به گزارش صدای بورس، فضای بازارسرمایه در دو هفته اخیر شباهت نسبتا کمی با هفتهها و ماههای گذشته دارد و این اتفاق سوالهای زیادی را برای اهالی بازار ایجاد کرده است. در این بین بسیاری از کارشناسان و متخصصان دلایل گوناگونی برای این روند مثبت ذکر کردند اما تفاوت نگاه آنها در نقطهای پررنگ میشود که بعضی این تغییر را موقت و متاثر از روی کارآمدن ترامپ میدانند اما بعضی دیگر با نگاهی امیدوارانه آینده پیشرو را روشن پیشبینی میکنند؛ برای اینکه کمی بهتر متوجه عوامل این تغییر رویکرد بازار و آینده پیشروی بورس شویم، سراغ ساسان اللهقلی، مدیرعامل سبدگردان سورنا رفتیم. در این گفتوگو علاوه بر بررسی وضعیت بازار و سبدگردانها به «صندوق بخشی رویین» که عضو جدید خانواده کوچک بخشیهاست هم پرداختیم.
* آینده بازار سرمایه را با روی کار آمدن جمهوریخواهان چگونه میبینید؟
انتخاب ترامپ یا هریس به عنوان رئیس جمهوری آمریکا ابهامی برای بازار ایجاد کرده بود که با مشخص شدن نتایج و روی کار آمدن ترامپ، این مورد و همچنین ریسک سیاسی آن برطرف شد و در ادامه آن، بازار روند نسبتا مثبتی درپیش گرفت. اینکه آینده بازار در ادامه به چه صورت از این انتخاب مردم آمریکا متاثر میشود بستگی به رویکرد دستگاههای سیاستخارجی کشور در تعاملات با آمریکا دارد. تا کنون نیز برداشتی که میتوان از سیگنالهای رد و بدل شده بین هر دو طرف و گفتههای مسئولان داشت، برقراری مذاکره در آینده است و این موضوع برای کشور از نان شب نیز واجبتر است و مسئولان نیز این موضوع را درک میکنند. در حالحاضر برای سرمایهگذاری مورد نیاز در ایران ارقامی مطرح است که نزدیک ۱۰۰ میلیارد دلار در سال است؛ اگر قصد داریم که به چنین عددی دست پیدا کنیم باید تحریمها را کنار بزنیم. ضمن اینکه از نظر آمریکاییها، ایران و همسایگان آن برای سرمایهگذاری
بسیار مناسبند.
* آمریکا بازار را نجاتداد؟
باید به این نکته دقت کنیم که پیشرفت و توسعه بازارسرمایه را نباید تنها به مذاکرات با آمریکا محدود کرد؛ در مدت کوتاهی که دولت جدید در کشور خودمان برسرکار آمده، توانسته سیگنالهای مثبتی را به بازار فرستاده و اتفاقهای مفیدی را در این زمینه، عملی کند. کابینه دولت جدید نسبت به دولت سابق به لحاظ استفاده از افرادی مانند اتابک، همتی، میدری و علیآبادی که سابقه حضور در سمت مدیرعامل و یا عضو هیات مدیره را در شرکتهای بورسی دارند؛ برتری ویژهای دارد که موجب شده باوجود تمام تنشها و ریسکهای سیاسی موجود، بازار سرمایه در راه پیشرفت حرکت کند.
* پیشرفت را در چهچیز میبینید؟
یکی از کارهایی که در این دوره تا به امروز انجام شده، پیگیری افزایش قیمت خودرو بود که نشان از درک زیان شرکتهای بورسی توسط بدنه اقتصادی هیات دولت است. فرموله شدن قیمت برق قابل خرید از نیروگاهها، نرخ تسعیر بانکها و تلاش برای کاهش فاصله نرخ دلار نیما و آزاد از خبرهای فاندامنتالی مهم دیگری بودند که اخبار خوش را برای بازار میفرستند. از مواردی که در بودجه امسال قابل ملاحظه و برجسته بهنظر میآید، تسویه حساب بدهی ۲۰۰ همتی دولت به بانکها و بهوسیله فروش اوراق خزانهداری اسلامی(اخزا) است.
* حضور عارف در کابینه پزشکیان برای بازار فایدهای دارد؟
از آن اول که پزشکیان معاون اول خود را معرفی کرد تا همین دقیقه، هجمههای بسیاری به عارف وارد شده و بسیاری او را عامل آسیب بیشتر به بازار خواندند. آنها چهرهای از معاون اول در ذهن خود ایجاد کردند که با واقعیت، متفاوت است. باتوجه به شناختی که از عارف و معاون اولی او در دوره خاتمی به عنوان مسئول هماهنگی بخشهای اقتصادی در کابینه دارم، میتوانم صراحتا بگویم که این معاون اول، اشراف کامل نسبت به مشکلات اقتصادی دارد و با قدرت ایجاد اجماع، پیش برندگی و تجربه عملیاتی خود نقش خیلی موثر و مثبتی در دستیابی به هدفهای اقتصادی این دولت خواهد داشت.
