عبدالکریم سروش که زمانی معتقد بود «انسانهای امروزی مایلند یک انسان حقمدار باشند تا یک حیوان تکلیفگرا» این روزها نسبت به رفتارهای غیرانسانی رژیمصهیونیستی منتقد شده و در واکنش به جنایات این رژیم در ضاحیه بیروت میگوید: «انساننماهایی پیدا شدهاند که با هیچ استانداردی در زمره انسان نیستند.» اکبر گنجی نیز که منتهیالیه طیف راست و چپ سیاسی را تجربه کرده است و روزی در پاسخ به مقالهای از محسن کدیور نوشته بود: «عدالتورزی همان قدر انسانی است که ظلم و بیداد» این روزها اسرائیل را «سازمان تروریستی» و «بیرحم» خطاب میکند. اینکه چه اتفاقی افتاده است که گنجی از توصیف کردن ظلم به رفتاری انسانی و غیر مضموم، اکنون به تقبیح بیرحمی میپردازد و سروش به کسانی معترض شده که زمانی آنها را «انسان حقمدار» میدانست سوالی است که شاید وضعیت این روزهای جهان کمی پاسخش را توجیه کند.
شاید کمی عجیب باشد ولی افرادی که در دهه ۷۰ برای ایران حکومت سکولار را تجویز میکردند این روزها واقعیت آرمانشهری را که به آن امید بسته بودند بهتر درک کردهاند. آمریکا و اروپا با تمام ادعاهای حقوق بشری اکنون بدون توجه به افکار عمومی جهان از رژیمصهیونیستی حمایت میکنند. به نظر میرسد کشتار بیش از ۵۰ هزار انسان بیگناه در غزه و هزاران نفر در لبنان و سکوت دولتهای غربی آنقدری تأثیرات معرفتی روی بخشی از بدنه جریان روشنفکری گذاشته است که آنها حاضر شدهاند تلویحا از مواضع دهه ۷۰ خود عبور کنند.
فارغ از تمام انتقاداتی که به رویکردهای سیاسی جریان روشنفکری وارد است، نباید از این نکته به راحتی عبور کرد که بر سر مقابله با رویکرد جنایتکارانه رژیمصهیونیستی، اجماعی نظری و عملی بهوجود آمده است. به طور حتم باید این رویکرد را حفظ و تقویت کرد.
بازنگری در اصول و رویکردهای روشنفکری
این تجربهها سبب شده که برخی از روشنفکران ایرانی به بازنگری در اصول و رویکردهای خود بپردازند و حتی اگر نه بهصورت کامل، حداقل در برخی از مواضع پیشین خود تجدیدنظر کنند. بسیاری از آنان اکنون بر این باورند که نگاه صرفاً تقلیدی و سانتیمانتالیستی به غرب نمیتواند پاسخگوی نیازهای جامعه باشد. به نظر میرسد آنان درک کرده باشند که پیروی بدون انتقاد از سیاستها و ارزشهای غربی نهتنها راهگشا نبوده بلکه سبب تحمیل معیارهای دوگانه بر جامعه میشود. اگر به گذشته بازگردیم و به دهههای گذشته بهویژه دهه هفتاد نگاهی بیندازیم به یاد خواهیم آورد که جریان روشنفکری با تعابیر تند به تقابل با حکومت دینی میرفت و آن را عقبماندگی تعبیر میکرد. اما اکنون و با مشاهده تأثیرات منفی سیاستهای غرب در منطقه و بیتفاوتی نسبت به کشتار مردم بیگناه برخی از همین روشنفکران تلویحا به تجدیدنظر در باورهای پیشین خود پرداختهاند و به این نتیجه رسیدهاند که نقد غرب نهتنها به معنای عقبماندگی نیست بلکه نشانهای از درک واقعیات پیچیده جهان معاصر است. برای همین عبدالکریم سروش که حامیان حکومت دینی را حیواناتی تکلیفگرا خطاب میکرد و مخالفان آن را انسانهای حقگرا میدانست اکنون خود در صف اول منتقدان به جنایات و درندهخوییهای دولتهای غربی نشسته است.
برخورد به دیوار آرمانشهر غربی
حقوق بشر همواره به عنوان یکی از ارزشهای بنیادی و ابزارهای تبلیغاتی غرب در جهان مطرح بوده است. این موضوع سبب شد که بسیاری از روشنفکران غربگرا در ایران با امید به حمایتهای غرب و بهرهگیری از این ارزشها برای رسیدن به توسعه و دموکراسی رویکرد خود را با آن همسو کنند. آنان اعتقاد داشتند که پیروی از اصول و هنجارهای غربی به بهبود شرایط حقوق بشر و کاهش فشارهای خارجی کمک خواهد کرد. با این حال حوادث تلخ سالهای اخیر بهویژه در خاورمیانه نشان داده که کشورهای غربی در عمل، حقوق بشر را بیش از آنکه به عنوان یک اصل جهانی بدانند ابزاری برای تأمین منافع سیاسی و اقتصادی خود به کار میبرند. برخورد منفعلانه غرب با قتلعام مردم بیگناه فلسطین و لبنان و عدم واکنش جدی نسبت به این وقایع شک و تردیدهایی جدیای در میان روشنفکرانی که زمانی به حمایت غرب دل بسته بودند، به وجود آورده است.
متن کامل گزارش علی مزروعی، خبرنگار گروه نقد روز را در روزنامه فرهیختگان بخوانید
+
آخرین اخبار ورزشی را در جامعه ورزشی آفتاب نو بخوانید.