در ایران مسائل زیست محیطی از جمله تامین انرژی و حیاتی ترینِ آنها یعنی آب، دغدغهای دیرپا و تاریخی است. پرداختن به مسائل پیرامون آب و آلودگیهای مرتبط با آن در آثار هنری، به ظاهر ارتباط معناداری با یکدیگر ندارند، اما زمانی که هنرمندی از روی دغدغه و تاکید بر حفظ مایه حیات در جغرافیایی خاص به این مسئله میپردازد، نتیجه آن نمایشگاهی پربار به نام «هر هز نیز» میشود که تلاش کرده با زبانی ساده مرگ دسته جمعی ماهیها در پی آلودگی ناشی از شیرابه زبالهها را به تصویر بکشد. آثار عرضه شده از سوی «ریحانه شریعتی» هنرمند نقاش در این نمایشگاه، به نوعی از گفتمان آشنا و نوستالژی و حسرت برای طبیعت بکر فاصله گرفته و افقهای گستردهتری از پرسشهایی بدیع را به پیش کشیده است؛ این که چطور انسان معاصر با فاصله گرفتن از کهن الگوهای رفتاری گذشتگانش در مواجهه با آب در جایگاه مادهای حسات بخش و مقدس، شرایط زیست محیطی خود و سایر جانداران را به خطر انداخته، غافل از اینکه نتیجه رفتارهای خصمانه انسان در قبال طبیعت، به زودی در چرخه زیستی بین او و محیط زیست، به خودش باز میگردد. در ادامه مطلب پیشرو، شرح گفتگو با این هنرمند را میخوانید.
از محتوای آثار هنری شما به نظر میرسد نسبت به محیط زیست دغدغهمند هستید؛ چه اتفاقی باعث شد ایده برگزاری نمایشگاه «هَر هَز نیز» به ذهن شما برسد؟
به واسطه جغرافیایی که در آن زندگی میکنم یعنی استان مازندران، همیشه با موضوعاتی محیط زیستی و آسیبهایی که متوجه آن میشود، مواجه بوده ام. اصولا در این مناطق اهمیت و حساسیت بیشتری نسبت به موضوعات زیست محیطی وجود دارد و طبیعتا مردمان شهرها و روستاهای این نواحی نگاه دیگری به طبیعت دارند. در یکی از سفرهایی که از تهران به سمت آمل داشتم، برای خرید ماهی به یکی از مراکز فروش رفته بودیم و دیدم که ماهیهای منطقه به صورت دسته جمعی مرده اند. این اتفاق تاثیر عمیقی روی من گذاشت و برایم خیلی عجیب بود و فکر کردم حتما یک آلودگی زیست محیطی موجب چنین اتفاقی شده است. کمی پرس و جو کردم و متوجه شدم علت مرگ ماهیهای آن منطقه، شیرابه زبالههایی است که در ناحیه انباشت زباله عمارت در هراز وجود دارد. این شیرابهها و آلودگیها حتی ماهیهای بومی دیگری را هم درگیر کرده و حتی اگر موجب مرگ دست جمعی ماهیها نشده باشد، ولی قطعا روی سلامت این جانداران اثر گذاشته است. ماهی از آن دسته نوستالژیهای بچههای دریاست و کسانی که در شهرهای ساحلی زندگی میکنند از کودکی با انواع ماهیها خاطره دارند. زمانی که به هنر رو آوردم نیز از ماهیهای حوض خانه خودمان و سایر ماهیها نقاشی میکردم. با این پیشینه و احساسی که به ماهیها داشتم، دیدن مرگ دست جمعی آنها برای من تکان دهنده بود و وقتی فهمیدم سرچشمه این اتفاق از شیرابه هاست، تصمیم گرفتم در مورد عمارت زبالهها و تاثیرات مخربی که بر طبیعت ما برجا میگذارد بیشتر مطالعه کنم. پس از مطالعاتی که داشتم متوجه شدم شیرابهها روی آبها اثرات بدی بجا میگذارند و ماهیها به این دلیل که به آب وابسته هستند، بیشترین آسیب را میبینند و به این دلیل که خوراک بسیاری از مردم ماهی است، انسانها نیز درگیر آلودگیها میشوند. در این حالت میتوان بین بیشترین آمار ابتلا به سرطان در شمال کشور و آلودگیهای زیست محیطی که هر جانداری را به خطر میاندازد ارتباط معناداری پیدا کرد. به نظرم در چنین شرایطی هنر کمک میکند تا به کمک لطافت و دیدگاه شاعرانهتر در آثار هنری، نسبت به موضوعات مربوط به محیط زیست و طبیعت نگاه متفاوتی کنیم و اگر قرار باشد مشکلی را مطرح کنیم فکر میکنم با زبان هنر تاثیرگذارتر است و مخاطب را بیشتر از منظر احساسی با اهمیت طبیعت و مشکلات آن درگیر میکند و شاید تلنگری برای همه باشد که در حفظ محیط زیست بیشتر تلاش کنیم. برای من ساده نبود که تصویر مرگ دست جمعی ماهیها را فراموش کنم و احساس کردم شاید وقتی مخاطبان برای تماشای آثار هنری من به نمایشگاه میآیند، ابتدا با زیباییشناسی آثار با چیدمانها و تابلوها مواجه شوند، ولی دوست داشتم بعد از تماشا، فکرشان هم درگیر شود و بیشتر در مورد علت مرگ ماهیها در شمال کشور مطالعه کنند و نسبت به این معضلات حساسیت بیشتری داشته باشند.