* برخی حضور فرزین را عامل سقوط بازار میدانند؟
اینطور نیست؛ ثبات در سیاستگذاری از مهمترین ارکان اقتصاد خوب است و در این حوزه تیم اقتصادی دولت چهاردهم، فرزین را در مقام خود نگهداشت. بهعلاوه اینکه در سالهای گذشته همیشه این سوال در ذهن همه ایرانیان بوده و هست که متولی اقتصاد ایران کیست؟ در تمام این مدت، جوابی برای این سوال وجود نداشته که کسی آن را به زبان بیاورد؛ درصورتیکه براساس اصول اقتصادی، بانک مرکزی این وظیفه را دارد تا با متعادل کردن نرخ بهره با شرایط کشور در زمانهای مختلف و همچنین سیاستگذاری پولی-مالی صحیح بتواند اقتصاد کشور را مدیریت کند.
* کاهش نرخ بهره رویه را بهتر خواهد کرد؟
طبق اعلام خود مسئولان، گواهی سپردهای که در سال گذشته با نرخ بهره ۳۰ درصدی منتشر شد، امسال با کاهش سود ۵ درصدی منتشر میشود که باعث کاهش نرخ بهره میشود اما در کل نمیتوانم کاهش عجیب و غریب نرخ سود را پیشبینی کنم و احتمال میدهم که این نرخ تا پایان سال تنها حدود ۲ درصد کاهش یابد.
* به ارزش بازار هم نگاه کنیم فکر میکنید ارزش ۴۰۰ میلیارد دلاری بازار، ۱۰۰ میلیارد شد؟
اول از همه باید به این نکته توجه کنیم که ارزش ۴۰۰ میلیارد دلاری بازار، مربوط به سال ۹۹ است که تاثیر گرفته از عوامل مختلف سیاسی و اقتصادی زمان خود بوده و بعد از آن باید به نوع نگاه و عملکرد دولت قبل اشاره کنیم. در دولت سیزدهم نگاه همراه با سرمایهگذار وجود نداشت. ضمن اینکه در این مدت با شدت گرفتن تحریمها، سود دلاری شرکتها، کاهش بسیارزیادی پیدا کرد. در بورس حدود ۸۰۰ شرکت با تنوعی کمنظیر وجود دارد که در حال معامله زیر ارزش واقعی خود هستند و سرمایهگذاری برای تاسیس شرکتی که توان رقابت با بورسیها را در عملکرد خود بگنجاند، با ارزش جایگزینیهای فعلی، صرفه اقتصادی ندارد؛ البته که تمام این موارد با فرض قابلیت خرید سهام مدیریتی، قابل صدق است. فرض کنید که قصد دارید شرکتی مانند بیمه آسیا را تاسیس کرده و به سهم بازار و درآمدزایی برسید، هزینه بازاریابی، جذب مشتری، ایجاد زیرساختها و… سرسامآور است و اصلا قابل قیاس با ارزش بازار خود نیست. ضمن اینکه برای ورود به بازار باید پذیرش شوید و از مراحل مختلفی گذر کنید. مثال دیگر اینکه در حالحاضر میتوان در بازار با ۲ تا ۳ همت بهراحتی شرکت سیمانی خرید؛ همانطور که میدانید، این مبلغ برای سرمایهگذاری بسیار ناچیز است اما اگر کسی بخواهد مثل همان را تاسیس کند و از ابتدا همه مراحل را بگذراند باید حدود ۶ همت هزینه کند. این نکته هم در وضعیت فعلی کشور بسیار حائز اهمیت است که کشور با ظرفیت فعلی انرژی اصلا توان تاسیس شرکت پتروشیمی و حتی نیروگاه جدید را به راحتی ندارد.
* با همه این اتفاقات اما بازار سرمایه همچنان از روزهای سوددهی عقب است. چرا از بازارهای دیگر عقبماندیم؟
اگر بخواهیم مشکلات درون بازار را بشکافیم، باید به نبود نقشهای مدون برای جذب سرمایههای مردم بهصورت میان مدت اشاره کنیم که این موضوع فقط ارتباط به قانون بورس ندارد و صحبتی که در بالا شد مربوط به متولی انباشت سرمایه در همین راستا بود. برای مثال در کشورهای پیشرفته، مردم قسمتی از حقوق ماهانه خود را برای دوران بازنشستگی، خرید اولین ملک یا تحصیل فرزندانشان میتوانند در بورس سرمایهگذاری کنند و دولت از آن میزان حقوق، مالیات نمیگیرد و حتی کمک هزینههایی هم برای این سرمایهگذاری درنظر میگیرد. جدا از این موارد، سیاست کلان اقتصادی کشور در سالهای گذشته در راستای حمایت از تولیدکننده و سرمایهگذار نبوده و به اشتباه سمت حمایت از مصرف کننده رفته است و با سیاستهای تثبیت قیمتها به شدت تولید را دچار آسیب کرده است. واقعیت خندهداری در کشور وجود دارد که از خیارشور تا خودرو، توسط نهادهای نظارتی قیمت گذاری میشوند. اما درمورد سوال شما باید به این نکته اشاره کنم که بازار سرمایه در این سالها از پرتوسعهترین ارکان کل اقتصاد کشور بوده و نمیتوان چنین رشدی را از نظر زیرساختی دربقیه بخشهای کشور دید.
