مصطفی قاسمیان، خبرنگار: به تازگی از تیزر یک سریال جدید خانگی با عنوان «بلیت یکطرفه» رونمایی شده که گفته میشود احتمالا در پلتفرم نماوا پخش خواهد شد. این مجموعه که در ترکیه تصویربرداری شده، اثری در همان فضای آشنای پلیسی و جنایی سالهای اخیر در سریالهای پلتفرمهاست که از حضور هنرپیشههای ترک پرتعدادی بهره میبرد و یکی از نقشهای اصلی را به ارکان پتککایا بازیگر ۵۲ ساله اهل ترکیه سپرده که برای طیفی از مخاطبان ایرانی به خاطر سریال پربیننده «گوزل» شناخته میشود. از طرفی به علت آنکه نماوا این روزها در شرایط نامناسبی قرار دارد و از طرف دیگر چون «بلیت یکطرفه» نخستین تجربه سریالسازی کارگردانش پوریا حیدری اوره است، مشخص نیست چقدر میتوان به این اثر امید داشت اما این مجموعه، از جهتی دیگر دارای اهمیتی قابل توجه است: مسئله سایتهای شرطبندی که تاکنون به شکل جدی، سوژه یک سریال نمایش خانگی نبوده است.
الهام از ماجراهای پویان مختاری
در همان ابتدای تیزر ۸۰ ثانیهای که از مجموعه «بلیت یکطرفه» منتشر شده، شخصیت مرد جوانی با موی رنگشده زرد، ریش کوتاه مشکی و پیراهن هاوایی دیده میشود که از شخصی میپرسد: «میخواید منو برگردونید ایران؟» و چند ثانیه بعد همان شخصیت میگوید: «تمام سایتهای شرطبندی ایران برای منه. دارم از اینجا مدیریتشون میکنم.» براساس آنچه از چهرهپردازی این شخصیت و همین ۲ خط دیالوگ او در این تیزر به چشم میخورد، به نظر میآید این کاراکتر، بیشباهت به پویان مختاری خواننده سابق زیرزمینی نیست که طی سالهای اخیر، در ترکیه اقامت داشته و بهعنوان یکی از صاحبان سایتهای شرطبندی فارسی محسوب میشود. او البته خود را در شبکههای اجتماعی سرمایهگذار و کارآفرین معرفی میکند و به علت داشتن سابقه خوانندگی، دعواهای دروغین اینستاگرامی و سبک زندگی لاکچری، دنبالکنندگان فراوانی دارد اما پیش از اینها به کلاهبرداری از طریق سایتهای شرطبندی و رمزارز متهم است و بهعنوان یکی از سرشاخههای شبکه خارجنشین کلاهبرداریهای اینترنتی از ایرانیان شناخته میشود. بنابراین با توجه به آنکه این شخص همچنان در اروپا به سر میبرد و با وجود سابقه بازداشت در سالهای اخیر، هنوز به ایران مسترد نشده، این احتمال وجود دارد که سریال «بلیت یکطرفه» اقتباسی وفادارانه از ماجراهای او نباشد.
ترکیب امیرشقاقی و حاتمی و مختاری؟
از اواخر دهه ۹۰ و با جدیتر شدن مبارزه رسمی دادگستری با سایتهای قمار و کلاهبرداران خارج از کشور، چند مجرم شبکه یادشده، به ایران بازگردانده شدند که اسامی برخی از آنان هنوز هم اعلام نشده اما بعضی موارد مثل میلاد حاتمی، مسعود ترکیبی و محمدرضا زاهدی با سروصدای قابل توجهی بازداشت و به ایران مسترد شدند. با این حال، گفته میشود سرکرده یا پدرخوانده این شبکه، فردی به نام سعدالله امیرشقاقی است که اگرچه چند ماه پیش در ترکیه بازداشت شد، ولی هنوز از استرداد او به ایران خبری نیست. بنابراین ممکن است مجموعه «بلیت یکطرفه» از پویان مختاری که یکی از شناختهشدهترین صاحبان سایتهای شرطبندی است، تنها برای چهرهپردازی الهام گرفته باشد و ویژگیهای چند نفر دیگر مثل حاتمی و امیرشقاقی را با وی ترکیب کرده باشد. فارغ از جزئیات این اقتباس یا برداشت آزاد از واقعیت، آنچه اهمیت دارد، نفس تولید و پخش سریالی درباره کلاهبرداریهای اینگونه سایتها در نمایش خانگی است؛ آن هم درحالیکه صداوسیما هنوز سریالی با تمرکز بر این مسائل نساخته و تنها در گوشه و کنار چند اثر، اشاراتی گذرا به فعالیت این سایتها داشته است.