عنوان نمایشگاه شما از نام قدیمی رود هراز گرفته شده است؛ انتخاب عنوان باستانی «هر هز» برای بیان مسئلهای معاصر و محیط زیستی در قالب هنر بر چه اساسی صورت گرفته است؟
من با انتخاب عنوان تاریخی رود هراز که «هر هز نیز» نامیده میشد، میخواستم به دورانی اشاره کنم که آب تقدس داشت. رودی که از رشتههای البرز سرچشمه میگرفت در گذشته جایگاه متفاوتی داشت و مردم نیز به دلیل فهم ارزش و جایگاه مقدس آب، به رود هراز احترام ویژهای میگذاشتند و اجازه نمیدادند هیچ چیزی موجب آلودگی آن شود. حتی تا دهههای قبل نیز این نگاه نسبت به رود مهمی مانند هراز وجود داشت، اما کم کم در دنیای معاصر و ورود آبهای پاک به لوله کشیها و فاضلاب ها، کسی دیگر به فکر تقدس آبها نیست و حساسیت مردم نسبت به این موضوع کم شده است. به نظرم هر کدام از ما در شرایط مخاطرهآمیزی که برای عنصر آب پیش آمده مقصر هستیم به همین دلیل به عنوان یک هنرمند احساس کردم نمیتوانم نسبت به جمع آوری زبالههای آلوده کنار رودی که روزگاری مقدس بود بیتفاوت باشم. شاید اگر هنوز به آب نگاهی قدسی داشتیم و مواجه ما انسانها با آب مانند گذشته و همراه با احترام بود، کمتر آن را دچار آلودگی میکردیم و خیلی از مشکلات محیط زیستی پیش نمیآمد. تماشای صحنههایی از آلودگی آبها به دست انسان و آسیبهایی از تصمیمات اشتباه بشری متوجه طبیعت میشود، واقعا آزار دهنده است. تلاش کردم با آثار هنری خودم نسبت به اهمیت حفظ آبی که اهورامزدا آن را پاک و مقدس میدانست واکنشی داشته باشم و از منظر زیباییشناسی به این مشکل بپردازم. انتخاب نامی کهن در واقع تاکید بر نگاه گذشتگاه به رودخانه هراز و جایگاه بالای آن در اذهان انسانهای پیشین است و شاید راهی برای یادآوری سبک زندگی آنها برای انسانهای امروزی باشد.
در مورد سبک نقاشیها و موادی که در تولید احجام و چیدمان استفاده کردهاید بگویید.
نمایشگاه «هر هز نیز» دو بخش دارد؛ یک بخش شامل طراحیها و بخش دیگر در برگیرنده احجام است. کاری که من کردم این بود که از طراحیها به حجمهایی رسیم و در واقع احجام و سازهها ادامه همان تابلوهای نقاشی هستند. برای ساخت حجمها و انتخاب موادی که متناسب با محتوای کارها باشد از پاپیه ماشه استفاده کرده ام. خمیر پاپیه ماشه متشکل از کاغذهاست. در این نمایشگاه مواد تشکیل دهنده احجام به نوعی بازیافت دورریختی هاست. انتخاب کاغذهای باطله برای ساخت احجام به محتوای زیست محیطی نمایشگاه هم نزدیک است. احساس کردم اگر قرار است دغدغهای محیط زیستی با زبان هنر بیان شود، لازم است روی انتخاب موادی که در تهیه احجام استفاده میکنم حساستر باشم و به نظر تبدیل کاغذهای باطله به خمیر پاپیه ماشه و ساخت احجام با این خمیر دوستدار محیط زیست ایده خوبی بود.
