راهی به رهایی!

راهی به رهایی!

(۱)حتی اگر پارادوکسِ میمیک رخسار با
روایت های بی رخسارش قابل هضم نباشد، باید لبخند چشم هایش را دمی به حافظه بسپاریم
و آوای آرام او را گوش به گوش به باد برسانیم
.

فرمانده
عصبی،بهانه گیر و غرغروی فصل پیش،اینبار با تبسمی به وسعت چهره اش و درخششی در چال
گونه اش به سالن کنفرانس قدم نهاد تا ثابت کند در گذر سال ها و ماه ها فرق آزادی
را با آزاری که به خود و اتمسفر پیرامونش می رساند فهمیده است
.

این
لااقل یک گام رو به جلو است. قدمی به پیش برای پر کردن چاله های عمیق سوتفاهم از
سوی سپهسالار ارتش آبی که دیگر مثل گذشته سوگند نمی خورد و برابر هر گزاره، ده ها
علامت تعجب و سوال نمی گذارد
.

(۲)
راهبر
لالیگایی آن شب حرف های نگفته بسیاری را در دلش دفن کرد و روی صندلی چرخدار هرگز
به ساعتش خیره نشد تا مخبران خسته جان به این برداشت ساده دست یابند که مرد نکونام
با عبور از پیچ های اوهام در فصل جدید خود را به مرزهای حقیقت نزدیک کرده است
.

شماره ۶ استثنایی استقلال در سال
های دیر و دور، در شرایطی گارد بسته خود را برابر رسانه ها باز کرد که در غیبت مدیر
رسانه ای، خود به تنهایی برای دقایقی در چندین نقش ظاهر شد و مجمل و موجز پاسخ
پرسش های بودار داد
.

جواد
البته رغبت زیادی به سوالاتی که از زاویه خودش با حاشیه عجین بود نشان نداد. مثلا
آنجا که خبرنگار کیهان ورزشی با ارجاع به آخرین واگویه های مهدی هاشمی نسب یاغی
بازمانده از خانه دلیل عدم همراهی او را سوال کرد، اما سرمربی
۴۳ ساله پس از کمی مکث با
ابروان درهم کشیده پاسخ داد:«می خواهید باز هم حاشیه درست کنید و من تن به بازی
تان نمی دهم.» یا زمانی که از او درباره فرجام گلر بوسنیایی استقلال که بی شک
شاهکار! مدیران باشگاه می باشد پرسیدیم که بلافاصله پاسخ داد: سوال بعدی لطفا
!

جواد
بر اهمال مدیریت وقت باشگاه در عقد قرارداد با بلانکوی آرژانتینی نیز سرپوش گذاشت
و تنها به این جملات بسنده کرد:« بلانکو الحاقیه‌ دیگری در قراردادش دارد. بازیکن
با ما قرارداد داشته ولی قراردادی از قبل بسته شده بود که باید تأسف خورد! من دو
روز قبل از بازی متوجه شدیم که بلانکو نمی‌تواند قراردادش را ثبت کند و این خیلی
عجیب است

(۳)آن شب اما ردّ دلواپسی کمتر از گذشته
بر بطری آب معدنی سرکرده آبی ها خط انداخته بود و او با همه محافظه کاری ها و گریزها
ترجیع بند مصاحبه اش را به واژه های مکدر الصاق نکرد و نخواست تپانچه را به سوی
خبرنگاران بگیرد. صد البته تمام جواب های مردی با بیشترین بازی ملی، مخاطبان را
راضی نکرد که هیچ، بهت و حیرت را نیز در جاهایی به همراه آورد. مثلا آنجا که در
پاسخ به سوال کیهان ورزشی درباره ترافیک شدید بازیکن در اردوگاه آبی لحظاتی زیر میز
زد و اذعان کرد:«این چه پرسشی است! تیم سه سال است بازیکن نگرفته و از دست هم داده
است. ما بازیکنی نگرفتیم، الان با بازیکن گرفتن در حال جبران کردن هستیم. تیم‌های
دیگر چهار پنج بازیکن نیاز دارند و
۱۰
بازیکن می‌گیرند. ما تازه به آنها رسیده‌ایم! از نقل‌وانتقالات این فصل راضی هستم،
ولی اینکه می‌گویید یار زیاد داریم باید بگویم هنوز از دو سه تیم با اختلاف عقب
هستیم. این تیم باید با هر مربی یارگیری کند. پس دیگر این حرف را نزنید

این
موضع ناخدای
۱۸۵ متری در حالی است که دوست
و دشمن اعتراف می کنند هیچ تیمی به اندازه استقلال در بازار مکاره نقل و انتقالات
طعم رستگاری را نچشیده است
.

اما
وقتی از او خواستیم وعده ای دلخوشکنک به هواداران دهد، جملات نامفهومی را بر زبان
راند:«من خودم عاشق این هستم که جام بگیرم، ولی مربی عاقل وعده نسیه نمی دهد
. من فقط قول می‌دهم تلاش کنیم تا به موفقیت برسیم، قول جام گرفتن اما نه

(۴) حتی اگر جواد نکونام جملاتی تیترخور
و لیدخور رو نکرده باشد، باید برای سکاندار جاه طلب که بی اعتنا به عکس های دق
کرده، زیر فلاش دوربین ها چراغ های رابطه را دقایقی روشن کرد و به سیاق فصل پیش به
رسم ترسناکِ گیر سه پیچ دست نیازید، کف بزنیم و از سویدای دل آرزو کنیم جناب ایشان
کلاهخود، سپر و شمشیر را برای همیشه بایگانی کرده تا شمع ها کوتاه بیایند و روشنایی
در میزانسن مه آلود همه جا را فرا بگیرد و راهی برای رهایی از بی شکیبی پیدا شود.
آن وقت لابد حافظ منافع آبی ها مجال بیشتری برای پر کردن نقطه چین ها و رونمایی از
مونولوگ ها و دیالوگ های غامض به دست خواهد آورد
.

*امید مافی

+

عضو تلگرام آفتاب نو شدی؟ اگه نه تا دیر نشده کلیک کن آخرین اخبار ورزشی رو اونجا ببین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

advanced-floating-content-close-btn