۰۹:۲۹ – ۰۴ آبان ۱۴۰۳
جریان تجددطلبی و غربگرایی در فرم و شکل پوشش ایرانیان، از مردان و در دوره فتحعلی شاه آغاز شد. حضور هیئتهای فرانسوی و انگلیسی در دربار ایران باعث شد دربار ایران به تدریج با تحولات سیاسی نظامی و اجتماعی اروپا آشنا شود. فرانسویان برای نفوذ در ایران از دربار شروع کردند و در کنار به رخ کشیدن پیشرفتهای فنی خود، چندین خیاط فرانسوی را به دربار قاجار اعزام کردند. این خیاطان لباسهایی را برای شاهزادگان قاجار میدوختند که از برشها و طرحهای اروپایی مایه میگرفت.
به دنبال آن، حاصل اولین و دومین کاروان معرفت به غرب در زمینه فرهنگی و اجتماعی برای ایرانیان، ترویج آداب و رسوم و لباس اروپایی در جامعه سنتی ایران بود. اما این جریانات در نوع و شکل پوشش زنان ایرانی تأثیر چندانی بر جای نگذاشت. در دوره ناصری و به دنبال مسافرت ناصرالدین شاه به اروپا در سال ۱۲۵۱ در ظواهر پوشش اندرونی زنان دگرگونی حاصل شد.
لباسهای زنان ایرانی تا قبل از مسافرت ناصرالدین شاه به فرنگ عبارت بود از پیراهنی کوتاه و و زیر جامهای که تا پشت قدمها را میپوشاند. سرپوش زنها هم چارقدی بود که سر و موهای بافته بلند آنها را میپوشاند. اما سفر شاه به اروپا و «مشاهده بالرینهای سن پطرزبورگ در روسیه» و طرز لباس آنها شاه را بر آن داشت تا پس از بازگشت به ایران زنهای حرم خود را به لباس آنها درآورد. این طرز پوشش کم کم به سایرین سرایت کرد. اما علیرغم این تبعیت از الگوهای غربی در لباس و پوشش زنان، هنوز شرایط برای تغییر این پوشش در خارج از منزل فراهم نشده بود و پوشیدن چادر با روبند همانند زمان فتحعلیشاه ادامه داشت. فقط در این دوره زنان جوان گاهی روبنده را یک طرف جمع میکردند.
در این زمان شکل قرار گرفتن روبند بر روی چادر، معانی مختلفی را در ذهن ایجاد میکرد. اگر زنان آنرا برمیداشتند یا به عقب سر میاندختند، علامت آن بود که چیزی را اعلام میکنند و راجع به موضوعات سیاسی یا اجتماعی کشور تقاضای مشارکت دارند. خصوصاً در دوران مشروطه و بعد از آن، این طرز عمل زنان بارها و بارها مشاهده شد.
با تأسیس مدارس دخترانه، در سال ۱۲۴۴ آن هم توسط یک دولت بیگانه، زمینه تغییر در پوشش خارج از منزل زنان فراهم شد. تغییر در پوشش زنان با تغییر در وضع سیاسی، اجتماعی آنان و استیفای حقوق سیاسی خود، ارتباط دارد. اگر چه انقلاب مشروطیت در ابتدا نقشی را آنهم به صورت مستقیم برای زنان در حیات سیاسی، اجتماعی ایران قائل نشد اما، اقدامات شاه، مبنی بر اجرای نظم نوین و اروپایی ساختن بعضی از جنبههای زندگی و آداب ایرانی در پوشش زنان نیز تأثیر بخشید. خصوصاً آنکه تغییر نقش زنان در عرصه سیاسی ـ اجتماعی در مرامنامهها و نظامنامههای احزابی چون دموکرات، اجتماعیون ـ اعتدالیون، جمعیت ترقی خواهان، فرقه اصلاحیون ـ عامیون، به صورت توجه به لزوم تعلیم و تربیت زنان و ایجاد مدارس دخترانه مطرح شد.
در نهایت به تغییر در پوشش خارج از منزل زنان ایرانی منجر شد و به همین سبب زنان در سایه آزادی حجاب سنتی را ترک کردند. علاوه بر آن، در این دوره مقالاتی در مجلات و نشریات آن زمان، علیه نقش سنتی زنان در خانه با این مضمون منتشر میشد که زنان نباید وقت خود را تنها در خانه بگذرانند و در زیر پرده حجاب در اجتماع حضور پیدا کنند، باید به هر ترتیبی است از پرده حجاب خارج شده و وارد اجتماع شوند.
برای همین منظور مدارس دخترانه جدیدتری که بیشتر این قضیه را دامن میزد، تأسیس شد از طرفی معاشرت با زنان خارجی و مشاهده وضع پوشش آنان که در سطح طبقه اعیان و اشراف صورت میگرفت، تأثیرات خود را بخشید. علت این تغییرات، اثرپذیری زنان ایرانی از زنان غربی بود.
دگرگونی در پوشش اندرونی و بیرونی زنان ایرانی باعث شد که بعد از مشروطه، یک طبقه مرفه متمایل به غرب چهره اجتماع ایران را تغییر دهد. این قشر جدید با نشر افکار خود در روزنامهها و مجلات که بیشتر حول محور عقب ماندگی زن ایرانی بود باعث شد تا زمینه تقلید و پیروی از الگوهای غربی در نوع پوشش، جنبه عامتری به خود گرفته و پس از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ نیز روند تجددگرایی و پذیرش شیوه زندگی به سبک اروپا، شتاب بیشتری پیدا کند.
تأثیرات تجددطلبی قبل و بعد از نهضت مشروطیت بیشتر در قلمرو اندیشه و تفکر حکومت قانون تبلور یافت، اما اقدامات فرهنگی و تأثیرپذیری از آداب و رسوم غربی به عنوان برنامه و دستور حکومتی نظیر آنچه بعدها آتاتورک در ترکیه انجام داد، در ایران قبل از روی کار آمدن رضاخان چندان مشهود نیست و آن گونه که باید عملی نشد. اما مشروطه زمینه را برای اقدامات عملی در این راستا برای رضاخان ایجاد کرد.
با روی کار آمدن سردار سپه، خصوصاً بعد از تغییر سلطنت به خاندان پهلوی، روند غربگرایی و غربزدگی در رفتارها و هنجارهای اجتماعی و اعتقادی نیز شدت گرفت. این تحولات با توجه به ارتباط مستقیم موضوع کشف حجاب با جریان غربزدگی، در این دوره از تاریخ ایران، به طور مستقل مورد بررسی قرار میگیرد.
پذیرش آداب و رسوم اجتماعی و فرهنگی غرب، بدون آن که در میزان سازگاری و هماهنگی آن با ارزشهای اجتماعی جامعه مبداء تأمل شود موجب میشود با این تقلید کورکورانه، از رویه اصلی یا وجه تکنیکی تمدن غرب هم بهرهای حاصل نشود و تنها به رویه فرهنگی و استعمار فرهنگی آن توجه شود و زندگی و رفتارها و هنجارهای اجتماعی ما ترجمان زندگی و رفتارهای اجتماعی مدنیت غرب شود. تمدن بورژوازی غرب، همواره درصدد است پا به پای تکنولوژی، فرهنگ انحرافی خود را نیز به ما عرضه کند که نتیجهاش وابستگی صنعتی و اقتصادی به دنیای غرب از یک سو و وابستگی اجتماعی و فرهنگی از سوی دیگر است.
منبع: دفاع پرس
+
آخرین اخبار ورزشی را در جامعه ورزشی آفتاب نو بخوانید.