ضربه کاری کرونا به بازار کار ایران/ سقوط اشتغال زنان در سایه ۳ عامل مهم


عکس: اکوایران/ دانیال شایگان

به گزارش اقتصادنیوز، مشارکت نیروی کار زنان در ایران همواره یکی از موضوعات چالش‌برانگیز در حوزه اقتصاد و توسعه اجتماعی بوده است. نرخ مشارکت زنان در بازار کار ایران، به‌‌رغم دستاوردهای تحصیلی بالا و کاهش باروری به‌طور نسبی بسیار پایین‌تر از میانگین جهانی و حتی منطقه‌ای است. بر اساس گزارش‌های بین‌المللی، نرخ مشارکت نیروی کار زنان در ایران حدود ۱۴ درصد است که در مقایسه با میانگین جهانی (حدود ۴۶ درصد) و حتی میانگین منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (حدود ۱۹ درصد) بسیار پایین‌تر است. یکی از دلایل اصلی پایین بودن مشارکت زنان در بازار کار ایران، هنجارهای فرهنگی و اجتماعی است. بسیاری از شهرهای ایران تحت تاثیر هنجارهای پدرسالارانه هستند که نقش اصلی زنان را در خانه و مسئولیت‌های خانوادگی تعریف می‌کنند.

این هنجارها زنان را از حضور گسترده در بازار کار بازمی‌دارد. علاوه بر این، برخی از قوانین و سیاست‌های حمایتی، مانند مرخصی‌های زایمان طولانی و محدودیت‌های مرتبط با اشتغال زنان در مشاغل خاص، می‌توانند به جای تسهیل اشتغال، نقش معکوس در محدود کردن فرصت‌های شغلی زنان ایفا کنند. محدودیت‌های اقتصادی نیز از جمله دلایل پایین بودن مشارکت زنان در بازار نیروی کار است. ایران در سال‌های اخیر تحت تاثیر تحریم‌های اقتصادی بین‌المللی قرار داشته است. این تحریم‌ها به کاهش کلی فرصت‌های شغلی و کاهش رشد اقتصادی منجر شده که بر زنان تاثیر منفی بیشتری نسبت به مردان داشته است. همه‌گیری کرونا نیز تاثیرات منفی بر اشتغال در سراسر جهان داشت، اما در ایران این تاثیرات به دلیل شکنندگی بازار کار زنان شدید بود. در این دوره بسیاری از زنان به دلیل تعطیلی مدارس و افزایش نیاز به مراقبت از کودکان مجبور به ترک بازار کار شدند. در همین راستا، گروهی از اقتصاددانان به بررسی تاثیرات همه‌گیری کرونا بر نرخ مشارکت نیروی کار زنان در ایران می‌پردازند.

به گزارش تجارت فردا، طبق نتایج مقاله، مشارکت نیروی کار زنان در طول سال‌های همه‌گیری (۲۰۲۱ و ۲۰۲۲) حدود یک درصد کاهش یافت. اما وقتی مرگ‌ومیر مازاد ناشی از همه‌گیری در این مدل کنترل می‌شود، این کاهش‌ها به ترتیب تا ۹/۳ درصد و ۷/۸ درصد در اواخر سال ۲۰۲۱ و اوایل ۲۰۲۲ افزایش می‌یابد. به دلیل نرخ پایین مشارکت نیروی کار زنان پیش از همه‌گیری، این کاهش‌ها به معنای کاهش‌هایی در حدود ۱۸ تا ۴۰ درصد است. تفاوت‌های زیادی نیز در این نتایج مشاهده می‌شود: زنان تحصیل‌کرده بیشتر احتمال دارد که کار کنند، در حالی که زنان مطلقه در مقایسه با افراد متاهل بیشتر در بازار کار فعال بودند. اما زنانی که بیوه یا هرگز ازدواج نکرده بودند، کمتر احتمال داشت که در نیروی کار حضور داشته باشند. این نتایج اهمیت زیادی برای سیاست‌های مرتبط با بازار کار دارد، به‌ویژه سیاست‌هایی که بر کاهش نابرابری‌های جنسیتی تمرکز دارند. در ادامه خلاصه‌ای از این مقاله ارائه می‌شود.

