گاریدو اگر بخواهد با همین دست فرمان پرسپولیس را هدایت کند باید خود را برای روزهای دشوار در روی سکوها آماده کند.
به گزارش خبرگزاری آنا، اولین شکست خانگی و دومین باخت متوالی پرسپولیس در لیگ برتر روز گذشته رقم خورد تا دوباره دود آتش زیر خاکستر سرخپوشان بلند شود.
امسال پرسپولیس با گاریدو روزهای پرفرازونشیبی را طی کرده است. نه می توان به طور قاطع گفت پرسپولیس گاریدو تیمی مقتدر و کوبنده است و نه می توان از آن به عنوان تیمی بدون ضرباهنگ یاد کرد اما در مجموعه پرسپولیس امسال دوست داشتنی نشان نمی دهد.جدایی چند بازیکن اصلی این تیم و اضافه شدن نفراتی که هنوز نتوانسته اند بار این تیم را بردارند و البته رفتارها و عملکرد فنی گاریدو دست به دست هم داده تا مجموعه ای حواشی رنگارنگ پرسپولیس رونمایی شود.
باشگاه پرسپولیس که در حفظ اوسمار نتوانست موفق عمل کند روزهای زیادی را برای انتخاب سرمربی جدید سپری کرد و در نهایت به سرمربی اسپانیایی رسید که کارنامه خیلی درخشانی نداشت.
همان روزها هم که تازه گاریدو انتخاب شده بود انتقادهایی به این مربی بود اما عقل سلیم می گفت باید صبر کرد و منتظر عملکرد او بود. طبیعی هم بود که سرمربی جدید پرسپولیس فارغ از اینکه چه نامی دارد برای جا افتادن در این تیم و شناخت فوتبال ایران نیازمند زمان باشد. به خصوص که پرسپولیس چند مهره تاثیرگذار خود را هم از دست داده بود و تقریبا با شاکله جدیدی قدم به فصل گذاشت.
از فصل گذشته اما اثری از آن پرسپولیسی که انتظار می رود دیده نمی شود. درست است پرسپولیس در جمع آوری امتیاز به نسبت سالهای گذشته در چنین مقطع فصل بهتر عمل کرده اما از نظر شکل بازی و استاده از مهره ها عملکردی عجیب دارد.
گاریدو از همان نشست اول خبری خود در مجموعه بانک شهر نشان داد مربی خوش خلقی نیست. او نسبت به رسانه ها گارد عجیبی دارد و هر سوالی که ذهن او را اذیت کند برآمده از مسائل شخصی یا بی اطلاعی خبرنگار و یا مسائل حاشیه ای می داند. اگر خبرنگاری با هر نیتی قصد به چالش کشیدن سرمربی سرخپوشان را داشته باشد او بی تردید با یک دیسیپلین خشک حاضر به پاسخ دادن اصل مطلب نیست و بیشتر طرف مقابل را متهم به جانبداری می کند. در اینکه مربیان در شرایط سخت فصل دچار فشارهای زیادی هستند شکی نیست اما گاریدو نشان داده تحمل انتقاد چالشی را ندارد.
البته که رفتارهای سرمربی اسپانیایی سرخپوشان نمی تواند برآمده از رفتار هیجانی و آنی باشد. او حتما پیش زمینه و یا خاطرات بدی از مقابله با خبرنگاران در سالهای فعالیت خود دارد اما شناخت از شرایط بومی و اقلیمی هر کشوری که در آن کار می کند یکی از مهمترین آیتم هایی است که یک مربی حرفه ای باید بهتر آن را بلد باشد.
منهای رفتار عجیبی که او با رسانه ها دارد تصمیمات فنی او بیش از همه قابل توجه است. او بارها ترکیب پرسپولیس را تغییر داده است. بارها شده در جریان مسابقات پست برخی از بازیکنان را در جریان بازی عوض کرده است. خط زدن بازیکنانی مثل سعید صادقی و یاسین سلمانی به طور مداوم و یا نشاندن دادن آنها روی نیمکت یا سکوها، حساسیت فوتبالی ها، هواداران و رسانه ها را ایجاد کرده است.
