تاریخ انتشار : شنبه 3 شهریور 1403 - 22:51
17 بازدید
کد خبر : 288537

اربعین حسینی قدم قدم در مسیر عاشقی

اربعین حسینی قدم قدم در مسیر عاشقی

جامعه ورزشی آفتاب نو:  اربعین حسینی قدم قدم در مسیر عاشقی…..   به قلم سید اصغر ذوقی احسن فعال فرهنگی و دبیر هیئت دو ومیدانی استان      به گزارش خبرگزاری برنا از همدان، حسین جان تو کدامین طنین مصاص ، و راز آلود از آن گودال و مغاک بی انتهایی که اینچنین ، بودن

جامعه ورزشی آفتاب نو:

 اربعین حسینی قدم قدم در مسیر عاشقی…..

 

به قلم سید اصغر ذوقی احسن

فعال فرهنگی و دبیر هیئت دو ومیدانی استان

 

 

 به گزارش خبرگزاری برنا از همدان، حسین جان تو کدامین طنین مصاص ، و راز آلود از آن گودال و مغاک بی انتهایی که اینچنین ، بودن ها و چیستی ها را به کام  فنا کشانده ای…

 

١۴ قرن از بطنان جان ها جوشیده ای سیال و جاری حقیقت را هویدا ساخته ای و جهانی را به حیرت و تذبذب نشانده ای…

 

به راستی چه رازی در آن سینه ی سینایت نهفته بود که آنگاه که آن نانجیب سر از پیکر مبارکت جدا ساخت مدار هر هستی را تا مرز نیستی ها به طَیَران درآورد و نغمه و طنین” التوحید یوم العاشورا طغی علی کلی شیء” بر ناسوت و ملکوت و جبروت و لاهوت عالم مستولی گشت

 

چه بر سر خلقت کیان عوالم آورده ای که این خلائق  در خودسوزی و خودبازی در میدان قطع تعلقات، از یکدیگر تقدم و پیشی می گیرند..

 

این اربعینت چه حکایت و روایتی است که از صدر تاریخ آدمیّت تا بحال نظیر و عدیل آن در کتاب اسطوره های ایمان هم به تجلی نیامده است.

 

کاش میدانستند که هر آنکه فرمود “کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا”به دنبال تفهیم این معنا بود که اگر هر زمینی کربلا و هر روز عاشوراست لابد هر روز و هر مکان حسینی نیز خواهد داشت که غرض از به خون کشیده شدنت در آن بیابان بی پایان، یافتن این حسین اندرون و هم آغوشی با او و شمشیر زدن در  کنار اوست تا که بار دیگر این حقیقت در این مصداق به آن مسلخ هولناک،  محاصره ی جنود جهالت  نگردد.

 

 

با اربعینت خودت را در جان ها متیقظ و بیدار کرده ای و به دنبال یافتن خویشتن سواره و پیاده روانه و بیقرار کربلایت گشته اند…

 

حقیقت زندگی در آن گودالی است که با منحور شدنت به تمامی عالم رخنه کرد،فقط با خود میگویم کاش تو را کمی آرام تر افشاء نموده بودند و تیغ و سنان و کمان و عصا و دشنه هایشان را با تمام خشونت در مقابل چشم عالم و مادرت خرج این بی نهایت توحید نمی کردند…

 

 

باطن ها تو را در چه گودالی ذبح نمودند که قصه ی عاشورایت در کمون هستی باقی ماند و کمتر گوشی قصه ی تلخ آن را بر جانش چون حسین با خون و گوشت بر پیکره ی هستی اش در هم آمیخت؟

 

 

چه رازی میان تو و مادرت نهفته است که هر کس اگر به نهان فاطمه سلام الله علیها راه یافت باید از چشمه های حقیقت تو سیراب گردد.

 

برایم ثابت شده است و این را به وسعت فلک فریاد میزنم که رابطه ای عمیق میان تکثر در توسل به تو و تعجیل در ظهور اباصالح پدر مهربانم تکوّن یافته است.

 

شما پرده های غیبت از حقیقت بی کران اهل بیت هستید و این پرده ها با تعدد و تکثرِ توامان با عمق کنار خواهند رفت.

 

 

تو آن راز مستور در میان اهل بیت و اصحاب خمسه هستی که از شدت ظهور بی رنگ بی رنگ در پرده ی اوهام ما درک میشوی.

 

اما تو معروف ترین به کرم بوده ای و هستی.

من هزار هزار عذر در پیشگاه تو بیاورم باز عذر بی توجهی ام به تو نخواهد شد.

 

از تو میخواهم در این شب اربعین،مرا وارد جرگه متوجهین به ساحت بی کرانه ات کنی که فهمیده ام تو آن سرّ مکنون ازلی هستی

 

 

قتل شهید عشق نه کار خدنگ بود

دنیا برای شاه جهاندار تنگ بود….

 

آئینه خود ز تاب تجلی به هم شکست

گیرم که خصم را دل پرکینه سنگ بود….

+

آخرین اخبار ورزشی را در جامعه ورزشی آفتاب نو بخوانید.

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

advanced-floating-content-close-btn