شورش مسلحانه بیسابقه علیه بشار؛ حلب زیر آتش سقوط
تاریخ بار دیگر در حال تکرار است چرا که گروههای تروریستی با حمایت و پشتیبانی خارجی بار دیگر تحرکات نظامی خود در سوریه را آغاز کردند. پس از اجرای آتشبس در لبنان، جبهه جدیدی در سوریه باز شد و آخرین اخبار حاکی از آن است که دو گروه سلفی تحریرالشام و احرارالشام شهرهای ادلب و
تاریخ بار دیگر در حال تکرار است چرا که گروههای تروریستی با حمایت و پشتیبانی خارجی بار دیگر تحرکات نظامی خود در سوریه را آغاز کردند. پس از اجرای آتشبس در لبنان، جبهه جدیدی در سوریه باز شد و آخرین اخبار حاکی از آن است که دو گروه سلفی تحریرالشام و احرارالشام شهرهای ادلب و حلب در شمالغربی سوریه را زیر حملات سنگین قرار دادند. اخبار حاکی از آن است که حملات اخیر از مناطق تحت اشغال ترکیه در شمال سوریه صورت گرفته است. مناطقی که طی چند نوبت به اشغال ارتش ترکیه درآمد و به محل آموزش و سازماندهی گروههای شورشی تبدیل شده است.
شورش مسلحانه گسترده در حلب، به رهبری ائتلاف «فتح المبین»، نشان از اوجگیری دوباره جنگ داخلی سوریه دارد. شورشیان با تصرف مواضع استراتژیک، در تلاش برای مهار حملات دولت و تغییر موازنه قدرت هستند. درگیری کنونی پیچیدگی بحران سوریه و نقش بازیگران خارجی را برجسته میکند.
سوریه بار دیگر در مرکز تنشهای منطقهای قرار گرفته است؛ حمله گسترده شورشیان به نیروهای دولتی در استان حلب، نشانهای از تشدید مجدد درگیریها و بازگشت سایه سنگین جنگ داخلی به این کشور است. این عملیات، که بزرگترین حمله شورشیان در سالهای اخیر توصیف شده، بازتابدهنده بحران عمیقی است که همچنان بر سرنوشت سوریه سایه افکنده است. ائتلاف «فتح المبین»، متشکل از گروههای متنوع مخالف، در این حمله موفق به پیشرویهای استراتژیک شده و کنترل مناطقی کلیدی را به دست گرفته است. این تحولات میتواند موازنه قدرت را تغییر دهد.
حمله اخیر شورشیان به نیروهای دولتی سوریه نشانهای از تنشهای پایدار و زمینهساز تشدید دوباره جنگ داخلی در این کشور است. این درگیریها که برای مدتی کاهش یافته بود، بار دیگر نگرانیها را در مورد آینده سوریه افزایش داده است. بر اساس گزارشات موجود، این حمله از روز چهارشنبه در استان حلب در شمال غرب سوریه آغاز شد و روز پنجشنبه نیز ادامه یافت. شورشیان در این مدت توانستند چندین روستا را به تصرف خود درآورند. دیدهبان حقوق بشر سوریه با اعلام خبر حمله اخیر، بر گستردگی و اهمیت آن تأکید کرده است. این نهاد، که در بریتانیا مستقر است، این حمله را بزرگترین عملیات شورشیان طی سالهای اخیر توصیف کرده است.
ائتلاف «فتح المبین»: بازتعریف قدرت مخالفان مسلح در سوریه
عملیات اخیر شورشیان با هدف توقف حملات نیروهای دولتی سوریه برنامهریزی و اجرا شده است. فرمانده شورشیان تأکید کرده که این حمله واکنشی به فشارها و حملات مداوم ارتش سوریه بوده است. درگیریهای دو روزه خسارات سنگینی به همراه داشته و تلفات انسانی قابل توجهی را بر جای گذاشته است. گزارشها حاکی از کشته شدن نزدیک به ۱۰۰ نفر از نیروهای شورشی و ۵۴ سرباز ارتش سوریه است. شدت این درگیریها نشاندهنده تشدید خشونت و عمیقتر شدن بحران نظامی در سوریه است. این عملیات گسترده موجب شده است که گروههای مختلف شورشی که نماینده آخرین بازماندههای جریان مخالفان مسلح در سوریه هستند، برای نخستین بار پس از مدتها متحد شوند. این گروهها از سال ۲۰۱۱ با هدف سرنگونی بشار اسد فعالیت خود را آغاز کرده و در گذشته بخشهای وسیعی از خاک سوریه را تحت کنترل داشتند.
