در قدیمی ترین زایشگاه تهران چه می گذرد؟
آفتاب نو_ سحر جعفریان: خاتونخانم، چادر به دندان گرفته و نرگس، تهتغاریش را سوی پذیرش زایشگاه میکشد. نرگس هم با شکمی پیش آمده و نفسهایی کوتاه و کم، چشم به مظفر (همسرش) دوخته است. مظفر نیز حالی بهتر از آن دو ندارد؛ پریشان است و ترسان از زودزایی عیال، بیمهدرمانی ناداشته و تنگی جیب. از