به گزارش پارسینه؛ طی یک سال گذشته با وقوع درگیریهای متعدد در خاورمیانه، تغییرات عمده و بنیادینی در سراسر منطقه رخ داده است.
به نوشته جورجیو کافیرو در تی آر تی یکی از مهمترین تحولات، آسیبهای محور مقاومت بوده است. تغییر میزان نفوذ ایران تغییری اساسی در توازن قدرت و تأثیرگذاری ایجاد کرده که بهاحتمال زیاد تأثیرات عمیق، اما غیرقابلپیشبینی در خاورمیانه در سال ۲۰۲۵ و پس از آن خواهد داشت.
با این حال، در سال جاری، روند آشتی ایران و عربستان سعودی همچنان در مسیر خود باقی مانده است. این موضوع بهویژه با در نظر گرفتن آزمونهای متعددی که عادیسازی روابط ایران و عربستان در این سال تجربه کرده، قابل توجه است.
روابط دیپلماتیک میان تهران و ریاض در مارس ۲۰۲۳ با توافقی که با میانجیگری چین، عمان و عراق انجام شد، از سر گرفته شد.
هر دو طرف اقدامات متعددی را برای حفظ این روند و جلوگیری از بازگشت به تنشهای شدید سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱ انجام دادهاند. این اقدامات، با وجود درگیریهای جاری منطقهای، نشاندهنده تعهدی عملگرایانه به ثبات بوده است.
پیش از این توافق، روابط ایران و عربستان سعودی بهشدت متشنج شده بود. این دوره تنش، سالها رقابت ایران و عربستان در جنگهای داخلی و بحرانهای سیاسی مختلف در سراسر خاورمیانه را به دنبال داشت، از بحرین گرفته تا لبنان، و از سوریه تا یمن.
با این حال، در آوریل ۲۰۲۱، مقامات ایرانی و سعودی مذاکراتی را در بغداد آغاز کردند که ۲۳ ماه بعد به عادیسازی روابط منجر شد.
در طول سال ۲۰۲۴، لحظات نمادین متعددی به تقویت روابط دوجانبه اشاره داشت. از جمله دیدار ولیعهد سعودی، محمد بن سلمان، با وزیر خارجه ایران، عباس عراقچی، در اکتبر و همچنین حضور وزیر خارجه سعودی، فیصل بن فرحان، در مراسم خاکسپاری ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور فقید ایران، پنج ماه پیش از آن.
محکومیت عربستان علیه حمله اسرائیل به ایران در اکتبر نیز نمونه دیگری از گرمتر شدن روابط میان دو کشور بود.
عزیز الغشیان، پژوهشگر ارشد بنیاد تحقیقات ناظر خاورمیانه گفت: «به نظر میرسد نخبگان حاکم سعودی روزبهروز به این نتیجه اطمینان بیشتری پیدا میکنند که با احیای روابط در سال ۲۰۲۳، یک تصمیم استراتژیک اتخاذ کردهاند. این که اوضاع از آنچه بود بدتر نشده، برای آنها خوشایند است.»
منافع مشترک در آشتی ایران و عربستان
ایران پس از تهاجم اسرائیل به لبنان و سقوط حکومت سوریه در اوایل ماه جاری با معضلات بزرگی روبهرو شده است.
در نتیجه، در این مقطع، تهران هیچ علاقهای به بازگشت به عقب در بهبود روابط خود با عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس ندارد.
این روابط نقشی کلیدی در راهبرد سیاست خارجی «اول همسایگان» ایران ایفا میکنند؛ راهبردی که به دنبال تثبیت روابط با همسایگان منطقهای است، در حالی که غرب به فشارهای خود بر تهران ادامه میدهد.
عربستان سعودی نیز بهخوبی درک میکند که ایران میتواند تهدیدی بزرگ برای این کشور باقی بماند و تمایلی به دشمنی با تهران ندارد؛ بهویژه که رهبران ریاض بر پیشبرد برنامه چشمانداز ۲۰۳۰ متمرکز هستند. این برنامه بلندپروازانه اقتصادی که در سال ۲۰۱۶ رونمایی شد، نیازمند ثبات در داخل و منطقه است.
در این چارچوب، ریاض رویکردی محتاطانه و متوازن را در پیش گرفته است.
عربستان بهجای حمایت از اسرائیل در مواجهه با ایران، تصمیم گرفته از درگیریهای بین تهران و تلآویو دوری کند و به ایران نشان داده که به هیچ وجه از تجاوز اسرائیل علیه جمهوری اسلامی حمایت یا آن را تسهیل نمیکند.
این موضع نشاندهنده تمایل عربستان برای کاهش تنشهای منطقهای و اجتناب از درگیر شدن در جنگ است.