رهبری این ائتلاف با گروه اسلامگرای هیئت تحریرالشام (HTS) است که بهعنوان قدرتمندترین نیروی مخالف در منطقه شناخته میشود. این عملیات، اما محدود به هیئت تحریر الشام نیست و شامل گروههای متعددی از شورشیان میشود که طیف متنوعی از اسلامگرایان میانهرو تا گروههای ملیگرای سکولار را در بر میگیرد. از جمله گروههای مشارکتکننده در این عملیات میتوان به احرارالشام، جبهه آزادیبخش ملی، جیش العزه و الجبهه الشامیه اشاره کرد. همچنین برخی منابع از حضور شبه نظامیانی از گروههای سکولار وابسته به ارتش ملی سوریه خبر دادهاند. با این حال، ارتش ملی سوریه بهرغم حمایت لفظی از این عملیات، به دلیل نفوذ ترکیه، بهصورت رسمی مشارکت خود را تأیید نکرده است.
کاهش توانایی ارتش سوریه در حمله به ادلب؛ هدف اصلی عملیات شورشیان
بر اساس اعلام خبر از سوی شورشیان، هدف اصلی این عملیات محدود کردن توانایی دولت سوریه در انجام حملات به استان ادلب و دیگر مناطق تحت کنترل مخالفان است. دارین خلیفه، از گروه بین المللی بحران بر این عقیده است: «خطوط دفاعی نظام سوریه فرو ریخته است. به نظر میرسد آنها غافلگیر شدهاند. هیچکس انتظار نداشت شورشیان به این سرعت به حومه حلب برسند. البته هنوز مشخص نیست آیا نیروهای شورشی قادر به حفظ مناطقی که تصرف کردهاند خواهند بود یا نیروهای روسی که از دولت بشار اسد در دمشق حمایت میکنند چه واکنشی نشان خواهند داد.» وی در ادامه تاکید میکند: «البته روسها در اوکراین مشغول هستند و از نظر سیاسی، اگر نگوییم نظامی، کمتر در سوریه سرمایهگذاری میکنند. پیشبینی نتیجه این حمله دشوار است. شورشیان فکر میکنند طرف مقابل آسیبپذیر است و اکنون بهترین فرصت برای ضربه زدن است.»
ائتلاف گروههای مخالف موفق شدهاند در روزهای اخیر نیروهای دولتی سوریه را به عقبنشینی وادار کنند و مواضع استراتژیک کلیدی را به تصرف خود درآورند. از جمله مهمترین دستاوردهای شورشیان، نزدیک شدن به بزرگراه استراتژیک M-۵ است؛ شاهراه حیاتی که ارتباط بین حلب و دمشق را برقرار میکند. گزارشهای منتشر شده حاکی است که این بزرگراه به دلیل درگیریها بسته شده است و شورشیان احتمالاً قصد دارند این مسیر مهم را کاملاً مسدود کنند. این اقدام میتواند فشار سنگینی بر نیروهای دولتی وارد کرده و مسیر ارتباطی اصلی آنها را قطع کند.
اگرچه سوریه در درگیریهای اخیر خاورمیانه، بهویژه در سال گذشته، بهطور مستقیم نقش فعالی نداشته، اما خاک این کشور همچنان بهعنوان یکی از میادین اصلی نبرد نیابتی قدرتهای منطقهای و بینالمللی مورد استفاده قرار گرفته است. در سالهای گذشته، اسرائیل بارها حملاتی را در خاک سوریه انجام داده و مدعی شده که این حملات برای هدف قرار دادن مواضع گروههای مقاومت و جلوگیری از انتقال تسلیحات به این گروهها صورت گرفته است. تحلیلگران معتقدند که تحولات اخیر در سوریه و حملات نظامی اسرائیل به این کشور، در چارچوب تلاش برای تضعیف محور مقاومت قابل تفسیر است.