فکر میکنید هنر چطور میتواند در جایگاه زبان روایی شرایط موجود، در بیان چالشهای دنیای معاصر از جمله موضوعات محیط زیستی نقش آفرینی کند؟
نمیتوان با قطعیت اعلام کرد که هنر حتما میتواند چنین نقشی را ایفا کند، اما نمیتوان منکر اثرگذاری عمیق هنرها هم شد. هنر همیشه همراه انسان بوده و روی تصمیمات بشر تاثیرگذاری داشته است. با این وجود فکر میکنم میتوان از طریق هنر و تولیدات هنری ابتدا به خودمان و شاید بعد از خودمان، به دیگر تلنگری زد و اهمیت برخی موضوعات را یادآوری کرد. هنرمند گاهی فقط احساس میکند که باید نکتهای را بیان کند و برای بیان دغدغهاش اثری هنری تولید میکند، اما باز هم مطمئن نیست که اثرش و دغدغهاش برای دیگران هم دغدغه هست یا روی آنها تاثیرگذار خواهد بود یا نه؟ هنرمند کارش را میکند و قطعا دغدغههایی دارد، اما کسی نمیتواند تضمین کند که کار هنرمند روی سایر انسانها قطعا اثری داشته یا مسئلهای را حل کرده یا نه؟ به عنوان نمونه نقاشی گرنیکا از نقاش مشهور اسپانیایی؛ پابلو پیکاسو که بمباران دهکده گِرنیکا در شمال این کشور توسط بمبافکنهای آلمان نازی در ۲۶ آوریل ۱۹۳۷ و در خلال جنگ داخلی اسپانیا را به تصویر کشیدهاست، در زمانه خودش اثرگذاری عمیقی داشت و حتی برخی میگویند موجب توقف جنگ در کشورشان شد؛ بنابراین شواهدی در تاریخ هنر وجود دارد که ثابت میکند اثر هنری روی زمانه خودش و مردمان نسلهای مختلف تاثیراتی بجا میگذارد.
حجمها و تابلوهای نمایشگاه «هر هز نیز» با زبان هنر، مسئلهای محیط زیستی در یک جغرافیای خاص را مطرح میکنند؛ به نظرتان این آثار هنری و مسئلهای که طرح کردهاند، آنقدر جهان شمول هستند که مخاطبان از هر جغرافیایی بتوانند با مفهوم آثار ارتباط بگیرند یا اهمیت آن را درک کنند؟
وقتی از طرح مسائل محیط زیست با زبان هنر صحبت میکنیم، به این دلیل که هر انسانی در هر جایی از جهان با این موضوعات درگیر است و این روزها برای عده بیشتری از افراد اهمیت حفظ طبیعت و منابع آن پررنگتر شده، دایره مخاطبان ما وسیع خواهد بود چرا که این دسته مشکلات به جغرافیا یا به افراد خاصی محدود نمیشود. حس میکنم با اینکه نمایشگاه «هر هز نیز» در گالری شیرین در پایتخت برگزار میشود، اما مخاطبان آثارم مفهوم حجمها و تابلوها را درک میکنند و برای آنها آسیبهای محیط زیست موضوع غریبی نیست به این دلیل که به طرق مختلف بخشی از چرخه غذایی کشور به طبیعت شمال وابسته است. در واقع زندگی ما به هم پیوسته است و نمیتوانیم نسبت به هر اتفاقی که در سایر جغرافیا و مناطق رخ میدهد بیتفاوت باشیم چرا که احتمالا از آن متاثر میشویم. به عنوان مثال برنج شمال تقریبا به همه نقاط کشور ارسال میشود، در واقع همه هم وطنان از این محصول که مختص یک جغرافیای خاص است، استفاده میکنند. حالا اگر این برنج به دلیل آلودگیهای زیست محیطی آسیبزا و آلوده شود، مخاطرات آن همه کشور را تهدید میکند. پس صحبت از موضوعی مانند آلودگی آب رودخانه هراز و مرگ ماهیهای بخشی از شمال کشور، در واقع میتواند دغدغهای برای تمام مردم ایران باشد.
+
آخرین اخبار ورزشی را در جامعه ورزشی آفتاب نو بخوانید.