شدن شجره طیبه سیدهاشم

 تو، صفی‌الدینی!

دوست یکدل راه

گام‌ به گام‌

قدم بر رد خاندان خدا

تو اینی:

 

انا

انا اعطیناک

انا اعطیناک الکوثر…

و ابلیس باور ندارد

☆☆☆☆☆

تو همان رودی

آبی

آبگینه ا… یی

 دریای آبی‌آبی

خشک نمی‌شوی

محو نمی‌شوی

کشته که می‌شوی

جهان را تازه می‌کنی

پر می‌کنی از کلمات

تکثیر می‌شوی

 سیدهاشم!

صفی دین!

تو شعر بی‌پایانی

☆☆☆☆☆☆

شهید که می‌شوید

فروردین می‌شوید

هوایی که بی‌اختیار شعر می‌شکوفاند

آسمانی که بی‌وقفه باران می‌باراند

و قلب که بی‌هراس فریاد می‌شود

تا فرو کوبد

شیاطین و تاریکی غلیظ عصر یخبندان جدید را

با موج‌های نور

☆☆☆☆

هی شیطان

از خشم بمیر

 کوثر رود جاری فاطمه است،

بیعت هیچ صخره و طاغوتی به گردن نمی‌گیرد

خشک نمی‌شود

به پایان نمی‌رسد

راهش را هیچ سد سکندری نمی‌بندد

آتش‌ها را فرو می‌کشد

بکشیدش، تکثیر می‌شود

راهش ببندید

شاخابه‌های تازه می‌رویاند

سیلاب به‌پا می‌کند

شجره طیبه است این خاندان وحی

هرس کنید

بال می‌گیرد

چتر می‌زند بر زمین

جوانه‌های دوباره

شکوفه‌های نو

عصای موسی

سنگ می‌شکافاند

انفجار هزار چشمه

 از ریشه دوازده سرچشمه

زهدان بی‌پایان چشمه‌سارهای رستاخیز

از محمد و علی می‌آید

و با

م

ح

م

م

د

به یک‌ جهان ظلم خاتمه می‌دهد

وصی موعود می‌شود

بودِ بودِ بود

بودابود عدل الهی در فرود قرآنی

و می‌شود.

 ☆☆☆☆☆

پیشاپیش همه شهیدان حسین و عباس و

علی‌اکبر و علی‌اصغر…

شاهدان بنی‌هاشمی‌ نمی‌میرند

 اگر مدام

کشته شوند

مدام جهان را پر می‌کنند

رودهای بنی‌هاشم

چشمه‌های بنی‌هاشم

درختان بنی‌هاشم

☆☆☆☆☆

 بارور از خون خدا

 سیدهاشم‌ها

مدام‌‌ زاده می‌شوند

پرندگان

باد

آسمان‌ها

 بنی‌هاشم می‌زایند

☆☆☆☆☆

و کوثر یعنی

آسمانی است

 ممتد است

رودی از بهشت تا قیام خونخواه

تا

ظهور منتقم

تا

 قیامت کبری جاری‌ست

و کربلایی‌های بنی‌هاشم کشتنی نیستند

سید‌هاشم، نکشتنی‌ست

بازگشتنی است

امام زمانی‌ست

از گواهان نینوا تاحشر!

 

☆☆☆☆☆

اشک‌های‌مان را

به فرشتگان و ابرها می‌سپاریم

و چشم‌هایمان را

سرچشمه مذابه‌های آتشفشان‌ها

 می‌کنیم

به سوی شما

همچنان روان می‌شویم

 بی‌وقفه ادامه داریم

یعنی از بن می‌سوزانیم ظلام و ظلمت‌‌تان را

تا روزی

باذن‌ا…

از بنیان

محو شود ظلم نه خیلی دیر

به‌زودی که بیاید (عج)

☆☆☆☆☆

 

صدایش را می‌شنوید

خون‌ رفیق خالص دین فریاد می‌زند:

 قسم به عصر و سوگند به ولی‌عصر(عج)

آتشفشان مقاومتیم

ما آل بنی‌هاشم

تا استخوان‌هایتان و سنگ سیاه دل‌هایتان

 را ذوب کنیم

تا پشت در پشت

پشتیبان امام‌ رهایی

به تاریخ ستم‌پیشگان و ظلمات

 پایان دهیم

این آوای دو یار بی‌گسست

سیدحسن نصرا… و

سیدهاشم صفی‌الدین است

صدای فررندان‌ آن آقا، خمینی

 مرد مردان

مرد دو جهان

 آوایش پژواک آوای حسین

 طنین‌ها دارد در دنیا

طنین ناب انتظار

کلام چشم‌براه

که می‌پیوندد به ظهور موعود

به روز آن نور بخش بزرگتر(‌عج)

شناور در نور آسمان‌ها و زمین که بازمی‌گردد

و تاریخ دادگریِ وعده داده شده

آغاز می‌شود

☆☆☆☆☆

خدا شما را کودن‌ و بی‌ایمان آفرید شیاطین!