تأثیر جنگ غزه
جنگ تقریباً ۱۵ ماهه اسرائیل در غزه تا حدودی نشان داده که ایران و عربستان در موضوع فلسطین مواضع مشترکی دارند.
تهران سیاست خارجی خود را در راستای جهان عرب و اسلام تعریف میکند و خود را در مسئله فلسطین بهعنوان رهبر منطقهای معرفی مینماید.
حضور دیپلماتهای ایرانی و سعودی در نشست اضطراری اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی (OIC) در سال جاری، پس از نشستی مشابه در اوایل جنگ غزه در سال ۲۰۲۳، به تقویت این روایت ایران کمک کرده است.
با وجود اینکه هر دو کشور با تجاوز اسرائیل به غزه مخالفاند، حمایت تهران از گروههای مسلح در منطقه، از جمله در یمن و لبنان، برای ریاض مشکلساز است.
عزیز الغشیان گفت : «این جنگ نشان داده که عربستان و ایران در اصول مسائل مهمی مانند فلسطین توافق دارند. در نحوه حمایت اختلافاتی وجود دارد، اما در لزوم همکاری اتفاق نظر دارند.»
یکی از پیامدهای جنگ اسرائیل در غزه این است که گسترش دامنه توافقنامه ابراهیم متوقف شده است. در شرایط کنونی، احتمال بسیار کمی وجود دارد که کشورهای عربی جدیدی به جمع عادیسازی روابط با اسرائیل بپیوندند.
حتی اگر امروز آتشبسی در غزه برقرار شود، بعید است که عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی بتوانند به توافقنامه ابراهیم ملحق شوند. از منظر منافع ژئوپلیتیکی و امنیتی خود، ایران از این واقعیت استقبال میکند.
شیرین هانتر، پژوهشگر افتخاری مر دانشگاه جورجتاون و دیپلمات پیشین ایرانی، میگوید: «رویدادهای غزه، اشتیاق عربستان برای عادیسازی روابط با اسرائیل را کاهش داد. این موضوع به بهبود روابط با ایران کمک کرد، همانطور که برخی اظهارات سعودیها درباره لزوم ایجاد دولت فلسطینی نیز چنین کرد، هرچند تحقق این هدف اکنون دور از دسترستر از قبل به نظر میرسد.»
همکاری دفاعی
شاید مهمترین نشانه پیشرفت در روابط ایران و عربستان در سال ۲۰۲۴، همکاری نظامی میان دو کشور باشد.
ماه گذشته، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح عربستان، فیاض الرویلی، برای گفتگو با همتای ایرانی خود، محمد باقری، به ایران سفر کرد. این گفتگوها درباره همکاری امنیتی عربستان با ایران صورت گرفت.
این سفر به دنبال نشستهای قبلی هیئتهای نظامی دو کشور در اوایل سال جاری انجام شد.
در اکتبر، نیروی دریایی ایران و عربستان در رزمایشهای مشترکی در دریای عمان شرکت کردند. نیروی دریایی عمان و روسیه نیز در رزمایشهای «IMEX 2024» حضور داشتند.
این سری از رزمایشهای دریایی در اقیانوس هند که عربستان سعودی یکی از ناظران آن بود، با هدف تقویت «امنیت جمعی در منطقه، گسترش همکاریهای چندجانبه و نمایش حسن نیت و تواناییها برای حفظ صلح، دوستی و امنیت دریایی» برگزار شد.
با توجه به خصومتهای شدید میان ایران و عربستان در دوره ۲۰۱۶-۲۰۲۱، ابعاد نظامی این آشتی میان تهران و ریاض، دستکم، قابل توجه است.
پویاییهای اقتصادی
پس از احیای روابط دوجانبه، برخی ایرانیان بر این باور بودند که توافق دیپلماتیک مارس ۲۰۲۳ میتواند به سرمایهگذاری قابل توجه عربستان در اقتصاد ایران و افزایش تجارت دوجانبه منجر شود.
وزیر دارایی عربستان، محمد الجدعان، در کنفرانس مالی ریاض اعلام کرد که سرمایهگذاری عربستان در ایران میتواند «بسیار سریع» انجام شود. او گفت: «فرصتهای زیادی برای سرمایهگذاری عربستان در ایران وجود دارد. ما موانعی نمیبینیم، به شرطی که مفاد هر توافقی محترم شمرده شود.»
با این حال، ایران در این زمینه دلایلی برای ناامیدی دارد.
هانتر میگوید: «امیدهای ایران برای بهبود اقتصادی ناشی از روابط بهتر محقق نشد. با این حال، طبق گزارش سایتهای خبری ایرانی، تعداد پروازها بین عربستان و مشهد افزایش یافته است. این میتواند نشاندهنده اجازه سفر شیعیان عربستان به اماکن مقدس ایران باشد.»
«سوریه جدید»
تحولات در سوریه پس از اسد میتواند پیامدهای گستردهای برای روابط ایران و عربستان سعودی داشته باشد.
