به گزارش اقتصادنیوز، انقلابهای فناورانه و تغییرات ژرف در بازارهای انرژی، چشمانداز این حوزه را متحول کرده و تاثیرات گستردهای بر اقتصاد، سیاست و محیط زیست گذاشتهاند. فناوریهای حفاری افقی و شکست هیدرولیکی، امکان استخراج نفت و گاز از منابع شیل را فراهم و آمریکا را از واردکننده انرژی به بزرگترین تولیدکننده نفت و گاز بدل کرد. این تحول باعث تغییر توازن قدرت در بازارهای انرژی، کاهش وابستگی به نفت خاورمیانه، افزایش صادرات گاز مایع (LNG) و ایجاد میلیونها شغل در صنعت انرژی شد. درعینحال، خاورمیانه همچنان در کانون توجه بازار انرژی است. این منطقه با چالشهایی مانند ناآرامیهای سیاسی، رقابتهای منطقهای و ظهور منابع جدید انرژی در دیگر نقاط جهان مواجه است. همچنین، دغدغههای زیستمحیطی و تغییرات اقلیمی موجب تسریع گذار به انرژیهای پاک شده است. این گذار به انرژیهای تجدیدپذیر، پیشرفت در فناوریهای ذخیرهسازی انرژی و کاهش انتشار کربن نیازمند همکاریهای بینالمللی و سیاستگذاریهای هوشمندانه است.
کتاب «نقشه جدید جهان» نوشته دانیل یرگین، تحلیلگر برجسته حوزه انرژی، به بررسی تحولات بزرگ در صنعت انرژی و نقش آن بر اقتصاد و سیاست جهانی میپردازد. یرگین با اشاره به انقلاب شیل در ایالاتمتحده، توضیح میدهد که چگونه فناوریهای نوین استخراج نفت و گاز از لایههای شیل، آمریکا را از واردکننده انرژی به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت و گاز تبدیل کرده است. همچنین، او به تحولات مهم در خاورمیانه، چالشهای زیستمحیطی و روند گذار به انرژیهای پاک و تجدیدپذیر اشاره میکند. یرگین در آثار قبلی خود مانند «پاداش و تاریخ جهانی نفت» نیز به تحلیل تحولات صنعت انرژی پرداخته است و کتاب نقشه جدید جهان ادامهای بر این تحلیلهاست. نقشه جدید جهان نهتنها تصویری جامع از تحولات جهانی انرژی ارائه میدهد، بلکه به درک بهتری از تعاملات پیچیده بین فناوری، سیاست و اقتصاد کمک میکند. با توجه به چالشهای زیستمحیطی و نیاز به گذار به انرژیهای پاک، این کتاب اهمیت زیادی در تبیین روندهای آینده انرژی دارد و بهویژه برای کسانی که به تاثیرات ژئوپولیتیک این تحولات توجه دارند، خواندنی و مهم است.
انقلاب شیل
به گزارش تجارت فردا، انقلاب شیل در دهههای اخیر تحولی اساسی در صنعت انرژی جهانی به وجود آورده است. این تغییرات عمدتاً به واسطه فناوریهای نوینی مانند شکست هیدرولیکی و حفاری افقی در استخراج منابع هیدروکربنی از لایههای شیل بودهاند که به ایالاتمتحده این امکان را دادند که به بزرگترین تولیدکننده نفت و گاز در جهان بدل شود. این انقلاب نهتنها بازارهای انرژی را متحول کرده، بلکه تاثیرات ژئوپولیتیک، اقتصادی و اجتماعی گستردهای نیز به همراه داشته است. انقلاب شیل با استفاده از تکنیک شکست هیدرولیکی آغاز شد. این تکنیک را که در آن آب، ماسه و مواد شیمیایی به سنگهای زیرزمینی تزریق میشود تا گاز آزاد شود، در دهه ۱۹۸۰ جرج پی. میچل توسعه داد. این فرآیند پس از موفقیت در تگزاس، بهسرعت گسترش یافت. با افزودن فناوری حفاری افقی، استخراج منابع انرژی از لایههای شیل بهویژه در میادین نفتی عظیم مانند میدان پرمین در تگزاس، امکانپذیر شد. این توسعه فناوری در اواخر دهه ۲۰۰۰، تولید نفت از لایههای شیل را به یکی از ارکان اصلی تامین انرژی ایالاتمتحده تبدیل کرد. یکی از مهمترین آثار اقتصادی انقلاب شیل، کاهش وابستگی ایالاتمتحده به واردات انرژی بود. با افزایش تولید داخلی نفت و گاز، تراز تجاری آمریکا بهبود یافت و هزینههای انرژی برای صنایع کاهش پیدا کرد. این امر به رشد اقتصادی و ایجاد میلیونها شغل انجامید. برای نمونه، کاهش هزینههای گاز طبیعی، سرمایهگذاریهای جدید در صنایع تولیدی را تشویق کرد و آمریکا را در موقعیت رقابتی در بازار جهانی قرار داد. همچنین، رشد صنعت شیل موجب رونق مشاغل در مناطق نفتخیز مانند تگزاس و داکوتای شمالی شده و اقتصاد محلی این مناطق را متحول کرد.