هی بایدن

نتانیاهو

نه سگ زرد

برادر شغال

 بدتر ازخوک‌های نجس

خدا شما را کور و کر و احمق آفرید

پس بدتر از درندگانید که خدا را می‌شناسند و شما نمی‌شناسید

و نمی‌دانید قاضی الحاجات یعنی چه

و خدا هست یعنی چه و

 باب‌الحوائج آفریده است یعنی چه

نورهای ناب

توان‌هایی برای مضطرهای بی‌تاب

باور نمی‌کنید اما

علی را،

از شکاف فرقش خون فواره می‌زند

کربلا می‌شود

اصغر می‌شود

علی‌اصغر

اکبر می‌شود‌

 جهان را پر می‌کند

وقتی پاره پاره می‌شود

 علی

 پر‌پر که می‌شود

پر می‌گیرد

در خدا شناور می‌شود

و یک دنیا

می‌بیند اسماء‌الحسنی

اسماءالحسین می‌آفریند

زیبایی‌های جامع!

و اکبر همان علی است

اصغر همان اکبرست

 علی اعلی

همان رفیق اعلی است

رفیق اعلی همان حیدر است

 که وقتی پر می‌گیرد

دیگر پرپر نمی‌شود

و تو سیدهاشم

زاده علی و فاطمه‌ای در حالا

و در عرش اعلی پر‌پر نمی‌شوی

☆☆☆☆☆

صفی دینی سیدهاشم!

همدم‌ علی‌اکبر و همدل علی‌اوسط و همخون علی‌اصغری

آینه‌ای از نوری از انوار مولایی

حالا پر گرفته‌ای و دیگر

کشته نمی‌شوی

 رعدی در دنیا می‌غری

صاعقه‌ای

فرود می‌آیی

خاکستر می‌کنی

سیلابی

جاری می‌شوی

هیچ بر جا نمی‌نهی

تو هم دیگر نکشتنی شده‌ای

بلای جان صهیونیست‌هایی

بلای آسمانی شده‌ای

تا از ریشه‌شان برنیندازی

دست بر نمی‌داری

☆☆☆☆☆

از هزار‌وچهار صد سال پیش بنی‌هاشم را

شناسایی کرده‌اند صهیونیست‌ها

هزاروچهارصد سال کمین و کشتار هاشمیان

از شعب ابوطالب

تا سرزمین طف

از کربلا تا زدودن کوچه هاشمی‌ها

از آل‌نی امیه تا بنی‌اسرائیلیه تا بنی‌وهابیه

تا مردک زیر نقاب نامردی

یک زنک یهودیه

با صورتک مسلمانی

حامله حرام‌زاده‌ای تازه

از پدر مشترک آمریکایی، اتحادیه اروپایی، اسرائیلی

مردک عروسک خیمه‌شب بازی

 آل‌نهیان

با جوراب پانمای فاحشگان:

در زیر دشداشه

صیغه اماراتی ابالسه

هزاروچهار صد سال زخم بدر و خیبر دارند

هند جگر خوارند

و صهیونیست‌های آل‌سفیانی

یزیدهای سیاهکار حرامخواری

حرمله‌های قاتل شش ماهه‌های ماه تابانی

که مدفون می‌شوند هزاروچهارصد سال

 در مدفوع سگان هار جهانخواری

☆☆☆☆☆

و شمایان ‌ای روشنایی‌های خاندان وحی

 همچنان در شب دیجور

ماه تابانید

بلای آسمانی

به جان کفر ظلمانی.

تا از ریشه برنیندازی

دست از سر ظلمات تبهکاری

برنمی‌داری

سید هاشمی ‌تویی و

آن نوری که خاموشی نمی‌گیری

☆☆☆☆☆

 و فرعون نمی‌داند سیدهاشم

قاضی‌الحاجات دارد

و قاضی‌الحاجات

باب‌الحوائج دارد

و بیروت از روح تو

زنده می‌شود

نو به نو

از روح تو

سیدی از جنس سدره‌المنتهی

☆☆☆☆☆

بگذار شعر

ناقوس مرگ قاتلان ترا بنوازد

سیدهاشم

شعر مقاومت ترا بسراید

شعر که پایان ‌نمی‌گیرد

☆☆☆☆

از تو می‌زاید شعر اصفیا

در زمانه بی‌شعر

تو که بیرون‌ نرفتی از ضاحیه

زیرا برای شهیدان که خدا نام‌شان را

تثبیت کرد در نینوا

و درآمیخت با خون ‌حسین

 خون‌شان را در ازل

کربلا بیرون نرفتنی‌ست

☆☆☆☆

کربلا بیرون رفتنی نیست برای شما

و برای دوستان شما

ای دو دوست

کربلا ماندنی‌ست

و ماجرای هل من ناصر ینصرنی حسین

خاموش نمی‌شود

تا صدای منتقم طنین در اندازد در جهان

آن صدای قیام ‌جهانی موعود

 آن آوای رستخیز دادگر را:

قتلوه عطشانا….

قتلوه عطشانا….

+

آخرین اخبار ورزشی را در جامعه ورزشی آفتاب نو بخوانید.

عضو تلگرام آفتاب نو شدی؟ اگه نه تا دیر نشده کلیک کن آخرین اخبار ورزشی رو اونجا ببین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

advanced-floating-content-close-btn