به گزارش آفتاب نو، هفته گذشته بود که برای بررسی و تحلیل شرایط تیم ملی ایران برای تقابل با ازبکستان و قطر از مهدی پاشازاده دعوت کردیم تا میهمان آفتاب نو باشد.
همین موضوع بهانه ای شد تا گپ و گفت دیگری درخصوص استقلال با کاپیتان اسبق این تیم انجام دهیم.
گفتگویی صریح، بدون تعارف و بی پرده با مهدی پاشازاده که در دو قسمت تقدیم شما مخاطبان آفتاب نو می شود.
قسمت اول را می بینید و می خوانید:
ین ابتدا می خواهم اجازه بگیرم برای یک سو استفاده، همانطور که همیشه با هم بدون تعارف و صریح صحبت می کنیم، همانطور پینگ پونگی همان حرف ها را مقابل دوربین بزنیم. غریبه هم بین ما نیست، چند میلیون استقلالی هستند و چه کسی بهتر از مهدی پاشازاده برای مرور و بررسی اتفاقات استقلال.
امیر جان نمی دانم این حسن است یا نه اما من همیشه سعی کردم واقعیت را بگویم. خیلی جاها هم به ضررم شده است. حتی در زندگی خصوصی هم همین است. امروز هم اینجا هستیم گپ بزنیم و یکسری واقعیات را بگوییم.
مرسی که آمدی. دلیل هم دارم برای این حرفم. شما بعد از دربی تنها پیشکسوتی بودی که همان شب، در همان شرایط صحبت کردی در حالی که خیلی ها در شرایط مشابه متاسفانه سعی می کنند صبر کنند و ببینند باد قرار است به کدام سمت و کدام پرچم بوزد. اما شما خیلی راحت مصاحبه کردی و گفتی همه باید بروید، این هوادار ناراحت است. مدیرعامل، کادر فنی و … چون همیشه با این صراحت صحبت کردی بهترین گزینه برای بررسی شرایط استقلال هستی.
قطعا همینطور است. شعار من را که می دانید. هم خودم را می گویم و هم همه دوستان. ما هرچه داشتیم و داریم از صدقه سر استقلال و طرفداران است. این را نباید فراموش کنیم. اگر آن حرف را با آن لحن و آن شدت گفتم به این خاطر است که الان هم به اندازه دوران بازیگری روی تیمم تعصب دارم.
یکی از استثنائاتی هستی که با پیراهن استقلال فوتبالت را شروع کردی. به اروپا رفتی و برگشتی با پیراهن استقلال خداحافظی کردی. یعنی پیراهن تیمی جز استقلال را نپوشیدی. این هم یکی دیگر از دلایلی است که گزینه ای بهتر از تو برای مصاحبه به ذهنم نیامد.
یک مصاحبه کردی و گفتی من حاضرم برای استقلال بیایم وسط و کار کنم، خیلی ها می گویند برای استقلال هرکاری می کنیم اما در عمل این را نشان نمی دهند اما تو آمدی و یکجورایی انتحاری زدی. از همین جا شروع کنیم؟
شروع کنیم، بسم الله…
چه شد که به این نقطه رسیدی این را بگویی؟
من در زندگی و فوتبالم همیشه جنگجو بودم. همیشه یکسری کارها را انجام دادم مثل بازی با استرالیا. من از سال ۷۰، ۷۱ دربی بازی کردم. جزو ستون های تیم بودم اما به صراحت می گویم پرسپولیسی ها اجازه نمی دادند به تیم ملی دعوت شوم. دو سال آخر هم که آقای مایلی کهن بود نه بازی دوستانه مرا بازی دادند و نه جزو ۱۸ نفر بودم. جنگیدم، طی تنها سه هفته باید خودم را ثابت می کردم. رونالدو در رئال مادرید چند سال پیش ۴ هفته محروم بود، وقتی برگشت یک نیم فصل طول کشید تا نیم فصل دوم دوباره عملکردش خوب شد. من در دو سه بازی باید حقانیت خودم را ثابت می کردم، آن هم بازی مقابل استرالیا که این کار را کردم. اینجا هم اگر چنین حرفی زدم، قطعا در موردش فکر کردم که چه از لحاظ مدیریتی و چه از لحاظ فنی.