وضعیت خاص ایران

نویسندگان مقاله در مطالعه خود به تحلیل تاثیرات همه‌گیری کرونا در نابرابری‌های جنسیتی در کشورهای کمتر توسعه‌یافته پرداخته و ایران را به عنوان نمونه‌ای از این کشورها بررسی می‌کنند. یکی از چالش‌های بزرگ در بررسی تاثیرات همه‌گیری بر کشورهای فقیرتر، کمبود داده‌های ملی و جامع است که دوره همه‌گیری را پوشش می‌دهند. بیشتر مطالعاتی که تاکنون انجام شده‌اند، به کشورهای ثروتمندتر متمرکز شده‌اند، زیرا داده‌های دقیق‌تری در دسترس داشته‌اند. اما در مورد کشورهای فقیرتر مانند ایران، به دلیل دسترسی محدود به داده‌ها، مطالعات کمتری انجام شده است.

ایران از چند نظر یک مورد ویژه و جالب برای بررسی تاثیرات همه‌گیری محسوب می‌شود. ۱- پیش از همه‌گیری، نرخ مشارکت نیروی کار زنان در ایران تنها حدود ۱۴ درصد بود که بسیار پایین‌تر از میانگین جهانی (۴۶ درصد) و حتی کمتر از میانگین منطقه‌ای برای خاورمیانه و شمال آفریقا (۱۹ درصد) است. بنابراین، ایران یکی از پایین‌ترین نرخ‌های مشارکت زنان را در جهان دارد. ۲- ایران به مدت طولانی تحت تحریم‌های اقتصادی بین‌المللی بوده است. این تحریم‌ها می‌توانند تاثیراتی پیچیده بر اقتصاد کشور داشته باشند. از یک‌سو، تحریم‌ها اقتصاد ایران را از شوک‌های تجاری جهانی که ممکن است با همه‌گیری تقویت شده باشند، محافظت کرده‌اند. اما از سوی دیگر، این شرایط ممکن است تاثیر همه‌گیری را بر بخش‌های اقتصادی داخلی تشدید کرده و گروه‌های آسیب‌پذیر مانند زنان را بیشتر تحت تاثیر قرار داده باشد. ۳- ایران یکی از اولین کشورهایی بود که با شیوع گسترده کرونا مواجه شد و به‌سرعت به یکی از مراکز اصلی این بیماری در اوایل سال ۲۰۲۰ تبدیل شد. در آن زمان واکسن‌ها و روش‌های محافظتی در دسترس نبود و این شرایط به مرگ‌ومیر بالایی منجر شد. با توجه به این نکات بررسی تاثیر این امواج اولیه بر مشارکت نیروی کار زنان، می‌تواند اطلاعات مفیدی را برای مواجهه با همه‌گیری‌های آینده در اختیار سیاست‌گذاران قرار دهد.

این مقاله نشان می‌دهد که همه‌گیری تاثیرات منفی قابل‌ توجهی بر مشارکت نیروی کار زنان در ایران داشته است. به‌طور کلی، در سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲، مشارکت نیروی کار زنان حدود یک درصد کاهش یافت. اما وقتی مرگ‌ومیر مازاد ناشی از همه‌گیری در مدل‌های آماری لحاظ می‌شود، این کاهش‌ها به مراتب بیشتر و در حدود ۹/۳ درصد در اواخر ۲۰۲۱ و حتی ۷/۸ درصد در اوایل سال ۲۰۲۲ بوده است. در مقایسه با نرخ نسبتاً پایین مشارکت زنان قبل از همه‌گیری (۵/۲۱ درصد در طول پنج سال قبل از همه‌گیری)، این کاهش‌ها به معنای کاهش‌های ۱۸ تا ۴۰درصدی هستند. این نشان می‌دهد که همه‌گیری به‌طور جدی فرصت‌های شغلی برای زنان را محدود کرده و نابرابری‌های جنسیتی را تشدید کرده است. علاوه بر کاهش کلی مشارکت نیروی کار زنان، این مطالعه به تفاوت‌های جمعیتی نیز توجه دارد. نتایج این مقاله نشان می‌دهد که زنان با تحصیلات بالاتر، احتمال بیشتری برای اشتغال دارند. این نشان می‌دهد که تحصیلات به عنوان یک عامل حمایتی در برابر اثرات منفی همه‌گیری عمل کرده است. علاوه بر این، زنان مطلقه نسبت به زنان متاهل بیشتر در بازار کار فعال بودند. اما زنان بیوه یا زنانی که هرگز ازدواج نکرده‌اند، کمتر احتمال داشت که شاغل باشند. این نتایج نشان می‌دهد که وضعیت تاهل نیز بر مشارکت نیروی کار زنان تاثیرگذار است. این یافته‌ها برای سیاست‌گذاران در ایران و سایر کشورهای مشابه می‌تواند بسیار مهم باشد. اولاً، این نتایج نشان می‌دهد که در طول بحران‌هایی مانند همه‌گیری کرونا، زنان بیشتر از مردان در معرض خطر از دست دادن شغل و کاهش مشارکت در بازار کار هستند. بنابراین، سیاست‌های حمایتی باید به‌طور خاص بر روی زنان متمرکز شوند تا این نابرابری‌ها کاهش یابند. ثانیاً، تحصیلات به عنوان یک عامل محافظتی برای زنان عمل کرده است، بنابراین سیاست‌هایی که به بهبود دسترسی زنان به تحصیلات و افزایش سطح آموزشی آنها کمک می‌کند، می‌تواند تاثیر مثبتی در کاهش نابرابری‌های جنسیتی در بازار کار داشته باشد.