از دیدگاه ژئوپولیتیک، انقلاب شیل باعث افزایش استقلال انرژی ایالاتمتحده شد. پیشازاین، آمریکا برای تامین نفت خود به کشورهای خاورمیانه وابسته بود، اما با افزایش تولید داخلی، نفوذ سازمانهای صادرکننده نفت مانند اوپک کاهش یافت. این تغییرات به آمریکا این امکان را داد که در سیاستهای خارجی خود مانند تحریمهای اقتصادی علیه کشورهای تولیدکننده نفت، همچنان با اطمینان عمل کند. افزون بر این، صادرات گاز طبیعی مایع به کشورهای اروپا و آسیا به آمریکا این توانایی را داد که نقش مهمی در تامین انرژی جهانی ایفا کند و وابستگی کشورهای اروپایی به گاز روسیه را کاهش دهد.
بااینحال، انقلاب شیل چالشهایی نیز به همراه داشته است. عملیات شکست هیدرولیکی به دلیل مصرف بالای آب و خطر آلودگی منابع آب زیرزمینی، نگرانیهای زیستمحیطی ایجاد کرده است. این فرآیند همچنین باعث انتشار گازهای گلخانهای و لرزههای زمینساختی در برخی مناطق شده است. از سوی دیگر، فشارهای اجتماعی ناشی از توسعه میادین شیل در مناطق روستایی آمریکا نیز اعتراضات محلی را برانگیخته است.
صادرات LNG یکی از دستاوردهای کلیدی انقلاب شیل بوده است. با تبدیل ایالاتمتحده به یکی از بزرگترین صادرکنندگان الانجی در جهان، این کشور توانسته روابط تجاری خود را با کشورهای آسیایی و اروپایی گسترش دهد. این تحولات، موقعیت آمریکا را بهعنوان یک تامینکننده کلیدی انرژی در بازار جهانی تقویت کرده و درعینحال، بازارهای جهانی گاز را دگرگون کرده است.
آینده انقلاب شیل به چند عامل وابسته است. پیشرفتهای فناوری، مانند بهبود بهرهوری انرژی و کاهش هزینههای تولید، فرصتهای جدیدی برای رشد این صنعت فراهم کردهاند. بااینحال، فشارهای زیستمحیطی و قوانین سختگیرانهتر ممکن است رشد این صنعت را محدود کنند. با توجه به این مسائل، آینده انقلاب شیل همچنان وابسته به تعادل میان توسعه اقتصادی و رعایت معیارهای محیطزیستی خواهد بود. در مجموع، انقلاب شیل نهتنها بهعنوان یک تحول اقتصادی و ژئوپولیتیک مهم در تاریخ ایالاتمتحده شناخته میشود، بلکه نقش آن در سطح جهانی نیز قابلتوجه است. این انقلاب، همزمان با چالشهایی که برای محیطزیست و جوامع محلی به همراه دارد، راه را برای تحولی گسترده در صنعت انرژی و سیاستهای جهانی هموار کرده است.
خاورمیانه
مرزهای خاورمیانه، که به واسطه توافقهای استعماری نظیر معاهده سایکس-پیکو در اوایل قرن بیستم ترسیم شدهاند، همواره منبع تنشها و منازعات سیاسی بودهاند. این تقسیمبندیها، بدون توجه به ویژگیهای قومی، مذهبی و فرهنگی، موجب شکلگیری کشورهای با مرزهای مصنوعی و ناهمگون شده است.
عربستان سعودی، با بزرگترین ذخایر نفت جهان، از ابتدای قرن بیستم تاکنون بازیگر کلیدی در بازار جهانی انرژی شناخته میشود. شرکت ملی نفت این کشور، آرامکو، یکی از بزرگترین شرکتهای نفتی جهان، نقش مستقیم در تولید، صادرات و تاثیرگذاری بر قیمت جهانی نفت دارد. بااینحال، عربستان سعودی به دلیل وابستگی بالای اقتصادی به درآمدهای نفتی، در سالهای اخیر تلاش کرده است از وابستگی به نفت بکاهد و اقتصاد خود را متنوع کند. پروژه چشمانداز ۲۰۳۰ عربستان سعودی، که هدف آن کاهش وابستگی به نفت و توسعه بخشهای دیگر اقتصاد است، نمونهای از تلاشهای این کشور برای ایجاد یک تحول ساختاری در اقتصاد خود است.
