ولادیمیر پتروویچ دمیخوف یک دانشمند اهل شوروی و پیشگام در زمینه پیوند عضو بود. او بیشتر به خاطر آزمایش های خود در دهه های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ شناخته می شود که شامل پیوند عضو و به ویژه کار جنجالی او در زمینه پیوند سر حیوانات بود.
مشهورترین آزمایش های دمیخوف شامل ایجاد سگ های دو سر بود. او با جراحی، سر یک سگ دیگر را به بدن یک سگ دیگر متصل می کرد که اغلب منجر به موجوداتی عجیب و کوتاه عمر می شد. اگرچه این آزمایش ها از نظر اخلاقی مورد تردید بودند و اغلب با انتقاد روبرو می شدند، اما در پیشرفت تکنیک های جراحی و درک ما از پیوند عضو کمک کردند.
با وجود جنجال های پیرامون کار او، نمی توان سهم دمیخوف در زمینه پزشکی را نادیده گرفت. آزمایش های او راه را برای پیشرفت های آینده در زمینه پیوند عضو هموار کرد و نام او برای همیشه با تاریخ آزمایش های پزشکی گره خورده است. بسیاری از جراحان از دمیخوف به عنوان «پدر جراحی های پیوند» یاد می کنند.
بیشتر درباره آزمایش
در سال ۱۹۴۸ دمیخوف تلاش زیادی کرد تا ثابت کند سیستم گردش خون یک ارگانیسم قوی است که از ارگانیسم خارجی دیگری پشتیبانی خواهد کرد. در این نمونه، ارگانیسم خارجی یک سر دیگر بود زیرا مغز برای عملکرد صحیح به مقدار زیادی خون و اکسیژن نیاز دارد. در همان سال، او مقالات نظری درباره ترکیب دو حیوان با ایجاد گردش خون واحد با استفاده از عمل جراحی منتشر کرد.
از سال ۱۹۵۴ دمیخوف و همکارانش ۲۳ بار این جراحی را با درجات مختلف موفقیت انجام دادند. جراحی بیستوچهارم موفقترین تلاش آنها نبود؛ اما با تبلیغات بسیاری مواجه و مقاله و تصاویری از آن در مجله لایف منتشر شد. بنابراین، این سگ دوسر همان سگی است که بیشتر از همه در تاریخ مانده است.
دمیخوف برای بیستوچهارمین تلاش خود دو آزمودنی مختلف را انتخاب کرد: یک سگ نژاد ژرمن شپرد که دمیخوف آن را برودیاگا (بهمعنای ولگرد در زبان روسی) نامید و سگ کوچکتری که آن را شاوکا نامید. در این عمل، برودیاگا بهعنوان میزبان و شاوکا بهعنوان سگ تأمینکننده سر و گردن عمل کرد که به میزبان متصل میشد.
ایده این بود که بخش پایین بدن شاوکا جدا شود و قلب و ریههای شاوکا تا آخرین دقیقه قبل از انجام عمل به بدن او متصل باشد. سپس، برشی روی گردن برودیاگا ایجاد میشد تا بخش فوقانی بدن شاوکا به آن متصل شود که شامل سر، گردن، و اندامهای فوقانی بود. بقیه جراحی عمدتاً بازسازی عروق بود.
پس از یک روز بهبودی، هر دو سگ یا بهتر بگوییم سگ دوسر در وضعیت خوبی قرار داشت. این عمل تنها ۳/۵ ساعت طول کشید و پس از بهبودی یکروزه، سگ دوسر یا به عبارت دقیقتر هر دو سر حواس خود (شنوایی، بویایی، احساس و چشایی) را بازیابی کردند. اگرچه سر پیوندشده شاوکا میتوانست بنوشد، به معده برودیاگا متصل نبود. هر چیزی که او مینوشید، وارد لولهای خارجی و روی زمین جاری میشد.
سرنوشت غمانگیز سگ دوسر دمیخوف
متأسفانه سگ دوسر دمیخوف بهعلت آسیب تصادفی رگ گردن، تنها چهار روز زنده ماند. بهگفته دمیخوف، اگر این اتفاق نمیافتاد، این سگ میتوانست تا ۴۰ روز زنده بماند. یکی از سگهای دوسر دمیخوف ۲۹ روز زنده مانده بود.
پیامدهای آزمایش دمیخوف
جدا از مرگ سگهای آزمایششده، پیامدهای اخلاقی آزمایش دمیخوف پیچیده است. این پیوند سر برخلاف برخی از پیشرفتهای دیگر او درزمینه پیوند اعضا کاربردی حقیقی نداشت. بااینحال، پیامدهای شدیدی برای سگها داشت. البته چنین آزمایشهایی موجب شد چشمها رو به امکانات حوزه پزشکی باز و این تفکر ایجاد شود که غیرممکن فقط مرزی است که جامعه تعیین میکند.
بااینحال، هرچقدر هم این کارها ظالمانه بهنظر برسد، پیوند سر حتی در دهه ۱۹۵۰ آنقدرها بنیادشکن نبود. در سال ۱۹۰۸، جراحی به نام دکتر الکسیس کارل و همکارش، چارلز گاتری، عمل مشابهی انجام داده بودند. سگ دوسر آنها نتایج امیدوارکنندهای نشان داد؛ اگرچه طی چند ساعت پس از عمل مُرد.
عصرایران