* ارزیابی شما از منابع جدید سرمایهگذاری مانند کرادفاندینگ، صندوقهای ارز دیجیتال و صندوقهای طلا چیست؟
در مورد این ۳ باید به صورت جداگانه صحبت شود و همه آنها را نباید در یک کاسه قرارداد. اول از همه باید میزان و شدت نگرانی خودم را درمورد پلتفرمهای خرید آنلاین طلای فیزیکی از همین طریق اعلام کنم و به صراحت میگویم که نگران سرمایه مردمی هستم که از این روش سرمایهگذاری میکنند و معلوم نیست که اگر روزی طلا ریزش شدیدی کند این صندوقها متعهد خواهند ماند یا خیر و به نظرم احتمال خالی فروشی اصلا کم نیست. مورد دوم که صندوقهای ارز دیجیتال از صندوق قبلی بسیار بیاعتبارتر هستند چراکه طبق اطلاعات جمعآوری شده، تعدادی از صندوقهای طلا مجوز دارند اما صندوق ارز دیجیتال در ایران هیچ مجوز و ساختار رسمی ندارد. ضمن اینکه در موارد متعددی این صندوقها سودی نزدیک به ۲۰ درصد در هرماه را اعلام کردند که در واقعیت ممکن نیست اگر موثر این پول را حساب کنیم بالغ بر ۷۰ برابر میشود که قطعا عملی نیست، آن هم در زمانی که بگویند تضمینی دارد؛ مسلما عاقبت چنین سرمایهگذاری عجولانهای، نامعلوم است و همه مردم باید این را بدانند که در اقتصاد هیچ کشوری «نهار مجانی وجود ندارد» و زمانی که افراد ریسک بزرگتر از حد درست خود را طلب میکنند، امکان به صفر رسیدن سرمایه آنها بهشدت بالاست.
* وضعیت صنعت سبدگردانی را چطور ارزیابی میکنید؟
صنعتی که در آن فعال هستیم همانند بیمهایها بهشدت اشباع شده و در حال حاضر ورود به آن مانند پا گذاشتن در یک دریای قرمز است و برای رقابت باید دست به هرکاری زد. معتقدم که نهادهای مالی هرکدام یک موجود زندهاند و باید با برنامهای دقیق و منظم آنها را رشد داد، نه اینکه یکباره در میان جامعه آنها را رها کرد، چراکه باید بین نسلی کار کنند و محدود به یک یا دو دوره نیستند.
* به سبدگردان سورنا را بپردازیم؟
سورنا در سالهای گذشته تلاش کرده است بهصورت مداوم و مستمر رشد و توسعه در ارائه خدمات خودش را پیش ببرد. حقیقت این است که در این سالها همگی در سبدگردان سورنا به دنبال نهادسازی، ابزارسازی و سیستم سازی در سرمایه گذاری بودهایم. سعی کردیم تا در مواقع زیان سرمایه مشتری خود را حفظ کرده و در برهههای سوددهی بازار نیز بیشترین سود را به آنها برسانیم. ضمن اینکه سبد متنوعی از صندوقهای درآمد ثابت و بخشی را ارائه دادیم که جدیدترین آنها را میتوان صندوق بخشی «رویین» دانست که با سرمایهگذاری بر این صندوق میتوان بدون دغدغه داشتن برای انتخاب یک سهم خاص، برروی فلزات اساسی سرمایهگذاری کرد. رویین در حال حاضر تنها صندوق بخشی موجود در بازار است که دارای آپشن و فیوچر است و برای خود و همکارنم در شرکت نیز جای تردید وجود داشت که فیوچر بودن آن را حذف کنیم یا نه اما در نهایت برای راحتی سرمایهگذاران در انتخاب، این ویژگی را به صندوق اضافه کردیم. همچنین معتقد به جایگاه بالای این صندوقها در زمان رونق بازار هستم.
* صندوقهای اهرمی هم ابزار به نسبت جدید بازارند، آنها را ابزار مناسبی برای سرمایهگذاری می دانید؟
این مدل از صندوقها برای دوران رشد بازار خوب است و در دوران رکود توصیه نمیشوند. در کل این مدل از صندوقها برای سرمایهگذاری بلند مدت خوب نیستند و تنها برای بهدست آوردن سود در کوتاه مدت مناسبند.
- ساره صابری – خبـرنگار
-
شماره ۵۶۹ هفته نامه اطلاعات بورس
آخرین اخبار ورزشی را در جامعه ورزشی آفتاب نو بخوانید.