اینکه بازیکنان نام برده و یا هر بازیکن دیگری که در تفکرات گاریدو جا نمی گیرند ممکن است در تمرینات خوب نباشند و یا دچار مشکلات رفتاری باشند نکته ای است که هیچ کسی آنها را نادیده نمی گیرد اما موضوع این است که وظیفه سرمربی برای احیای شاگردانش چیست؟ مگر همه چیز فنی است؟ یعنی گاریدو نمی داند با پافشاری بیش از حدش بابت نادیده گرفتن مهره هایی که باشگاه برای آنها خرج سنگین کرده از نظر روحی شاگردانش را به محاق می برد؟
اتفاقاتی که در پرسپولیس رخ می دهد خیلی نیازمند رسیدگی و پیچیدگی های عمیق ندارد. کافی است طرفدار ساده فوتبال هم باشید تا با یک نگاه ظاهری متوجه درد مبتلای پرسپولیس شوید اما انگار آنهایی که اصل کاری در این تیم هستند چشم خود را به واقعیت ها بسته اند.
به تازگی هم جریانی در فضای مجازی به راه افتاده که قطعا چنین دو دستگی هایی کمکی به پرسپولیس نمی کند. این روزها اگر کسی منتقد گاریدو بابت فن و رفتارش باشد عده ای این منتقدین را منفعت طلب و طرفدار دلالانی می دانند که می خواهند سرمربی مورد نظر خود را به جای گاریدو به پرسپولیس بیاورند.
به طور مثال جدایی مهرداد خانبان از جمع کادرفنی پرسپولیس در شرایطی رخ داد که در کادرفنی سرخپوشان نبود آنالیزور- مربی مثل خانبان کاملا حس می شد اما به قدری ذهن گاریدو را به سمتی برده بودند که خانبان را دشمن درجه یک خود تلقی می کرد و در نهایت خواستار جدایی او شد. اکنون که دوباره زمزمه بازگشت او هست باز عده ای سعی دارند بگویند که این فشارها برای تخریب گاریدو است.
مسلما عده ای در تیم پرسپولیس که فرصت عرض اندام پیدا کرده اند دنبال این هستند تا این فضا در ذهن گاریدو به وجود آید تا اجازه بازگشت خانبان داده نشود. جالب است از همان طیف تلاش های باشگاه را برای بازگشت خانبان به فشار و دخالت در کار گاریدو نسبت می دهند.
آنچه مشخص است گاریدو با این دست فرمان و با این مدل تصمیم گیری ها که بیشتر تعبیرش لجبازی است نمی تواند پرسپولیس را به ساحل امن برساند. واقعیت این است از مرد اسپانیایی عملکرد فوق العاده ای که احساس شود مرد روزهای بحران است استنباط نمی شود. در واقع او تنها شانسی که آورده این است که جزو مربیان خارجی است چون اگر این شیوه کاری را یک مربی ایرانی در پرسپولیس داشت خدا می داند که آیا می توانست رنگ هفته دهم به بعد را ببیند یا خیر.
گاریدو هم شانس آورده زبان فارسی را بلد نیست و هم اینکه هواداران فوتبالی در ایران چون مرغ همسایه برایشان غاز است همچنان کاسه صبرشان لبریز نشده که بخواهند گاریدو را مورد نقد جدی قرار دهند هر چند که روز گذشته با شکست خانگی در شهرقدس نشانه هایی از این لبریز شدن کاسه صبر را نشان دادند. این وسط فقط مانده ایم پس نقش دستیاران ایرانی گاریدو چیست؟ البته که همه می دانیم نقش کریم باقری بیشتر از اینکه فنی باشد روحی است اما سید جلال حسینی چه کمکی این روزهابه پرسپولیس و گاریدو می کند؟ کاش خودش بیشتر توضیح دهد دقیقا در این فرازو نشیب ها چه نقشی دارد و چه می کند؟