رفع اتهام از پلتفرمها
از آنجا که تاکنون نشانهای از سرمایهگذاری نیروی انتظامی یا نهادهای اطلاعاتی روی سریال «بلیت یکطرفه» منتشر نشده، به نظر میرسد این مجموعه بهعنوان محصول مستقل بخش خصوصی تولید شده و به پخش میرسد. به همین دلیل، انتخاب سایتهای شرطبندی بهعنوان سوژه از سوی سازندگان آن، اتفاق قابل توجهی است که کمتر در محصولات نمایش خانگی یافت میشود؛ خصوصا به این علت که مجموعههای نمایش خانگی مدتهاست به بیتوجهی به نیاز مخاطب و توجه صرف به خواست او متهم میشوند. به عبارت دیگر درحالیکه پلتفرمها همواره متهماند تنها به کسب درآمد میاندیشند و مسئولیت اجتماعی خاصی برای خود تعریف نمیکنند، حال حضور آنها در میدان مبارزه فرهنگی و رسانهای با سایتهای شرطبندی اتفاقی امیدوارکننده است.
پلتفرم در مسیر مسئولیت اجتماعی
در بررسی ابعاد فرهنگی یا آموزشی پلتفرمهای ویاودی، بیش از هرچیز باید به مدل فعالیت آنها و جنس مخاطب هدف این سرویسها توجه کرد. پلتفرمها از آنجایی که از تماشای محتوا توسط بخش اندکی از طبقه متوسط و مرفه جامعه -چه مشترک و چه مخاطب غیرمشترک- کسب درآمد میکنند، تنها زمانی به شکل مستقل و بدون استفاده از بودجه عمومی کشور، محصولاتی دارای ابعاد فرهنگی، آموزشی یا ملی و استراتژیک میسازند که موضوع مورد نظر برای جنس مخاطب خاص این سرویسها، قابل پذیرش باشد. این امر بهطور مشخص در موضوعاتی رخ میدهد که درباره آن توافقی در عرف -فارغ از دیدگاههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی طیفهای مختلف- وجود داشته باشد. از این موضوعات بهطور مثال میتوان به مبارزه با مواد مخدر، قاچاق، انواع جنایتهای خشن یا همین مسئله سایتهای شرطبندی اشاره کرد که در آثاری چون «مرداب»، «پوست شیر»، «یاغی» و «هفت» به چشم میخورد. در غیر این صورت درباره بعضی جرایم که جنس مخاطب پلتفرمها، مخالفت چندانی با آن ندارد، حتی ممکن است سریالساز و پلتفرم طرف مجرم را بگیرد که از این جمله آثار میتوان به «خونسرد» یا «افعی تهران» اشاره کرد. در برخی موضوعات ملی و استراتژیک مانند سریالهایی چون «سقوط»، «آقازاده» یا «روز بلوا» نیز پلتفرمها بهطور معمول در شرایطی ورود میکنند که سرمایه تولید اثر از نهادی دولتی، عمومی یا نظامی تامین شده باشد. به هر حال در تحلیل رفتار سرمایهگذاری پلتفرمها باید به خاستگاه بخش خصوصی آنها توجه کرد؛ چراکه این شرکتها پیش از هر تولید، به سود و زیان آن -چه در ابعاد اقتصادی و چه در ابعاد اجتماعی- میاندیشند و دلیلی نمیبینند سری را که درد نمیکند، دستمال ببندند و برای آورده مالی معمولی، عدهای از مخاطبانشان را که درباره بعضی از این مسائل استراتژیک، به هر ترتیب با سیاستهای رسمی زاویه دارند، دفع کنند. بنابراین به نظر میرسد اگر سیاستگذاران فرهنگی کشور برای استفاده از ظرفیت قابل توجه پلتفرمها در دسترسی به مخاطب طبقه متوسط برنامه دارند، راه آن توجه به اقتضائات اکوسیستم پلتفرمهای ویاودی و مسائل و محدودیتهای احتمالی آنهاست.
+
آخرین اخبار ورزشی را در جامعه ورزشی آفتاب نو بخوانید.