در مقابل، ایران نیز با ذخایر عظیم نفت و گاز، همواره رقیب جدی عربستان در منطقه خاورمیانه بوده است. ایران علاوه بر منابع انرژی خود، با موقعیت ژئوپولیتیک منحصربهفردی که در خلیج فارس و کشورهای همسایه دارد، بهعنوان یک قدرت منطقهای در تامین انرژی جهانی مطرح است. اما تحریمهای بینالمللی و چالشهای داخلی، توانایی ایران را برای بهرهبرداری کامل از منابع خود محدود کرده است. این تحریمها بهویژه بر صادرات نفت ایران اثرات زیادی گذاشته و این کشور را به دنبال یافتن بازارهای جدید و توسعه روابط اقتصادی با کشورهای مختلف از جمله چین و هند سوق داده است.
با ظهور منابع جدید انرژی در مدیترانه شرقی، رقابتهای جدیدی در خاورمیانه شکل گرفته است. کشف منابع گاز در این منطقه، بهویژه در آبهای اسرائیل، قبرس و مصر، فرصتهایی برای تامین گاز به اروپا و کاهش وابستگی این قاره به گاز روسیه فراهم کرده است. این تحولات، علاوه بر اثرات اقتصادی، باعث بروز رقابتهای جدید میان کشورهای منطقه شده است. اسرائیل، که بهسرعت توسعه منابع گاز خود را آغاز کرده، در تلاش است تا به یکی از صادرکنندگان عمده گاز به اروپا تبدیل شود. این روند، با واکنشهای سیاسی و دیپلماتیک از سوی کشورهای همسایه مواجه شده است. اختلافات مرزی میان کشورها مانند ترکیه و قبرس، همچنین تنشهای سیاسی بر سر حقوق بهرهبرداری از این منابع، موجب پیچیدگیهای بیشتر در روابط منطقهای شده است. علاوه بر رقابتهای انرژی، بحرانهای امنیتی و ظهور گروههای تروریستی نظیر داعش، اثرات عمیقی بر امنیت انرژی در خاورمیانه دارند. داعش، با کنترل مناطقی از عراق و سوریه، به فروش غیرقانونی نفت پرداخته و به تهدیدی جدی برای تاسیسات نفتی و گازی این کشورها تبدیل شد. این تهدیدها، نهتنها به اختلال در تولید نفت و گاز انجامید، بلکه امنیت حملونقل انرژی در خاورمیانه را نیز با چالشهای جدی روبهرو کرد.
یکی از مسائل دیگر در خاورمیانه، حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر است. با توجه به فشارهای جهانی برای کاهش انتشار کربن و استفاده از منابع پاک، کشورهای خاورمیانه در حال برنامهریزی برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر هستند. کشورهایی مانند امارات متحده عربی و عربستان سعودی، با توجه به منابع طبیعی خود، در حال سرمایهگذاریهای کلان در پروژههای انرژی خورشیدی و بادی هستند. این کشورها به دنبال آن هستند که با استفاده از منابع انرژی پاک، اقتصاد خود را متنوع کنند و به مقابله با تغییرات اقلیمی بپردازند.
آینده انرژی در خاورمیانه، بهشدت وابسته به تحولات جهانی و چالشهای داخلی و منطقهای است. رقابتهای نفت و گاز، تحولات در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر، تغییرات سیاسی و امنیتی و همچنین نقش تغییرات اقلیمی، همه عواملی هستند که به آینده این منطقه شکل خواهند داد. در نهایت، خاورمیانه همچنان بهعنوان یکی از مراکز اصلی تامین انرژی جهان باقی خواهد ماند، اما تحولات جهانی و تغییر در سیاستهای داخلی و بینالمللی، ممکن است نقشه انرژی این منطقه را بهطور عمده تغییر دهد.
انرژیهای پاک و چشمانداز انرژی
انرژیهای پاک بهعنوان راهحلی اساسی برای کاهش انتشار کربن و گذار به توسعه پایدار در کانون توجه قرار گرفته است. استفاده گسترده از سوختهای فسیلی در دهههای گذشته، منبع اصلی انرژی شناخته میشد، اما با تشدید بحران تغییرات اقلیمی، این منابع نهتنها آلودگی هوا و انتشار گازهای گلخانهای را افزایش دادهاند، بلکه تهدیدی برای آینده اکوسیستمها و امنیت جهانی بهشمار میآیند.