چالش‌های تحلیل

این مقاله به نقاط ضعف و چالش‌های موجود در تحلیل تاثیرات همه‌گیری بر بازار کار زنان در ایران نیز پرداخته و روش‌های جدیدی را برای تفکیک این تاثیرات از عوامل خارجی دیگر، به‌ویژه تحریم‌ها، ارائه می‌کند. یکی از مشکلات اصلی در تحلیل داده‌های ایران این است که در طول همه‌گیری کرونا، عوامل خارجی دیگری نیز بر اقتصاد ایران تاثیرگذار بودند. یکی از مهم‌ترین این عوامل، تحریم‌های اقتصادی آمریکا در قالب «کارزار فشار حداکثری» است که از سال ۲۰۱۸ اعمال شد. این تحریم‌ها تاثیرات منفی عمیقی بر اقتصاد ایران گذاشتند و در سال‌های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ شرایط اقتصادی را بسیار سخت‌تر کردند. به همین دلیل، تغییرات در بازار کار زنان نمی‌توانند تنها به همه‌گیری نسبت داده شوند، زیرا تحریم‌ها نیز تاثیرات مشابهی داشتند. علاوه بر این، بسیاری از مطالعات مربوط به همه‌گیری در کشورهای مختلف، به بررسی تاثیرات سیاست‌های خاصی مانند قرنطینه‌ها و تعطیلی مدارس پرداخته‌اند. اما یکی از مشکلات موجود در ایران این است که داده‌های سیستماتیک در مورد تعطیلی‌ها و قرنطینه‌ها در سطح استان‌ها در دسترس نیست. این موضوع باعث می‌شود که تحلیل دقیق‌تر و تفکیک تاثیرات همه‌گیری بر اساس سیاست‌های اعمال‌شده در هر استان با مشکل مواجه شود. برای تفکیک اثرات همه‌گیری از سایر عوامل، مانند تحریم‌های اقتصادی، این مطالعه یک متغیر اضافی معرفی کرده است که به‌طور خاص به کرونا مربوط می‌شود: نرخ مرگ‌ومیر مازاد در هر استان. مرگ‌ومیر مازاد به تفاوت میان تعداد واقعی مرگ‌ومیرها در دوران همه‌گیری و تعداد مرگ‌ومیرهای پیش‌بینی‌شده در شرایط عادی اشاره دارد. این متغیر به عنوان شاخصی برای شدت همه‌گیری در هر استان استفاده می‌شود. نرخ مرگ‌ومیر مازاد، از آنجا که به‌شدت همه‌گیری کرونا وابسته است، به احتمال زیاد با تصمیمات خانوارها برای ماندن در خانه و محافظت از اعضای شاغل خانواده یا کودکان در برابر ویروس ارتباط دارد. در عین حال، این متغیر با زمان‌بندی و شدت تحریم‌های آمریکا در سال‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ ارتباط ندارد، که آن را به ابزاری مناسب برای تفکیک تاثیرات همه‌گیری از دیگر عوامل خارجی مانند تحریم‌ها تبدیل می‌کند.