سوال من همین است، گفتید اگر شما بلد نیستید من بلدم استقلال را بگیرم، منظورت مدیریت بود یا مربیگری؟
منظورم همه آنها بود. چرا بلد نیستید؟ بگذارید اشتباهات را بشمارم. از بازیکن گرفتن تان، از وقت تلف کردن ابتدای فصل تان، از اینکه تیم را بالانس نبستید. از اینکه یکسری بازیکن را رد کردید، بعد گفتید سقف پر شده، بعد یکسری بازیکن را فسخ کردید، آن یکی را آوردید. ما یا آگاهی داریم یا نداریم دیگر!
در خصوص مسائل فنی هم بعد بازی اول مصاحبه کردم و گفتم هیچ تغییری ندیدم. همانطور که تمام کردیم، همانطور هم شروع کردیم. گفتم با این روش امسال می توانیم جزو ۵ تا باشیم؟ من نمی دانم!
پلن خود شما برای آینده چیست؟ مدیریت یا سرمربی گری؟
وقتی جفتش را می بینم خیلی حرص می خورم چون می شود کار کرد. یک ساختاری را بگویم، خیلی ساده است. چرا انجام نمی دهند، توضیحش چیست؟ چرا نمی کنید؟ چرا می ترسید؟
ساختار تیم های اروپایی را ببینید. یک پرزیدنت دارد. الان پرزیدنت آقای شهریاری است. پرزیدنت چند مدیر انتخاب می کند. ۱) مدیر ورزشی. ۲) مدیر اجرایی (که کارهای اداری را انجام می دهد). ۳) حقوقی. ۴) بازرگانی و مارکتینگ و بازاریابی و …
مدیر ورزشی چند مشاور برای خودش انتخاب می کند که یک قسمتش می شود، اسکواد. آنها دنبال بازیکن می روند. یک نکته دیگه هم خدمت تان عرض کنم. این نیست که حتما با نظر سرمربی بازیکن جذب شود چون فلسفه باشگاه بر عهده مدیر ورزشی است.
کارلو آنچلوتی همین چند وقت پیش در مورد امباپه گفت نیاز نیست من نظر بدهم، باشگاه بر اساس سیاست هایش بازیکن گرفت و هنر من استفاده درست از بازیکن است.
آنجا در قرارداد بستن از مدیران مالی و حقوقی مشاوره گرفته می شود که ما اصلا توانایی خرید فلان بازیکن را داریم؟ اگر قرار است بازخواستی صورت بگیرد، از مدیر ورزشی بازخواست می شود. اگر مشکلی در قرارداد پیش بیاید، مدیر اجرایی، حقوقی و مالی بازخواست می شوند که شما چرا این بازیکن را گرفتید، اصلا این چه قراردادی بود. بازیکن دیگری بود که اولویت داشته باشد. این ساختار واقعا ساده است.
الان در استقلال مدیر ورزشی کیست؟
هیچکس!
در این سالهای اخیر داشتیم؟
من یک مدت سه ماهه مدیر ورزشی بودم.
پس چرا نداریم؟ مگر در پرسپولیس الان حسین بادامکی همین کار را نمی کند؟ مگر رئال و بارسا و یونایتد و لیورپول این را ندارند؟
چرا!
استقلال مگر کم پیشکسوت و مدیر دارد؟
ما اصلا از سرمایه های مان استفاده نمی کنیم. همین الانش ما اگر سه چهار نفر باشیم که درست این ساختار پیاده شود، چه ایرادی دارد؟
یک عبارتی هم مد شده در فضای مجازی که واقعا برای من مهم نیست. می آیند و می گویند “سهم خواهی”! حرف می زنند می گویند سهم خواه، حرف نمی زنند یا می شود پیشکسوت بد یا اینکه سهمش را گرفته که ساکت است!