با توجه به اینکه سقوط دولت سوریه میتواند تأثیر چشمگیری بر نفوذ ایران در منطقه شامات بگذارد، عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس احتمالاً از کاهش نفوذ ایران در این منطقه احساس رضایت خواهند کرد.
با این حال، آینده سوریه بسیار نامشخص است و پیشبینی نحوه تأثیرگذاری پایان حکومت بعثیها در این کشور بر روابط ایران و عربستان دشوار است.
گوکهان ارلی، هماهنگکننده مطالعات خلیج فارس در مرکز مطالعات خاورمیانه (ORSAM) در آنکارا، گفت: «اگر کشورهای خلیج فارس بتوانند سوریه را از طریق سرمایهگذاری، مشوقها و حمایت واقعی از ثبات در شراکتهای خود ادغام کنند، نفوذ ایران در منطقه کاهش خواهد یافت.»
او میافزاید: «به طور کلی، این تحول توازن روابط ایران و عربستان را به نفع کشورهای خلیج فارس تغییر داده و دینامیک قدرت منطقهای را دگرگون میکند.»
نقش چین
عوامل خارجی نیز میتوانند ایران و عربستان را به حفظ آشتی وادار کنند.
برای مثال، با توجه به اینکه چین بهطور فزایندهای بهعنوان شریک مهمی برای هر دو کشور ایران و عربستان مطرح است، سیاستگذاران در تهران و ریاض به این نکته واقفاند که هر حرکتی که توافق مارس ۲۰۲۳ را تضعیف کند، میتواند به موقعیت ژئوپلیتیک پکن در خاورمیانه ضربه بزند.
تضعیف توافق عادیسازی روابط، تلاشهای پکن برای معرفی چین بهعنوان بازیگری در حال ظهور در خاورمیانه و عامل صلحسازی از طریق دیپلماسی را خدشهدار خواهد کرد. با توجه به اینکه ایران و عربستان تمایلی به برهم زدن رضایت چین ندارند، این عامل میتواند چشمانداز مثبتتری برای آینده روابط تهران و ریاض ارائه دهد.
جواد حیراننیا، مدیر گروه مطالعات خلیج فارس در مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه ایران، میگوید: «ضامن توافق ایران و عربستان چین است، و برای تهران آسان نخواهد بود که این توافق را به خطر بیندازد، زیرا این امر به روابط با چین آسیب میزند و چشمانداز همکاری بلندمدت بین تهران و پکن را متزلزل میکند.»
ترامپ ۲.۰
در همین حال، با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در اوایل سال آینده، ایرانیان خود را برای کمپین «فشار حداکثری ۲.۰» به رهبری ایالات متحده آماده میکنند.
با توجه به احتمال تشدید تهاجم دولت ترامپ علیه تهران، مقامات ایرانی ممکن است از این واقعیت دلگرم هستند که عربستان سعودی احتمالاً به هیچ ائتلاف یا اتحاد ضدایرانی به رهبری ایالات متحده نخواهد پیوست.
از آنجا که عربستان سعودی و سایر اعضای شورای همکاری خلیج فارس احتمالاً از مشارکت در یک دستور کار جدید «فشار حداکثری» توسط ایالات متحده در سال ۲۰۲۵ خودداری خواهند کرد، تلاشهای دولت دوم ترامپ برای فشار بیشتر به ایران ممکن است نسبت به دوره اول او کماثرتر باشد.
با این وجود، ریاض ممکن است مجبور به انجام توازنهای حساسی شود. به گفته عزیز الغشیان، افزایش اقدامات خصمانه دولت ضدایران در ایالات متحده میتواند آشتی تهران و ریاض را به طور جدی مورد آزمایش قرار دهد.
او میگوید: «فکر میکنم تمایل عربستان برای توسعه روابط اقتصادی با ترامپ ، در حالی که از مواضع خصمانه احتمالی علیه ایران فاصله میگیرد، چالشی است که عربستان باید آن را مدیریت کند.»
با این حال، این احتمال را نیز باید جدی گرفت که عربستان از روابط خود با ایالات متحده و ایران بهگونهای استفاده کند که این کشور را بهعنوان یک پل دیپلماتیک بین دو طرف در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ مطرح کند.
برخی کارشناسان بر این باورند که عربستان دقیقاً همین مسیر را دنبال خواهد کرد و در نهایت از نفوذ خود برای کاهش تنش بین واشنگتن و تهران بهره خواهد برد.
به گفته حیراننیا این طور به نظر میرسد که «ایران در آینده بیشتر از قطر و عمان، بر نقش میانجیگری ریاض حساب خواهد کرد.»
منبع:
اکوایران
+
آخرین اخبار ورزشی را در جامعه ورزشی آفتاب نو بخوانید.