استفاده از نرخ مرگ‌ومیر مازاد به عنوان متغیر شناسایی‌کننده، این امکان را به پژوهشگران می‌دهد که تاثیرات مستقیم همه‌گیری بر بازار کار را از سایر عوامل اقتصادی جدا کنند. به عنوان مثال، در مناطقی که نرخ مرگ‌ومیر مازاد بیشتر بوده است، انتظار می‌رود که نیروی کار بیشتری به دلیل شرایط همه‌گیری از بازار کار خارج شده باشد. این متغیر همچنین به پژوهشگران کمک می‌کند تا تاثیرات تصمیمات خانوار برای محافظت از خود در برابر ویروس، مانند ترک کار یا کاهش ساعات کاری، را بررسی کنند. این رویکرد جدید همچنین به سیاست‌گذاران امکان می‌دهد تا اطلاعات بهتری برای مقابله با بحران‌های مشابه در آینده داشته باشند و سیاست‌های بهتری برای حمایت از نیروی کار، به‌ویژه زنان، تدوین کنند.

چگونگی اندازه‌گیری نرخ مرگ‌ومیر مازاد

این بخش از مقاله به توضیح چگونگی اندازه‌گیری نرخ مرگ‌ومیر مازاد و استفاده از آن به عنوان شاخصی برای شوک همه‌گیری کرونا بر بازار کار ایران می‌پردازد. این رویکرد تلاش می‌کند تا تاثیرات غیرمستقیم همه‌گیری را که از طریق مرگ‌ومیر بیشتر در استان‌های مختلف ایران رخ داده است، بر تصمیمات خانوارها در مورد کار و فرستادن کودکان به مدرسه مورد بررسی قرار دهد. برای تخمین نرخ مرگ‌ومیر مازاد، از داده‌های ثبت‌شده تمامی مرگ‌ومیرها در ایران که از سوی اداره ثبت‌احوال از سال ۲۰۱۵ به بعد جمع‌آوری شده، استفاده شده است. این داده‌ها شامل اطلاعات مربوط به ۳۱ استان در طول ۱۶ فصل (از سال ۲۰۱۵ تا زمان همه‌گیری) است. محققان از این داده‌های پیش از همه‌گیری برای پیش‌بینی تعداد مرگ‌ومیرهای مورد انتظار در دوران همه‌گیری استفاده کرده‌اند.

در این مطالعه تمایزی میان ریسک‌های مرگ‌ومیر بر اساس جنسیت یا سن قائل نشده‌اند، زیرا بررسی‌ها نشان داده‌اند که نرخ مرگ‌ومیر مازاد میان مردان و زنان در سطح استان‌ها طی هشت سال گذشته تقریباً به‌طور کامل همبستگی دارد. همچنین، به دلیل اینکه ریسک مرگ‌ومیر برای تمامی گروه‌های سنی بر تصمیمات خانوارها تاثیرگذار است، محققان این اطلاعات را برای تمام گروه‌های سنی در نظر گرفته‌اند. محققان این فرض را مطرح می‌کنند که نرخ مرگ‌ومیر مازاد می‌تواند به عنوان یک شاخص خوب برای اندازه‌گیری شدت شوک همه‌گیری کرونا و تاثیر آن بر بازار کار استفاده شود. این فرض بر اساس این دیدگاه است که حتی در غیاب قرنطینه‌های رسمی، خانوارها خطرات ابتلا به ویروس را با مزایای حضور در بازار کار یا فرستادن کودکان به مدرسه مقایسه می‌کنند. به همین دلیل، در مناطقی که نرخ مرگ‌ومیر مازاد بیشتر است، احتمالاً خانوارها تصمیم می‌گیرند که بیشتر در خانه بمانند تا خود را از خطر ابتلا به ویروس محافظت کنند. یکی از جنبه‌های مهم این تحلیل این است که چگونه تصمیمات خانوارها برای ماندن در خانه بر مشارکت نیروی کار تاثیر می‌گذارد. در شرایطی که برخی از کارگران می‌توانند از خانه کار کنند و شغل خود را حفظ کنند، دیگران ممکن است مجبور شوند کار خود را ترک کنند یا از بازار کار خارج شوند. این امر به‌ویژه برای کارگران با مهارت پایین که امکان کار از راه دور را ندارند، مهم است. این دسته از کارگران ممکن است به این نتیجه برسند که ماندن در خانه و کاهش خطر ابتلا به ویروس به مراتب بهتر از رفتن به محل کار و مواجهه با خطر است. این مطالعه به‌طور خاص تاثیرات همه‌گیری بر زنان، به‌ویژه آنهایی را که دارای فرزندان در سن مدرسه هستند، مورد توجه قرار داده است. در جامعه ایران، زنان بیشتر از مردان مسئولیت نگهداری از کودکان و انجام کارهای خانه را بر عهده دارند. بنابراین، هنگامی که مدارس تعطیل می‌شوند یا خطرات ابتلا به ویروس افزایش می‌یابد، این احتمال وجود دارد که زنان بیشتر از مردان از بازار کار خارج شوند تا از فرزندان خود مراقبت کنند و به امور خانه بپردازند.