من سهم می خواهم؟ مگر من کم گذاشتم برای تیمم؟ پس چه کسی باید بیاید به استقلال؟ چطور افرادی از جاهای دیگر می آیند و در ساختمان استقلال می نشینند؟ من برای این تیم، پایم را از گچ درآوردم. آقای دکتر نوروزی هست، بپرسید. با یک آتل بازی کردم. درباره آن آتل چه بگویم؟
اصلا رفتن شما به اروپا خودش بهترین و بزرگترین دلیل است! کسانی که موی‌شان مثل من سفید است به خاطر دارند مهدی پاشازاده تنها بازیکن ایرانی است که یک مدیر اروپایی به خاطرش به ایران آمده، به دفتر باشگاه رفته تا با او قرارداد ببندد. ۵۰% آن مبلغ قرارداد که مبلغ خیلی خوبی هم بود به استقلال رسید. جدای از این طبق تعهد شفاهی و اخلاقی که دادید، پول قرارداد سال آخر با استقلال را هم به باشگاه برگرداندید. ساختمانی که باشگاه استقلال سال ها داشت را از همان پول ترنسفر خریداری کرد. بر اساس قرارداد شما دو بازیکن دیگر به لورکوزن رفتند و استقلال دو اردو در آلمان برگزار کرد.
این را می خواهم بگویم که اگر قرار باشد بگوییم کسی به استقلال سود رسانده، آن مهدی پاشازاده است. حالا چرا الان مهدی پاشازاده نباید در باشگاه استقلال مثل همان سه ماه سمت داشته باشد که این یک الگو برای باشگاه های ما شود. این را داشته باشند، چه اشکالی دارد؟
اگر این پست باشد کار درست انجام می شود. اما نمی خواهند.
یعنی برخی سود در این نابسمانی دارند؟
شما چیز دیگری به ذهن تان می رسد؟
من می خواهم نظر شما را بدانم.
نظر من همین است!
یعنی شما حاضرید اگر استقلال همین امروز این پیشنهاد را به شما بدهد، سمت را قبول کنید؟
وقتی می شود درست کار را انجام داد و درست تحویل باشگاه داد تا در انتهای سال هوادار راضی باشد، چرا نکنیم؟ یک برنامه ریزی برای ۵ سال آینده داشته باشیم، ساختارسازی کنیم، هوادار مگر چه می خواهد؟
بحث درباره مدیریت است اما در بحث فنی هم جای کسی مثل پاشازاده در استقلال خالی است. ببینید پرسپولیس یک کریم باقری دارد، سید جلال حسینی دارد، کاپیتان های بزرگی که مورد احترام تیم هستند و حواشی اطراف تیم و باشگاه را کنترل می کنند، جمع می کنند قضایا را. استقلال این را ندارد که کسی در رختکن یا بازی حواشی را جمع کند. مهدی پاشازاده چرا نباید اینجا حضور داشته باشد؟
پیشنهادی به من نشده است!
اگر بشود قبول می کنی؟
قطعا قبول می کنم چون برای من اول استقلال است. الان قراردادها را کامل می نویسند همه چی سر جای خودش، باز هم نمی دهند و زیرش می زنند. آقایان فتح الله زاده و منزوی هستند، می توانند شاهد باشند، روح ناصر خان حجازی هم شاد. من می توانستم صبر کنم قراردادم تمام شود، مثل خیلی های دیگر تا به عنوان بازیکن آزاد از استقلال جدا شوم.
بله اخیرا یک بازیکن پرسپولیس که ۹۰% قراردادش را گرفته بود همین کار را کرد دیگر.
بنده ۱۲ میلیون قرارداد داشتم با استقلال، می توانستم صبر کنم آن را برنگردانم تا کل قراردادم برای خودم باشد. ۵۰% که دادم به باشگاه هیچ، آن زمان واحد پول آلمان مارک بود، با آن ۱۲ میلیون می توانستم پول بسیار خوبی داشته باشم در آلمان اما روی یک حرف ۱۲ میلیون را به آقای فتح الله زاده دادم. ما با استقلال زندگی کردیم، به همین خاطر هم آن روز عصبانی شدم و به جا هم عصبانی بودم.