سوریه در دست چه کسانی است؟
بیش از یک دهه جنگ داخلی، نبردهای نیابتی و ظهور و سقوط گروه تروریستی داعش، سوریه را به مناطقی با کنترلهای متنوع تقسیم کرده است. در حال حاضر، دولت سوریه به رهبری بشار اسد بیش از ۶۰ درصد از خاک کشور، از جمله بیشتر شهرهای بزرگ مانند دمشق، حلب، حمص و لاذقیه را در اختیار دارد. این مناطق، که تحت کنترل ارتش سوریه و همپیمانان آن قرار دارند، شامل مناطق اصلی اقتصادی و سیاسی کشور هستد.
اما این وضعیت همیشه به این شکل نبوده است. در سالهای نخست جنگ داخلی و بهویژه پس از پیشرویهای گروههای تروریستی نظیر داعش، دولت کنترل بخش اعظم خاک سوریه را از دست داده بود. در اوج بحران، مخالفان و تروریستها بخشهای گستردهای از سوریه، حتی در نزدیکی پایتخت را تصرف کرده بودند. تحول اساسی در سال ۲۰۱۵ رخ داد، زمانی که روسیه بهطور مستقیم وارد درگیریها شد و با پشتیبانی هوایی و تسلیحاتی از ارتش سوریه، موازنه قوا را به نفع دولت تغییر داد. این مداخله موجب شد ارتش سوریه بتواند بخشهای قابلتوجهی از خاک کشور را از مخالفان و تروریستها بازپس گیرد.
با این حال، بخشهای وسیعی از سوریه همچنان خارج از کنترل دولت باقی ماندهاند. مناطق شمال غرب کشور، بهویژه در استانهای ادلب و بخشهایی از حلب، تحت تسلط مخالفان مسلح قرار دارند. این مناطق محل سکونت حدود ۵ میلیون نفر است که بیش از نیمی از آنها آوارگان داخلی هستند. رهبری نظامی این منطقه عمدتاً در دست گروههایی نظیر هیئت تحریرالشام است. علاوه بر این، مناطق شمال شرق سوریه عمدتاً تحت سیطره شبهنظامیان کرد قرار دارد که از حمایت ایالات متحده برخوردارند. این نیروها کنترل منابع عمده نفتی و گازی کشور را نیز در اختیار دارند و از سوی واشنگتن بهعنوان بخشی از استراتژی مهار داعش حمایت میشوند.
هرچند گروه تروریستی داعش در سال ۲۰۱۹ آخرین مناطق تحت اشغال خود را از دست داد، اما سلولهای مخفی آن همچنان در بیابانهای وسیع سوریه فعالیت دارند و گهگاه با حملات غافلگیرانه علیه نیروهای دولتی و غیرنظامیان، خود را نشان میدهند. این تقسیمبندیهای میدانی، سوریه را به کشوری چندپاره تبدیل کرده و تلاشها برای برقراری ثبات و یکپارچگی سیاسی را با چالشهای بزرگی مواجه ساخته است.
تحولات اخیر در سوریه بار دیگر بر پیچیدگی بحران این کشور و تأثیرات عمیق آن بر امنیت و ثبات منطقهای تأکید دارد. حمله گسترده شورشیان به نیروهای دولتی در استان حلب و تصرف مواضع استراتژیک نشاندهنده استمرار تنشها و تقسیمبندیهای عمیق سیاسی و نظامی در این کشور است. در حالی که ائتلافهای مخالفان به دنبال تقویت موقعیت خود هستند، نقش بازیگران خارجی همچون روسیه، ترکیه، ایران و ایالات متحده در شکلدهی به تحولات میدانی و سیاسی سوریه همچنان حیاتی است. علاوه بر این، وجود گروههای متعدد با ایدئولوژیهای متنوع، از اسلامگرایان تا ملیگرایان سکولار، به همراه مداخلات نیابتی قدرتهای بینالمللی، برقراری صلح و یکپارچگی در سوریه را دشوارتر کرده است. در نهایت، بازگشت درگیریها در مقیاس گسترده، حاکی از این است که بحران سوریه نهتنها حل نشده بلکه احتمالاً در آینده به شکلی پیچیدهتر ادامه خواهد یافت.