این رویکرد که از نرخ مرگ‌ومیر مازاد به عنوان شاخصی برای شدت همه‌گیری استفاده می‌کند، به محققان این امکان را می‌دهد که به تفاوت‌های بین استان‌ها و تغییرات زمانی توجه کنند. شدت شوک همه‌گیری در مناطق مختلف و در زمان‌های مختلف متفاوت بوده است و این روش کمک می‌کند که این تفاوت‌ها در تحلیل اثرات همه‌گیری در نظر گرفته شود. به ‌عبارت‌ دیگر، این متغیر، تنوع برون‌زا (exogenous variation) بیشتری در شدت شوک همه‌گیری به محققان ارائه می‌دهد که با استفاده از تنها متغیرهای زمانی (سال یا فصل) و دامی استان‌ها قابل شناسایی نبود. به‌طور کلی، این مطالعه تلاش می‌کند با استفاده از نرخ مرگ‌ومیر مازاد به عنوان شاخصی برای شدت همه‌گیری کرونا، تاثیرات این همه‌گیری را بر بازار کار و تصمیمات خانوارها مورد بررسی قرار دهد. استفاده از این شاخص به محققان کمک می‌کند تا تاثیرات همه‌گیری را از سایر عوامل اقتصادی (مانند تحریم‌ها) جدا کنند و درک بهتری از اینکه چگونه خانواده‌ها در مواجهه با ریسک‌های سلامت تصمیم به ترک بازار کار می‌گیرند، به دست آورند.

پرده پایانی

این مقاله به بررسی تاثیر شوک‌های ناشی از همه‌گیری کرونا بر مشارکت نیروی کار زنان در ایران پرداخته و به‌طور خاص به چگونگی تشدید این اثرات در مقایسه با مردان اشاره می‌کند. به دلیل وضعیت آسیب‌پذیر بازار کار زنان در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA)  و از جمله ایران، این تاثیرات اهمیت ویژه‌ای دارند. حتی پیش از همه‌گیری، نرخ مشارکت نیروی کار زنان در منطقه MENA به‌طور قابل توجهی پایین بود. به همین دلیل، این مشارکت همواره شکننده و آسیب‌پذیر بوده است. همه‌گیری کرونا نیز شوک بزرگی به اقتصادهای این منطقه وارد کرد و بازار کار، به‌ویژه اشتغال زنان، به‌شدت تحت تاثیر قرار گرفت.

البته ایران مورد خاصی در منطقه MENA است، زیرا بازار کار آن پیش از همه‌گیری نیز به دلیل تحریم‌های اقتصادی آمریکا که از سال ۲۰۱۸ و هم‌زمان با همه‌گیری شدت یافته بود، دچار مشکلات زیادی شده بود. این تحریم‌ها تاثیرات منفی عمیقی بر اقتصاد ایران داشتند که باعث شد تحلیل تاثیرات همه‌گیری بدون در نظر گرفتن اثرات تحریم‌ها ناقص باشد. به همین دلیل، در این مطالعه علاوه بر بررسی تاثیرات همه‌گیری، متغیرهای دیگری مانند نرخ مرگ‌ومیر مازاد (به‌ عنوان شاخص شدت همه‌گیری) نیز مورد استفاده قرار گرفته است. با استفاده از این رویکرد، نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که همه‌گیری کرونا تاثیرات ناهمگنی بر بازار کار زنان در ایران داشته و زنان بیشتر از مردان آسیب دیده‌اند. این تاثیرات به دلیل شرایط شکننده اشتغال زنان پیش از همه‌گیری و فشارهای اضافی ناشی از تحریم‌های اقتصادی تشدید شده است. از این‌رو، کاهش مشارکت نیروی کار زنان در دوران همه‌گیری به‌طور چشمگیری بیشتر از کاهش‌های عمومی بازار کار بوده و نیاز به سیاست‌هایی برای کاهش این نابرابری‌ها بیشتر از قبل احساس می‌شود.

 

منبع خبر

عضو تلگرام آفتاب نو شدی؟ اگه نه تا دیر نشده کلیک کن آخرین اخبار ورزشی رو اونجا ببین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

advanced-floating-content-close-btn