ما گفتیم هلدینگ می آید و خیلی مشکلات حل می شود اما… من افتخار می کنم در ایران فقط لباس استقلال را پوشیدم. از اتریش که برگشتم راحت می توانستم دو سه سال دیگر بازی کنم، پیشنهادات زیادی هم داشتم. خدا شاهد است نتوانستم خودم را در پیراهن تیم دیگری ببینم و فوتبال را کنار گذاشتم. الان لباس پاس و صبا باتری پوشیدن آپشن شده است!
الان استقلال مربی خارجی آورده، اولین شرط ارتباط با مربی خارجی دانستن زبان است که خیلی ها این توانایی را در فوتبال ما ندارند. مربی خارجی تا بیاید اسم بازیکن را یاد بگیرد، با بازیکنان آشنا شود، نیم فصل رسیده، پس یکی مثل شما می تواند کمک بزرگی به مربی باشد.
چرایش را من نمی دانم، اساتید باید بگویند!
حالا پشیمان نیستی کاش به جای اتریش و لورکوزن به صبا باتری می رفتی؟ اگر صبا می رفتی همه مشکلات حل بود، جام جهانی بازی کرده بودی…
امیر جان ببخشید، من برخی مسائل را صریح می گویم. یکسری از این دوستان اگر نصف افتخارات من را داشتند، الان اتفاقات دیگری رخ می داد. خیلی کارها می کردند.
فکر کنم تفاوت شما با سهراب بختیاری زاده صباباتری است؟
ببینید صریح بگویم با سهراب بختیاری زاده صحبت کردم، دنبال این نبودم که در اینستا پست و استوری بگذارم یک تبریک بفرستم. با او تماس گرفتم، صحبت کردم، گفتم هرجا بتوانم کمک کنم بدون هیچ حاشیه و چیزی حاضرم به تو کمک کنم.
شاید اگر سهراب بختیاری زاده صباباتری بازی نمی کرد. الان به این سمت نمی رسید.
صحبت من هم همین است وگرنه در توانایی و لیاقت سهراب شکی نیست.
الان که هست قطعا او را حمایت می کنم. چرا ۴ تا مثل سهراب بختیاری زاده در باشگاه نداشته باشیم؟
نظر شما مربی ایرانی است یا خارجی؟
بعد از ساپینتو من را صدا کردند به باشگاه بروم. همانجا صحبت هایی مطرح شد گفتم برویم یک مربی خارجی معقول بیاوریم، که نشد و بعدها اتفاقات دیگری افتاد.
یکی از معضلاتی که الان وجود دارد و نبودن مدیر ورزشی باعث این معضل می شود. شما هفته سوم خواستید جواد نکونام را برکنار کنید. از چه کسی مشاوره گرفتید؟ فکر نکردید با این اتفاق دربی را می بازیم؟
مدیر ورزشی اینجا باید باشد و جوابگو باشد. فکر می کرد چه اتفاقی باید رخ دهد. بعد مدیر ورزشی باید برود و مذاکره کند.
پس نظر شما روی مربی خارجی است؟
مشکل استقلال مثل بازار ما است. وقتی تحریم هستی محبوری، دیگر چینی و تایوانی و … مجبور هستیم. استقلال را به این سمت کشانده اند که مجبوریم.
این هم درست ولی فلسفه یک مربی از آمریکای جنوبی با یک مربی از فرانسه مثلا فرق می کند!
خدا پدرت را بیامرزد. همان زمان که کمیته فنی تشکیل شد، اساتید بزرگ تر از من هم بودند. گفتم نیاییم گزینه خودمان را معرفی کنیم. گفتم ببینیم در این شرایط چه کسی به درد استقلال می خورد؟ با آنالیز باید مربی انتخاب شود. چه کسی آنالیز می کند در استقلال کدام سرمربی انتخاب شود؟
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