اهمیت راهبردی حلب
حلب مرکز اقتصادی سوریه و یکی از کلانشهرهای این کشور است. کمترا ز ۵۰ کیلومتر با مرز ترکیه فاصله دارد و جمعیت آن کمی بیش از دو میلیون نفر است. با توجه به اقتصاد تضعیف شده سوریه طی سالهای جنگ داخلی، خارج شدن کنترل این شهر از دست دولت دمشق میتواند ضربه جبرانناپذیری به حکومت مرکزی وارد کند. تا زمان تنظیم این گزارش، فقط گروههای تروریستی مدعی سقوط حلب شدند و دولت سوریه از مقاومت ارتش این کشور در برابر هجوم تروریستها خبر میدهد.
درگیری متحدان
باز شدن جبهه جدید در سوریه میتواند چند وجه مختلف داشته باشد. ابتدا این که متحدان سوریه در جریان جنگ داخلی پیشین، در حال حاضر هر کدام درگیر یک بحران جداگانه هستند. روسیه که قدرت هوایی سوریه را تقویت میکند، درگیر بحران اوکراین است. حزبالله تا سه روز قبل درگیر جنگ در کشور خود بود، ایران نیز به طور غیرمستقیم در بحران غزه و لبنان با اسرائیل درگیر است. در این میان درگیری نیروهای عراقی درگیری کمتری از دیگران متحدان خود در مقاومت دارند. اگر تهاجم فعلی یک حرکت راهبردی و نه تاکتیکی برای قطع عقبه حزبالله از سوریه و تضعیف نظام دمشق باشد، این بار مسیر سختتری پیش روی مقاومت است. سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه کشورمان در گفتگوی تلفنی با همتای سوری خود، از حمایت تهران از دمشق در برابر تهاجمات تروریستی خبر داد. هنوز مشخص نیست که تهران مانند جنگ پیشین وارد عمل میشود یا روش متفاوتی را در پیش میگیرد.
پشت صحنه
بازیگران خارجی در هر دو طرف معادلات سوریه، نقش اصلی را ایفا میکنند. در نوبت پیشین جنگ، بازیگران قدرتمند عربی، منطقهای و فرامنطقهای در سمت معارضین سوری بودند که فقط هواگردهای سبک و سنگین برای آنها فراهم نکردند. جریان امکانات، پول و نیروی انسانی به خصوص برای گروههای سلفی به هیچ وجه قطع نمیشد. هر کدام از گروهها یک پشتیبان مالی و لجستیکی قوی داشتند که آنها را تغذیه میکرد. به همین دلیل گفته میشد که سوریه به چهارراه تضاد منافع کشورهای منطقه تبدیل شده است.
در حال حاضر، به نظر نمیرسد که تمام کشورهای پیشین قصد ورود مجدد به نفع معارضین سوری را داشته باشند. این بار نام اسرائیل و ترکیه شنیده میشود. اخبار حاکی از آن است که آمادهسازی مجدد این گروهها از مدتی قبل در دستور کار قرار گرفت، آموزشهای لازم به آنان داده شد و با تجدید قوا و تجهیزات وارد میدان شدند. دور از انتظار نبود که اسرائیل در جریان سناریوی تجدید کمربند امنیتی خود پس از جبهههای لبنان و غزه سوریه را نیز مد نظر قرار بدهد. اما در فقره سوریه، استفاده از گروههای تروریستی بهتر از انجام عملیاتهای مشابه در لبنان است. چرا که در سوریه بر خلاف لبنان و غزه، حکومت مرکزی با ارتش کلاسیک وجود دارد و به نظر نمیرسد که اسرائیل بخواهد خود را در یک جنگ رودررو به این سبک درگیر کند.
از سوی دیگر، استفاده از گروههای تروریستی در سوریه پیش از این نیز جواب داده است. زمانی که کشوری به ویروس تروریسم آلوده میشود، پاکسازی کامل آن اگر ناممکن نباشد بسیار دشوار است. سوریه پس از بهار عربی به این وضعیت دچار شد و سالهای حکومت حزب بعث نیز همیشه زمینههای بروز چنین تحرکاتی را امکانپذیر کرده است؛ بنابراین تا اینجا به نظر میرسد که اسرائیل صحنهگردان اصلی باشد. نقش ترکیه در این میان منافع آن نیز باید مد نظر قرار بگیرد. این حملات از طریق ترکیه آغاز شده و آنکارا در هماهنگی با اسرائیل وارد عمل شده است. برای تحلیل عمیقتر آنچه در سوریه میگذرد، زمان بیشتری نیاز است.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