارد یا می خواهد به او کمک کند، ایجاد کرده است و اینکه سرانجام به هر شکلی به غم و سوگواری خود پایان دهد. بدون دیدن روند رستگاری بزرگی که نیگان داشته است، و ماجراجویی های مگی برای تبدیل شدن به یکی از ترسناک ترین شخصیتهای مردگان متحرک، ممکن است نتیجه نهایی چندان موثر نباشد. ممکن است زمان آن رسیده باشد که به تماشای سریال مردگان متحرک برگردید، قبل از اینکه خیلی دیر شود.
آخرین اخبار ورزشی را در جامعه ورزشی آفتاب نو بخوانید.