در این راستا، فناوریهای انرژی پاک نظیر خورشیدی، بادی، آبی و هیدروژنی جایگزینهای اصلی برای سوختهای فسیلی معرفی شدهاند. انرژی خورشیدی بهواسطه فراوانی و در دسترس بودن آن در بسیاری از مناطق، گزینهای کلیدی برای تولید انرژی پاک است. پیشرفتهای تکنولوژیک در سلولهای خورشیدی هزینه تولید برق را کاهش داده و کشورهای مختلف به سرمایهگذاریهای گسترده در این زمینه پرداختهاند. انرژی بادی نیز رشد چشمگیری داشته و کشورهای پیشرو مانند آلمان و کشورهای حوزه اسکاندیناوی پروژههای بزرگی در این زمینه راهاندازی کردهاند که به کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و توسعه پایدار کمک کرده است. همچنین، هیدروژن بهعنوان حامل انرژی با پتانسیل بالا در ذخیرهسازی و انتقال انرژی، میتواند نقشی مهم در گذار به منابع انرژی پاک ایفا کند.
گسترش انرژیهای پاک علاوه بر کاهش گازهای گلخانهای، نقش مثبتی بر اقتصاد و جامعه دارد. ایجاد فرصتهای شغلی در تولید، نصب و نگهداری زیرساختهای انرژی تجدیدپذیر، بهبود امنیت انرژی و کاهش وابستگی به واردات سوختهای فسیلی از جمله مزایای اقتصادی این تغییرات است. همچنین، کشورهای در حال توسعه با استفاده از منابع تجدیدپذیر میتوانند به استقلال انرژی و توسعه پایدار دست یابند. پروژههای انرژی خورشیدی و بادی در آفریقا، آمریکای لاتین و سایر مناطق نشاندهنده پتانسیل بالای این فناوریها برای تحول اقتصادی و اجتماعی هستند.
بااینحال، گذار از سوختهای فسیلی به منابع تجدیدپذیر چالشهایی مانند ذخیرهسازی انرژی را به همراه دارد. انرژیهای تجدیدپذیر بهطور طبیعی به شرایط جوی وابسته هستند و برای تامین انرژی پایدار، نیاز به فناوریهای پیشرفته ذخیرهسازی انرژی است. علاوه بر این، تغییرات سیاستی و دریافت مشوقهای مالی، قوانین تشویقی برای سرمایهگذاری و توسعه شبکههای هوشمند، از دیگر چالشها در این روند هستند.
تحولات جهانی در حوزه انرژی نهتنها از نظر فنی و اقتصادی، بلکه در روابط بینالمللی نیز اثرگذار است. کشورهای تولیدکننده سوختهای فسیلی ممکن است نقش خود را از دست بدهند، درحالیکه کشورهایی که در توسعه فناوریهای انرژی پاک پیشرو هستند، میتوانند موقعیت جهانی خود را تقویت کنند. اتحادیه اروپا با سرمایهگذاریهای گسترده در این حوزه و کاهش وابستگی به واردات انرژی، نمونهای از این تغییرات است.
آینده انرژی جهان بهویژه در زمینه انرژیهای پاک، به سمت سیستمهای غیرمتمرکز، هوشمند و دیجیتال حرکت میکند. شبکههای برق هوشمند که از دادههای لحظهای برای بهینهسازی مصرف و توزیع انرژی استفاده میکنند، میتوانند نقشی کلیدی در کاهش هدررفت انرژی و افزایش کارایی بازی کنند. این تحولات، همراه با پیشرفتهای نوآورانه در تولید انرژی پاک، میتواند شیوههای تولید و مصرف انرژی را بهطور چشمگیری تغییر دهد. در نهایت، همکاریهای بینالمللی، حمایتهای دولتی و نوآوریهای فناورانه از ارکان اصلی گذار به انرژیهای پاک و پایدار خواهند بود.
با توجه به تحولات عظیم در صنعت انرژی، میتوان نتیجه گرفت که آینده انرژی تحت تاثیر عواملی همچون فناوریهای نوین، تحولات ژئوپولیتیک و چالشهای زیستمحیطی قرار دارد. انقلاب شیل، افزایش تولید انرژی در برخی کشورهای تولیدکننده و ظهور منابع جدید انرژی در مناطق مختلف، به تغییرات قابلتوجهی در توازن قدرت جهانی و اقتصاد جهانی منجر شده است. علاوه بر این، فشارهای جهانی برای مقابله با تغییرات اقلیمی و استفاده از منابع تجدیدپذیر بهطور فزایندهای روند گذار به انرژیهای پاک را سرعت میبخشد. این تحولات نهتنها بر سیاستهای جهانی و امنیت انرژی اثرگذار است، بلکه فرصتی برای رشد اقتصادی و توسعه فناوریهای نوآورانه فراهم میآورد. در نهایت، این تغییرات نشاندهنده یک دوره جدید در صنعت انرژی است که بر اساس همکاریهای بینالمللی، نوآوریهای فناورانه و رویکردهای پایدار بهطور کلی، شکل خواهد گرفت.