بنابراین، ما با یک هدف و نقشه از پیش تعیین شده مواجهیم که مصداق عینی پیدا کرده است. اساسا تحولاتی که طی هفته‌های اخیر در سوریه رخ داده، ناظر بر همین هدف تعیین می‌شود اما درماورای این هدف،باید روی هدف کلان‌تروجدی‌تری متمرکز شویم؛ ناآرام‌سازی منطقه از طریق خلق منازعات پایدار در این محدوده استراتژیک و جغرافیایی.بنابراین، در ماورای رویکرد میدانی رژیم صهیونیستی و آمریکا در قبال جبهه مقاومت، باید روی هدف اصلی و فرامتنی آنها نیز متمرکز شد. در این معادله، بازیگران متعددی دخالت دارند. به عنوان مثال در جریان تحولات اخیر سوریه، نمی‌توان نقش آشکار یا پشت پرده کشورهایی مانند ترکیه، اوکراین و انگلیس را نادیده انگاشت. ما با کارگردانانی آمریکایی-صهیونیستی و بازیگران (کشورهای) دیگری مواجهیم که جملگی معطوف به یک هدف مشترک در حال فعالیت و همپوشانی با یکدیگر هستند. تحریک گروه‌های تروریستی و مدیریت آنها از جمله مجاری و روش‌هایی است که هدف کلان ناامن‌سازی منطقه و متعاقبا، تشدید مداخله‌گرایی بازیگران فرامنطقه‌ای و رژیم صهیونیستی را رقم می‌زند. آنچه امروز در سوریه رخ می‌دهد، نمودها و مصادیق آشکاراین بازی جمعی است.آموزش نظامی گروه‌های تروریست درسال‌ها وماه‌های اخیر وتامین تجهیزات جدید، به وسیله شبکه حامیان آنها صورت گرفته و دراین موضوع، کسی شک و شبهه‌ای ندارد. تشدید خشونت و تنش در جهان، همان بستری‌است که تل‌آویو دنبال آن است.تشدیدخشونت وناآرامی درغرب آسیا وتعمیم هدفمند آن به‌دیگرنقاط،مسأله‌ای است که استراتژیست‌ها و تحلیلگران حوزه روابط بین‌الملل درماورای ذهن خود نسبت به آن اذعان دارند،هرچند برخی دربیان آن محتاطانه برخورد کرده یا حتی ادعاهای انحرافی و گمراه‌کننده‌ای را در خصوص آن بر زبان می‌آورند. پس گام نخست در مواجهه با تحولات منطقه و نظام بین‌الملل، اشراف اطلاعاتی و تحلیلی نسبت به بازی اصلی دشمن و پیوستگی نقشه‌ها و اهدافی است که بازیگران حامی گروه‌های خشن و تروریستی را به یکدیگر پیوند می‌دهد.
+
آخرین اخبار ورزشی را در جامعه ورزشی آفتاب نو بخوانید.
